شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٣٨. قوی و متین

٣٨. قوی و متین

نام «قوی» در چندین آیه بیان شده است؛ از جمله:

﴿ٱللَّهُ لَطِيفُۢ بِعِبَادِهِۦ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ[الشّورى: ١٩]

«الله نسبت به بندگانش لطیف (و مهربان) است، هر کس را که بخواهد روزی می‌دهد و او توانای پیروزمند است.»

﴿كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ[المجادلة: ٢١]

«الله مقرّر داشته است که یقیناً من و رسولانم پیروز می‌شویم. بی‌گمان الله نیرومند شکست‌‌ناپذیر است.»

﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ[هود: ٦٦]

«همانا پروردگار تو همان قویّ پیروزمند است.»

امّا اسم «متین» فقط در یک آیه و همراه با «ذو القوّة» آمده است:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ[الذّاريات: ٥٨]

«بدون تردید الله است که روزی‌دهنده است (و او) قدرتمند استوار است.»

متین: یعنی دارای قدرت زیاد. قوی: ذاتی است که هیچ چیز نمی‌تواند او را ناتوان کند یا شکست دهد، هیچ مانعی در برابر حکم و فرمانش نیست، دستورش اجرا می‌گردد و احکامش در میان مخلوقات جاری می‌شود، هر کس را که بخواهد عزّت می‌دهد و هر کس را که بخواهد خوار می‌گرداند، هر کس را که بخواهد یاری می‌دهد و هر کس را که بخواهد پست و شکست‌خورده می‌گرداند. پس تمامی قدرت‌ها به دست الله بوده و هر انسانِ پیروزی را فقط او کمک می‌کند، هر عزیزی را تنها او عزیز می‌گرداند و نیز هر آدم پست و شکست‌خورده‌ای را فقط او خوار و ذلیل می‌گرداند، چنانکه فرموده است:

﴿إِن يَنصُرۡكُمُ ٱللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمۡۖ وَإِن يَخۡذُلۡكُمۡ فَمَن ذَا ٱلَّذِي يَنصُرُكُم مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ[آل‌عمران: ١٦٠]

«اگر الله شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر شما را به خود واگذارد (و یاریتان نکند) پس چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟! و مؤمنان باید فقط بر الله توکّل کنند.»

﴿وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ[البقرة: ١٦٥]

«و کسانی ‌که ستم کردند اگر می‌دیدند هنگامی ‌که عذاب (روز قیامت) را مشاهده می‌کنند، (خواهند دانست) که تمام قدرت از آنِ الله است و اینکه الله سخت‌کیفر است.»

این حقیقتی است که مشرکان آن را در روز قیامت خواهند دانست؛ روزی که عذاب الهی را با چشمانشان ببینند و در آن هنگام به طور یقین می‌دانند که تمامی نیروها از آنِ الله است. چشمانشان در دنیا، از دیدن دلایل قدرت الهی کور شده و در نتیجه، شرک ورزیدند و به پرستش بت‌ها مشغول شدند و دل‌هایشان به چیزهایی وابسته شد که هرگز صاحب بخشش، نعمت، عزّت و خواری نیستند و نمی‌توانند به خودشان سود و زیانی برسانند چه رسد به اینکه برای دیگران مالک چیزی باشند!

از موارد قدرت الهی، یاری‌‌دادن و پیروزی پیامبران و دوستان اوست، که قصّه‌های پیامبران در قرآن کریم، بهترین شاهد و دلیل بر این موضوع است، چنانکه می‌فرماید:

﴿فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا صَٰلِحٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَمِنۡ خِزۡيِ يَوۡمِئِذٍۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ[هود: ٦٦]

«پس وقتی فرمان (عذاب) ما فرا رسید، صالح و کسانی را ‌که با او ایمان آورده بودند، به رحمتی از (سوی) خویش (از آن عذاب) و از رسوایی آن روز نجات دادیم. بی‌گمان پروردگار تو همان قویّ پیروزمند است.»

﴿وَلَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[الحج: ٤٠]

«و مسلماً الله یاری می‌کند کسی‌ که (دین) او را یاری دهد. همانا الله قویّ پیروزمند است.»

﴿كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ[المجادلة: ٢١]

«الله مقرّر داشته است که یقیناً من و رسولانم پیروز می‌شویم. بی‌گمان الله نیرومند شکست‌‌ناپذیر است.»

﴿وَكَفَى ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلۡقِتَالَۚ وَكَانَ ٱللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزٗا[الأحزاب: ٢٥]

«و الله مؤمنان را از جنگ بی‌نیاز کرد (و پیروزی نصیبشان ساخت) و الله توانای پیروزمند است.»

و نیز هلاکت ستمکاران و انتقام‌گرفتن از مجرمان و گرفتارکردن آنان به انواع سختی‌ها و عذاب‌ها:

﴿كَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَفَرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ[الأنفال: ٥٢]

«همانند شیوۀ فرعونیان و کسانی ‌که پیش از آنان بودند، به آیات الله کفر ورزیدند. در نتیجه، الله آنان را به کیفر گناهانشان فرو گرفت. مسلماً الله نیرومند سخت‌کیفر است.»

﴿۞أَوَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ٢١ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَكَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ[غافر: ٢١-٢٢]

«مگر آنان در زمین سیر نکرده‌اند پس بنگرند که سرانجام کسانی‌ که پیش از آنان بودند، چگونه بود؟! آن‎ها در توانایی و (پدیدآوردن) آثار در زمین از این‌ها برتر (و سخت‌تر) بودند، سپس الله آنان را به (سبب) گناهانشان (فرو) گرفت و برایشان از (عذاب) الله هیچ پناه‌دهنده‌ای نبود.این بدان سبب بود که پیامبرانشان با دلایل روشن به سوی آن‎ها می‌آمدند سپس آن‎ها کفر می‌ورزیدند، بنابراین الله آنان را (فرو) گرفت. همانا او نیرومند سخت‌کیفر است.»

از دیگر شواهد قدرت الهی، پابرجابودن آسمان و زمین به فرمان الله و حفاظت آسمان و زمین و موجوداتی که در آن‎ها وجود دارند، به قدرت و قوّت پروردگار است، که هیچ چیز او را ناتوان نمی‌کند:

﴿وَلَا يَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ[البقرة: ٢٥٥]

«و نگهداری آن دو (زمین و آسمان) بر او گران و دشوار نیاید و او تعالی بلندمرتبۀ بزرگ است.»

﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَكَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا[فاطر: ٤٤]

«آیا (آنان) در زمین نگشته‌اند تا ببینند عاقبت کسانی را که پیش از آن‎ها بودند، چگونه بود؟! در حالی ‌که آنان از اینان نیرومند‌تر بودند. و هیچ چیزی در آسمان‌ها و زمین نیست که الله را ناتوان سازد (و از حوزۀ قدرت او بیرون رود). بی‌گمان او دانای تواناست.»

علاوه بر این، رزق و روزی به دست الله است، که به هر کس بخواهد می‌بخشد:

﴿ٱللَّهُ لَطِيفُۢ بِعِبَادِهِۦ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ[الشّورى: ١٩]

«الله نسبت به بندگانش لطیف (و مهربان) است، هر کس را که بخواهد روزی می‌دهد و او توانای پیروزمند است.»

﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ[الذّاريات: ٥٨]

«بدون تردید الله است که روزی‌دهنده است (و او) قدرتمند استوار است.»

بنده هیچ توان و قدرتی در جلب منفعت یا دفع ضرر ندارد و این امور فقط در اختیار الله ـ است، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ دَخَلۡتَ جَنَّتَكَ قُلۡتَ مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ[الكهف: ٣٩]

«چرا هنگامی‌ که به باغ خویش وارد شدی، نگفتی: ما شاء الله، نیرو و قوّتی جز از جانب الله نیست.»

از دیگر نشانه‌های قدرت او، این است که پناه و نجات بنده فقط نزد الله متعال است، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَلَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا يُعۡجِزُونَ[الأنفال: ٥٩]

«و کسانی ‌که کافر شدند، نپندارند که پیشی گرفته‌اند؛ آنان هرگز ما را ناتوان نخواهند کرد.»

﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا[الجن: ١٢]

«و اینکه ما یقین داریم هرگز نمی‌توانیم در روی زمین، الله را عاجز و ناتوان کنیم و هرگز با گریز نمی‌توانیم او را ناتوان سازیم (و راه فراری نداریم).»

﴿وَمَن لَّا يُجِبۡ دَاعِيَ ٱللَّهِ فَلَيۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَيۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءُۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ[الأحقاف: ٣٢]

«و هر کس (ندای) دعوت‌کنندۀ الله را پاسخ نگوید، پس هرگز نمی‌تواند در زمین (از عذاب الهی) بگریزد و او را غیر از الله هیچ یاوری نیست. آنان در گمراهی آشکاری هستند.»

﴿فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ[الذّاريات: ٥٠]

«(ای پیامبر! بگو:) پس به سوی الله بگریزید، بی‌گمان من از جانب او برای شما هشداردهنده‌ای آشکار هستم.»

و نیز هر آنچه را که بخواهد، انجام می‌دهد و هر حرکت، بی‌تحرّکی، برتری، پستی، عزّت، ذلّت، بخشش یا منعی که در این جهان صورت می‌گیرد، به اذن او تعالی است، هر آنچه را که بخواهد، به وجود می‌آورد و هیچ مانع و مخالفی ندارد، بلکه بر هر چیزی غلبه دارد و تمامی موجودات در برابر قدرتش فروتن و خوارند. در قرآن کریم می‌خوانیم:

﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ[الأعراف: ٥٤]

«آگاه باشيد که آفرينش و فرمانروايی از آنِ اوست، پربرکت (و بی‌نهایت بزرگ) است الله که پروردگار جهانيان است.»

﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ[فاطر: ٢]

«(هر) رحمتی را که الله برای مردم بگشاید، کسی نمی‌تواند که آن را باز دارد، و آنچه را که باز دارد کسی جز او نمی‌تواند آن را روان سازد و او پیروزمند حکیم است.»

﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ[يونس: ٣]

«کار (جهان) را تدبیر می‌کند هیچ شفاعت‌کننده‌ای نیست مگر بعد از فرمان او.»

ایمان و باور بنده به این اسم باعث می‌شود که در برابر الله تعالی خاضع و فروتن گردد، تقوای الهی را رعایت کند، فقط به او پناه ببرد، به خوبی بر الله توکّل کند، تسلیم عظمت و بزرگی او شود، نتایج امورش را به الله واگذار کند و فقط از او کمک و یاری بخواهد.

به همین سبب، عبارت: «لا حولَ و لا قوّةَ إلّا بالله» بسیار با ارزش و مؤثّر است. رسول الله  ج به ابو موسی اشعری  س فرمودند: «يَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قَيْسٍ! قُلْ: لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، فَإِنَّهَا كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الجَنَّةِ»[١٦٠]؛ «ای عبدالله بن قیس! بگو: "لا حولَ ولا قُوّةَ إلّا بالله" که گنجی از گنج‌های بهشت است.»

امام احمد  / روایت می‌کند که ابوذر  س گفته است: دوستم صادقم [پیامبر  ج] مرا به هفت مورد توصیه کرد... ؛ از جمله: اینکه «لا حولَ ولا قوّةَ إلّا بالله» را زیاد تکرار کنم، که از گنجی زیر عرش است.[١٦١]

عبارت مذکور، کلمۀ اسلام و تسلیم‌شدن، سپردن و پناه‌بردن و کمک‌خواستن از الله یگانه است، و اینکه بنده مالک هیچ یک از امورش نیست، چاره‌ و قدرتی برای دفع ضرر و شر ندارد و توانی برای جلب منفعت ندارد مگر به اجازۀ الله متعال. همچنین بنده از گناه به سوی طاعت، از بیماری به سمت سلامتی، از سستی به سوی نیرو و توان و از نقص به طرف جبران و کمال نمی‌رود مگر به اذن الهی و فقط با کمک و قدرت الله می‌تواند کارهایش را انجام دهد.

هر کس این سخن را بر زبان آورد و بر مقتضیاتش عمل کند؛ یعنی بر الله توکّل نماید و نتایج امورش را به او بسپارد و فقط به او تعالی پناه ببرد، قطعاً هدایت و حفاظت می‌گردد و الله برایش کافی است و از لحاظ قلبی و شرایط و نتایج، از بهترین و قوی‌ترین افراد خواهد گشت. در روایتی چنین آمده است: «هر کس دوست دارد که از همه نیرومندتر باشد، باید که بر الله توکّل کند و کسی که می‌خواهد بی‌نیازترین مردم باشد، باید که به آنچه در دست الله است، بیشتر از آنچه در اختیار خودش است، اطمینان و اعتماد داشته باشد.»[١٦٢]

[١٦٠]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٣٨٤؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٧٠٤.

[١٦١]- مسند احمد، ج ٥، ص ١٥٩؛ و دیگران، با اسنادی حسن؛ نک: السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: ٢١٦٦.

[١٦٢]- شیخ الإسلام ابن تیمیّه، مجموع الفتاوی، ج ١٣، ص ٣٢٢. به صورت حدیثی مرفوع که صحیح نیست، روایت شده است؛ نک: السّلسلة الضّعیفة، شمارۀ حدیث: ٥٤٢١.