شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٨١. مُعطی و جواد

٨١. مُعطی و جواد

نام «معطی» در صحیح بخاری،[٣٥٠] از طریق حدیثی که معاویه  س روایت کرده است، ثابت می‌شود؛ پیامبر  ج فرمودند: «من یُرِدْ الله بِهِ خَیْرًا یُفَقِّهْهُ فی الدِّینِ وَاللَّهُ الْمُعْطِی وأنا الْقَاسِمُ ولا تَزَالُ هذه الْأُمَّهُ ظَاهِرِینَ على من خَالَفَهُمْ حتى یَأْتِیَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ ظَاهِرُونَ»؛ «هر کس که الله به او ارادۀ خیر کند، وی را فقیه در دین می‌گرداند. و الله بخشنده است و من تقسیم‌کننده هستم. و همواره این امّت بر کسانی که با آنان مخالفت کنند پیروزند تا اینکه امر الهی بیاید در حالی که آنان غالب هستند.»

نام مبارک «جواد» در یک حدیث قدسی آمده است؛ ابوذر  س روایت می‌کند که رسول الله  ج فرمودند: «یقولُ اللهُ: يَا عِبَادِي كُلُّكُم ضَالٌّ إِلاَّ مَنْ هَدَيْتُهُ»؛ «الله می‌فرماید: ای بندگانم! همۀ شما گمراهید مگر کسی که من وی را هدایت کرده باشم.» . ترمذی و ابن ماجه، آخر حدیث را چنین آورده‌اند: «ذٰلك بأنّي جوادٌ ماجدٌ أفعلُ ما أریدُ ...»[٣٥١]؛ «آن بدین سبب است که من بسیار بخشنده و بزرگوارم، هر چه را که بخواهم، انجام می‌دهم... .»

انس بن مالک  س نیز روایت می‌کند که پیامبر  ج فرمودند: «إنّ اللهَ جوادٌ کریمٌ، یَستَحي مِنَ العبدِ المُسلِمِ أن یَمُدَّ یَدَیهِ إلیهِ ثمَّ یَقبِضَهُما مِن قبلِ أن یَجعلَ فیهِما ما سَأَلَهُ»[٣٥٢]؛ «همانا الله بسیار بخشنده و گرامی است، از بندۀ مسلمان حیا می‌کند از اینکه دستانش را به سوی او بالا ببرد، سپس آن‎ها را پیش از اینکه آنچه را خواسته، در آن‎ها قرار دهد، ببندد.»

طلحه بن عبید الله بن کریز به صورت مرسل روایت کرده است که رسول الله  ج فرمودند: «إنّ اللهَ جوادٌ یُحِبُّ الجودَ، وَيُحِبُّ مَعالِىَ الاخلاق وَ يَكْرَهُ سَفْسافَها»[٣٥٣]؛ «بدون تردید الله بسیار بخشنده است و بخشش را دوست دارد، و اخلاق والا را دوست دارد و اخلاق پست [و بی‌ارزش] را نمی‌پسندد.»

مُعطی: یعنی ذاتی که در عطا و بخشش، بی‌نظیر و یگانه است، هیچ مانعی در برابر آنچه بدهد و هیچ دهنده‌ای در برابر آنچه منع کند، وجود ندارد، با یک سخن و فرمان می‌بخشد و می‌گیرد، هر گاه ارادۀ چیزی کند، به آن می‌گوید که باش و فورا انجام می‌شود، تمامی نعمت‌های بندگان، فضل و احسان پروردگار است و در دنیا به تمامی بندگان بخشش می‌کند؛ فرقی نمی‌کند که مؤمن، کافر، نیکوکار یا بدکار باشند، امّا در آخرت فقط به دوستان مؤمن خود فضل و احسان می‌کند، چنانکه می‌فرماید:

﴿كُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَهَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّكَۚ وَمَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا٢٠ ٱنظُرۡ كَيۡفَ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ وَلَلۡأٓخِرَةُ أَكۡبَرُ دَرَجَٰتٖ وَأَكۡبَرُ تَفۡضِيلٗا[الإسراء: ٢٠-٢١]

«هر یک از اینان و آنان (از هردو گروه) از عطای پروردگارت (بهره و) کمک می‌دهیم، و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) باز داشته‌شده نیست (مؤمن و کافر همه از نعمت‌های دنیوی بهره‌مند می‌شوند).بنگر چگونه بعضی را بر بعضی دیگر برتری داده‌ایم، و یقیناً درجات آخرت و برتری‌هایش از این هم بیشتر است.»

﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ[الأعراف: ٣٢]

«بگو: چه کسی لباس (و زينت‌های) را که الله برای بندگانش پديد آورده و روزی‌های پاکيزه را حرام کرده است؟! بگو: اين (چيزها) در زندگی دنيا، برای کسانی است که ايمان آورده‌اند، (اگر چه کافران نيز از آن‎ها بهره‌مند می‌شوند، امّا) روز قيامت خاص (برای مؤمنان) خواهد بود. اين چنين آيات (خود) را برای گروهی که می‌دانند بيان می‌کنيم.»

جواد به معنای بسیار بخشنده و ذاتی است که جود و احسانش تمامی هستی را در بر گرفته و آن را پُر از فضل و کرم و نعمت‌های متنوّعش کرده است و از این رو، تمامی مخلوقات در تمامی لحظات، از نعمت‌های الهی برخوردارند.

ابن قیّم  / می‌گوید: «الله متعال به انسان خبر داده است که او تعالی بخشنده‌ترین بخشندگان، گرامی‌ترین و مهربان‌ترین مهربانان است، رحمت او بر غضبش، حلم او بر عقوبتش و عفو او بر مؤاخذه‌اش پیشی گرفته است، نعمت‌های فراوانی را برای مخلوقاتش سرازیر نموده، رحمت را بر خود لازم گردانیده است، احسان و بخشش و عطا و نیکی را دوست دارد، تمامی خیر و فضل به دست اوست، همۀ بخشش‌ها از آنِ اوست، بسیار می‌پسندد که بر بندگان بخشش و احسان نماید، نعمت‌هایش را برای آنان کامل و دوچندان کند، به‎وسیلۀ اسماء و صفاتش برایشان معرّفی گردد و آنان او تعالی را به سبب نعمت‌هایش محبوب خود انتخاب کنند.

بنابراین الله متعال در ذات خود، جواد و بخشنده است و بخشش هر بخشنده‌ای که الله آفریده یا تا ابد خواهد آفرید، در مقایسه با جود و بخشش الهی، کمتر از دانۀ خردلی است و از این رو، جواد مطلق فقط اوست و بخشش هر بخشنده‌ای برخاسته از جود و بخشش او تعالی است، الله متعال آن قدر بخشش، عطا، احسان، نیکی، انعام و فضل را دوست دارد که غیر قابل تصوّر است... الله   در ذات خود، جواد است، همان گونه که از لحاظ ذات خود، حیّ، علیم، سمیع و بصیر است. پس جود و بخشش فراوان او از لوازم ذاتش است، عفو را بیشتر از انتقام، رحمت را بیشتر از عقوبت، فضل را بیشتر از عدل و عطا را بیشتر از منع دوست دارد.»[٣٥٤]

همچنین می‌گوید: «الله ـ دوست دارد که بندگان از او امید داشته باشند و فضل و بخشش الهی را درخواست کنند، چون او تعالی مالک حقیقی و جواد و بخشنده‌ترین بخشندگان است و بسیار دوست دارد که از او درخواست شود. در حدیثی آمده است که: "مَنْ لَمْ یَسْألِ اللهَ یَغضَبْ علیه"[٣٥٥]؛ "هر کس از الله درخواست نکند، الله متعال بر وی خشم می‌گیرد".»[٣٥٦]

و نیز می‌آورد: «از آنجا که بندگانش را دوست داشته و به آنان فضل و احسان کرده است، آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در دنیا و آخرت است، برای آنان آفرید، سپس آنان را شایسته دانست و گرامی داشت، پیامبران را به سوی آنان فرستاد، کتاب‌های آسمانی را نازل کرد، احکام دینی را تشریع نمود، به آنان اجازه داد که هر وقت بخواهند با او تعالی مناجات کنند، به سبب هر نیکی که انجام دهند، ده برابر تا ٧٠٠ برابر آن پاداش می‌دهد، امّا بر اثر هر بدی، یک گناه می‌نویسد، که اگر توبه کنند، آن بدی و گناه را محو نموده و به جایش نیکی ثبت می‌کند، اگر گناهان بنده‌ای به آسمان برسد و سپس توبه کند، الله گناهانش را می‌بخشد، اگر در حالی با الله دیدار کند که به اندازۀ پُری زمین گناه داشته باشد، امّا موحّد باشد، قطعاً الله  أ به اندازۀ پُری زمین آمرزش برای او می‌آورد و وی را می‌بخشد، الله متعال توبه را که از بین‌برندۀ گناهان است، برای بندگان مشروع کرد، آنان را به انجام توبه توفیق می‌دهد و آن را می‌پذیرد، حج را که گناهان گذشته را از بین می‌برد، مشروع کرد، آنان را برای انجام حج توفیق می‌دهد و گناهانشان را بدین سبب می‌بخشد و نیز سایر عباداتی که تعیین کرده است، که الله ـ بندگان را دستور به انجام آن‎ها داده، آنان را به همین دلیل آفریده و برای انجام آن‌ها، پاداش نیز قرار داده است و از این رو، سبب و پاداش، توفیق و عطا و بخشش در ابتدا و انتها و تمامی نعمت‌هایی که بندگان دارند از جانب اوست. به بنده‌اش مال و ثروت بخشید و فرمود: به‎وسیلۀ آن، به من نزدیک شو تا آن را از تو بپذیرم و بنابراین بنده، مال و پاداش از جانب اوست و او تعالی همواره بخشنده است.

پس چگونه ذاتی که این صفات را دارد، محبوب انسان قرار نمی‌گیرد؟! چرا بنده شرم نمی‌کند از اینکه بخشش‌ها و نعمت‌های الهی را در راه نامشروع و برای غیر الله مصرف کند؟! چه کسی غیر از الله، مستحق و شایستۀ حمد و ثنا و ستایش است؟! چه کسی غیر از او تعالی، سزاوارتر به کرم و جود و احسان است؟! پاک و منزّه است الله   و هیچ معبودی جز او شایستۀ عبادت نیست و او تعالی عزیز و حکیم است.»[٣٥٧]

بنابراین برای بنده که فضل و بخشش الهی را می‌شناسد و می‌داند که الله عطا را بیشتر از منع، و عفو را بیشتر از انتقام دوست دارد، شایسته است که خود را در معرض خشم و غضب الله قرار ندهد و مرتکب گناهان و ممنوعات نشود، «زیرا کسی که این کار را انجام دهد، از ذات جواد و کریم، خلاف آنچه را که متّصف به آن از جود و احسان است، تقاضا نموده و خود را در معرض انتقام و خشم و غضب الهی قرار داده و خواسته است که غضب و خشم الهی به جای رضایت او، و انتقام و عقوبتش به جای کرم و احسانش قرار گیرد و در نتیجه، با گناه و معصیت، خلاف آن چیزی را که به نزد الله، محبوب است و خلاف جود و احسانی که از لوازم ذاتش است، تقاضا کرده است.»[٣٥٨]

از پروردگار جواد و کریم می‌خواهیم با مهیّانمودن اسبابی که منجر به جود و کرم او می‌شود، بر ما منّت نهد و ما را از اسبابی که باعث خشم و عقوبت و انتقامش می‌شود، حفاظت کند، که بخشش بخششِ او و احسان احسانِ او بوده و تمامی امور همواره در اختیار ذات یگانۀ اوست.

[٣٥٠]- شمارۀ حدیث: ٣١١٦.

[٣٥١]- ترمذی، شمارۀ حدیث: ٢٤٩٥؛ ابن ماجه، شمارۀ حدیث: ٤٢٥٧؛ مسند احمد، ج ٥، ص ١٥٤؛ و دیگران، از طریق شهر بن حوشب، از عبدالرّحمان بن غنم و او از ابوذر ... . ترمذی می‌گوید: حدیثی حسن است. امّا آلبانی اسناد این روایت را به حافظۀ بد شهر، ضعیف دانسته است؛ نک: السّلسلة الضّعیفة، شمارۀ حدیث: ٥٣٧٥.

[٣٥٢]- این حدیث را ابوالقاسم بن بشران در «الأمالی»، شمارۀ حدیث: ١٥٤ آورده است. در اسناد آن، ابن لهیعه وجود دارد که سخن مشهوری دربارۀ او گفته شده است، امّا سایر رجالش ثقه و مورد اعتمادند.

[٣٥٣]- ابوعبید در فضائل القرآن، شمارۀ: ٥٢؛ بیهقی در شعب الإیمان، ج ٧، ص ٤٢٦؛ هیثم بن کلیب شاشی در مسند خود، شمارۀ: ٢٠، از طریق حجّاج بن أرطاة، از سلیمان بن سُحیم، از طلحه بن عبید الله بن کَریز ... . نام حجّاج که فریب‌کار بوده، در سند این روایت وجود دارد. به طور خلاصه، برخی احادیث مذکور – هر چند خالی از ایراد نیستند- برخی دیگر را تأیید می‌کنند و به طور کل، بیانگر ثبوت نام «جواد» برای الله متعال هستند؛ نک: سخنان ابن‌تیمیّه  / در اثبات این نام، در کتاب «بیان تلبیس الجهمیّة»، ج ١، صص ٥٣٣- ٥٣٩.

[٣٥٤]- مدارج السّالکین، ج ١، صص ٢١١- ٢١٢.

[٣٥٥]- مسند احمد، ج ٢، ص ٤٤٢؛ ترمذی، شمارۀ حدیث: ٣٣٧٣؛ بخاری در «الأدب المفرد»، شمارۀ حدیث: ٦٥٨؛ و دیگران، با اسنادی قابل قبول؛ نک: السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: ٢٦٥٤.

[٣٥٦]- مدارج السّالکین، ج ٢، ص ٥٠.

[٣٥٧]- طریق الهجرتین، ص ٤٦٨.

[٣٥٨]- مدارج السّالکین، ج ١، صص ٢١٢- ٢١٣.