شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٣٤. لطیف و خبیر

٣٤. لطیف و خبیر

این دو اسم در چندین آیه، کنار هم تکرار شده‌اند؛ مانند:

﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ[الأنعام: ١٠٣]

«چشم‌ها او را در نمی‌یابند و او چشم‌ها را در می‌یابد و او تعالی باریک‌بین آگاه است.»

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ[الحج: ٦٣]

«آیا ندیدی که الله از آسمان آبی فرو فرستاد، سپس زمین (بر اثر آن) سبز و خرّم می‌گردد؟! بی‌گمان الله باریک‌بین آگاه است.»

الله متعال می‌فرماید که لقمان فرزندش را این گونه نصیحت کرد:

﴿يَٰبُنَيَّ إِنَّهَآ إِن تَكُ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٖ فَتَكُن فِي صَخۡرَةٍ أَوۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَوۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَأۡتِ بِهَا ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ[لقمان: ١٦]

«ای پسرک من! اگر (عمل نیک یا بد) به ‌اندازۀ سنگینی دانۀ خردل باشد، آنگاه در درون تخته سنگی یا در آسمان‌ها یا در زمین باشد، الله آن را (در روز قیامت برای حساب) می‌آورد، بی‌گمان الله باریک‌بین آگاه است.»

و در آیاتی دیگر می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ[الملك: ١٤]

«مگر ذاتی ‌که (همۀ موجودات را) آفریده است، (از حال آن‌ها) نمی‌داند؟! در حالی ‌که او باریک‌بین آگاه است.»

﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا[الأحزاب: ٣٤]

«و آنچه را که در خانه‌هایتان از آیات الله و حکمت (سنّت پیامبر  ج) خوانده می‌شود یاد کنید، بی‌گمان الله باریک‌بین آگاه است.»

خبیر: ذاتی است که از رازها و نهان‌ها، از امور بسیار کوچک و اشیا و موجودات بسیار ریز آگاه و باخبر است. این نام بیانگر آگاهی و علم به امور مخفی است که بی‌نهایت ریز و کوچک و پنهان هستند و به طریق اولی، بیانگر علم به ظواهر و امور آشکار است.

قبلا دربارۀ صفت علم و احاطۀ علم پروردگار به هر چیزی، مطالبی بیان شد.

لطیف دو معنا دارد:

١. به معنای خبیر؛ یعنی اینکه علم او تعالی به گونه‌ای است که حتّی از اسرار و امور مخفی و نهان آگاه است.

٢. به معنای ذاتی که با لطف و احسان خود، مصالح و منافع بندگان و دوستانش را از جایی که خودشان احساس و درک نمی‌کنند، به آنان می‌رساند.

ابن قیّم  / در «نونیّه» خود چنین می‌سراید:[١٤٠]

وهوَ اللَّطِيفُ بِعَبْدِهِ وَلِعَبْـدِهِ
واللّطفُ في أوصافِهِ نَوْعَـانِ
إدراكُ أسرارِ الأمورِ بِخِبْرَةٍ
واللّطفُ عندَ مَوَاقِعِ الإحسـانِ
فَيُرِيكَ عِزَّتَهُ وَيُبْدِي لُطْفَـهُ
والعبدُ في الغَفَلاتِ عنْ ذا الشَّانِ

الله متعال به بنده و برای بنده‌اش لطیف است و لطف که از اوصاف پروردگار باشد، بر دو نوع است:

فهم اسرار امور از روی آگاهی و لطف در مواقع احسان و نیکی.

بنابراین الله متعال عزّتش را به تو نشان می‌دهد و لطفش را آشکار می‌کند، امّا بنده از این موضوع بسیار غافل است.

پس لطف و احسان الله به بنده‌اش برخاسته از رحمت او بوده و بلکه رحمتی خاص است. در نتیجه، رحمتی که به بنده از جایی که خودش آن یا اسبابش را احساس نمی‌کند، می‌رسد، لطف نام دارد.

گفته می‌شود: الله متعال به بنده‌اش یا برای او لطف کرد؛ یعنی وی را به طور مخصوص، به عنوان دوست خود انتخاب کرد و از این رو، احوال ظاهری و باطنی او را اصلاح می‌کند، تمامی مصیبت‌های درونی و بیرونی وی را از بین می‌برد. می‌توان گفت که امور درونی لطف به بنده و امور بیرونی لطف برای بنده است. هر گاه الله ـ کارهای بنده‌اش را آسان کند و راه‌های خیر را بر رویش بگشاید و وی را یاری دهد، قطعاً به او لطف کرده است و هر گاه اسباب خارجی را که در توان و قدرت بنده نیست و صلاح او در آن‌هاست، تغییر دهد، قطعاً به وی لطف کرده است؛ یعنی همان اتّفاقاتی که در زندگی یوسف  ÷ روی داد، که ابتدا ناپسند به نظر می‌رسید، ولی در نهایت برای او و پدرش خوب و مفید بود و بهترین فایده‌ها و نتایج را برای آنان به دنبال داشت و به همین سبب، سیّدنا یوسف فرمود:

﴿إِنَّ رَبِّي لَطِيفٞ لِّمَا يَشَآءُۚ[يوسف: ١٠٠]

«بی‌گمان پروردگارم به آنچه که می‌خواهد (تدبیر کند) باریک‌بین است.»

یعنی آنچه اتّفاق افتاد، لطفی از جانب الله بود و یوسف  ÷ به آن‎ها اعتراف کرد.

موضوع لطف و احسان الله به بنده‌اش، موضوعی بسیار گسترده است، که الله   برای هر کس از بندگانش که بخواهد، لطف و احسان خاصّی می‌کند اگر وی را شایستۀ آن بداند. فضل و احسان به دست الله است و به هر کس که بخواهد، می‌بخشد و او تعالی دارای فضل بسیاری است.

یکی از موارد لطف الهی به بندگان مؤمن، این است که آنان را با فضل و احسان خود، از تاریکی‌ها به سوی نور می‌برد؛ یعنی از تاریکی‌های نادانی، کفر، بدعت‌ها و گناهان به سوی نور و روشنایی علم، ایمان و اطاعت.

همچنین آنان را از اطاعت از نفس امرکننده به بدی حفاظت می‌کند، توفیق می‌دهد که خودشان را از تمایلات نفسانی باز دارند و با وجود فراوانی اسباب فتنه و انگیزه‌های گناهان و شهوت‌ها، بدی و فحشا را از آنان دور می‌کند. پس بر این افراد با برهان لطف خود و نور ایمانشان احسان می‌کند؛ ایمانی که خود الله به آنان ارزانی داشته است. در نتیجه، با آرامش و اطمینان کامل، از گناهان و شهوات دوری می‌کنند.

و نیز الله  أ بر حسب آگاهی از مصالح بندگان و نه بر اساس خواسته و تمایلاتشان، به آنان روزی می‌دهد، زیرا گاهی اوقات بندگان چیزی می‌خواهند که غیر آن برایشان بهتر است. بنابراین الله تعالی از روی لطف و احسان خود، آنچه را که برایشان بهتر و مفیدتر است، مقدّر می‌کند هر چند آن را ناپسند بدانند:

﴿ٱللَّهُ لَطِيفُۢ بِعِبَادِهِۦ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ[الشّورى: ١٩]

«الله نسبت به بندگانش لطیف (و مهربان) است، هر کس را بخواهد روزی می‌دهد و او توانای پیروزمند است.»

یکی دیگر از موارد لطف الهی به بندگان، این است که آنان را به سختی‌ها و مصیبت‌های متفاوتی دچار می-کند تا کامل شوند و نعمت‌های خود را بر آنان کامل گرداند.

و یا اینکه برای بنده مقدّر می‌سازد تا در میان افراد صالح و عالم و مؤمن رشد و زندگی کند تا از ادب و خوبی‌های آنان برخوردار شود. یا اینکه پدر و مادری صالح، خویشاوندانی پرهیزگار و جامعه‌ای سالم به او می‌بخشد، که این موارد از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی به شمار می‌روند، زیرا اصلاح بنده وابسته به اسباب و عوامل فراوانی است و این موارد، از بهترین و مهم‌ترین آن‌هاست.

همچنین روزی بنده را حلال و او را آسوده و قانع می‌گرداند و باعث می‌شود که از عبادت، علم و عملی که برای آن آفریده شده است، غافل نشود، بلکه رزق و روزی‌اش وی را برای انجام این امور کمک می‌کند.

علاوه بر این، الله ـ برادرانی صالح و دوستانی باتقوا به انسان می‌دهد که وی را برای انجام خیر یاری می‌کنند و پشتیبان او در راه اسلام و دوری از اسباب انحراف و هلاکتند.

و نیز بنده را به برخی از مصیبت‌ها دچار می‌کند تا صبر نماید و از این طریق، به درجات و جایگاه‌هایی والا برسد و در دلش، شیرینی امید و انتظار رحمت و گشایش و برطرف‌شدن سختی و ضرر را بچشد و احساس کند و در نتیجه، دردش کم شود و روح و روانش آسوده و خوشحال گردد.

ابن قیّم  / می‌گوید: «انتظار و امید فرد مصیبت‌زده، تحمّل مشقّت را آسان می‌کند؛ بویژه زمانی که امیدش فراوان باشد و مطمئن باشد که مصیبت از بین می‌رود، زیرا می‌داند و احساس می‌کند که وقتی مصیبت و رنج برطرف شود، راحتی خواهد آمد و این از الطاف پنهانی پروردگار و گشایشی زودهنگام است. با توجّه به این مطلب و سایر مطالب، معنا و مفهوم نام "لطیف" مشخّص می‌گردد.»[١٤١]

چقدر برای بنده سودمند است که معنا و نشانه‌های این نام بزرگ را بداند، تلاش کند که ایمان و باور قطعی و یقینی به آن داشته باشد، عبادت الهی را که از مقتضیات اسم مذکور است، انجام دهد و در نتیجه، دلش لبریز از امید و طمع برای رسیدن به فضل الهی و کسب نعمت‌ها و بخشش‌هایش شود و در تمامی حالات، به فکر نتایج خوب باشد و به پروردگار لطیف و مولای بزرگوارش اعتماد کند؛ ذاتی که دارای نعمت‌هایی بسیار است. هر کس به دنبال خیر باشد، قطعاً آن را به دست می‌آورد و کسی که از شر پرهیز کند، قطعاً از آن محافظت می‌شود و فضل و احسان به دست الله تعالی است و به هر کس که بخواهد می‌دهد و الله ـ دارای فضل بسیاری است.

[١٤٠]- ص ٢٤٤، چاپ دار ابن خزیمه.

[١٤١]- مدارج السّالکین، ج ٢، ص ١٦٧.