شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٦٧. نور

٦٧. نور

این نام مبارک، در آیۀ زیر آمده است:

﴿۞ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشۡكَوٰةٖ فِيهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِي زُجَاجَةٍۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوۡكَبٞ دُرِّيّٞ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٖ مُّبَٰرَكَةٖ زَيۡتُونَةٖ لَّا شَرۡقِيَّةٖ وَلَا غَرۡبِيَّةٖ يَكَادُ زَيۡتُهَا يُضِيٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ يَهۡدِي ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ[النّور: ٣٥]

«الله نور آسمان‌ها و زمین است، مَثل نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی (افروخته) باشد، که آن چراغ در (میان) شیشه‌ای است، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است، این چراغ با (روغن) درخت پربرکت زیتون افروخته می‌شود، که نه شرقی است و نه غربی. نزدیک است که روغنش بدون تماس با آتش شعله‌‌ور شود. نوری است افزون بر نور، و الله هر کس را که بخواهد به نور خود هدایت می‌کند و الله برای مردم مَثَل‌ها می‌زند و الله به هر چیزی آگاه است.»

آیۀ فوق و سایر متونی که در این زمینه بیان شده، نشان می‌دهد که یکی از نام‌های الله، نور است و اینکه الله متعال نوری دارد که به او نسبت داده می‌شود و نیز الله  أ نور آسمان‌ها و زمین است و پوششی از نور دارد. بنابراین چهار مطلب در این باره مطرح است:

١. نور، یکی از نام‌های الهی است.

٢. نور صفت الله متعال است، همان گونه که حیات، سمع، بصر و سایر صفات الله به او نسبت داده می‌شوند. و گاهی اوقات، نور منسوب به «وجه» پروردگار می‌شود، چنانکه در حدیث آمده است: «أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِكَ»؛ «به نور وجه تو پناه می‌برم.» در برخی موارد، به ذات او تعالی نسبت داده می‌شود؛ همچون آیۀ:

﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا[الزّمر: ٦٩]

«و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود.»

٣. الله متعال نور آسمان‌ها و زمین است:

﴿۞ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ[النّور: ٣٥]

«الله نور آسمان‌ها و زمین است.»

٤. بیان این مطلب که پوشش الله، نور است، چنانکه در حدیث آمده است: «حِجَابُهُ النُّورُ، لَوْ كَشَفَهُ لأَحْرَقَتْ سُبُحَاتُ وَجْهِهِ مَا انْتَهَى إِلَيْهِ بَصَرُهُ مِنْ خَلْقِهِ»؛ «پوشش او نور است، اگر آن را بردارد، پرتو صورتش تمام مخلوقاتش را که چشمش به آن‎ها می‌افتد، خواهد سوخت.»

شیخ عبدالرّحمان بن سعدی  / در توضیح این اسم، سخنی جامع و کامل دارد و می‌گوید: «نور که از اوصاف الله متعال به شمار می‌رود، بر دو نوع است:

نور حسّی: یعنی همان نور بزرگی که الله متّصف به آن است؛ نوری که اگر الله حجاب از چهره‌اش برگیرد، قطعاً پرتو چهره و نور جلالش تمام مخلوقاتش را که چشمش به آن‎ها می‌افتد، خواهد سوخت. این نور را فقط می‌توان با همان جملۀ پیامبر  ج که در بیان آن معنای بزرگ فرمودند، تعبیر و بیان کرد. و اگر نور الهی آشکار شود، هیچ یک از مخلوقات نمی‌تواند در برابر آن نور باقی بماند و اگر الله   به بهشتیان حیاتی کامل نمی‌داد و آنان را یاری نمی‌کرد، هرگز نمی‌توانستندپروردگار بزرگ را ببینند. تمامی نورها در آسمان‌های بالا برخاسته از نور اوست و بلکه نور بهشت و باغ‌های پر نعمتی که به اندازۀ آسمان‌ها و زمین است – که وسعت آسمان‌ها و زمین را فقط الله می‌داند- از نور الهی است و از این رو، نور عرش، کرسی و باغ‌های بهشتی از نور اوست علاوه بر اینکه نور خورشید، ماه و ستارگان هم برخاسته از نور الهی است.

نور معنوی: یعنی انوار معرفت و محبّت الهی که دل‌های پیامبران، دوستان و بندگان برگزیده و فرشتگان الهی را منوّر کرده است، زیرا هر اندازه که دوستان مؤمنِ الله نسبت به صفات جلال الهی شناخت داشته باشند و به صفات جمالش معتقد باشند، به همان اندازه شناخت الله دل‌هایشان را منوّر می‌کند. بنابراین هر یک از اوصاف الهی تأثیری در دل‌هایشان دارد و شناخت پروردگار از بزرگ‌ترین معارف، و علم به او، از بهترین علوم است و در حالی که علم نافع دل‌ها را نورانی می‌گرداند، پس علمی که بهترین و مهم‌ترین علوم بوده و اصل و اساس آن‎ها به شمار می‌رود، چگونه خواهد بود؟!

و اگر نور محبّت و رجوع به پروردگار هم به آن افزون گردد، چگونه خواهد شد؟! قطعاً در چنین حالتی سرتاسر قلب سرشار از انواری متنوّع و لذّت‌هایی شبیه به هم از لحاظ زیبایی و نعمت، خواهد شد.

پس مفاهیم عظمت، کبریا، جلال و مجد دل‌هایشان را پُر از انوار هیبت و شکوه و جلال و بزرگی پروردگار می‌کند.

مفاهیم جمال، نیکی و بخشش آن‎ها را سرشار از محبّت و شوق می‌کند.

معانی رحمت، رأفت، جود و لطف، دل‌هایشان را پُر از محبّتی برخاسته از احسان و انواری از انواع شکر و حمد و ثنا می‌نماید.

مفاهیم الوهیّت‌ دل‌ها را سرشار از انوار تعبّد و بندگی، نور تقرّب، درخشش محبّت، اسرار دوستی، احساس آزادی و راحتی به سبب ارتباط و وابستگی کامل به الله از روی امید و ترس، طلب و رجوع و رهایی می‌گرداند و باعث می‌شود که دل‌ها وابسته به غیر الله نشوند.

معانی علم، احاطه، شهادت و تقرّب ویژه، دل‌هایشان را پُر از انوار مراقبت الهی می‌کند و آنان را به مقام احسان که از بزرگ‌ترین درجات است می‌رساند؛ یعنی الله را آن گونه عبادت کنی که گویی او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، قطعاً الله  أ تو را می‌بیند.

پس هر یک از معانی و صفات پروردگار به تنهایی دل را سرشار از نور الهی می‌کند، پس چگونه خواهد شد آنگاه که تمامی آن‎ها بر دل‌های پاک و خالص قرار گیرند؟! در آن زمان است که این مَثَل بر آن دل‌های پاک صادق می‌آید:

﴿مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشۡكَوٰةٖ فِيهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِي زُجَاجَةٍۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوۡكَبٞ دُرِّيّٞ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٖ مُّبَٰرَكَةٖ زَيۡتُونَةٖ لَّا شَرۡقِيَّةٖ وَلَا غَرۡبِيَّةٖ يَكَادُ زَيۡتُهَا يُضِيٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ يَهۡدِي ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ[النّور: ٣٥]

«مَثل نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی (افروخته) باشد، که آن چراغ در (میان) شیشه‌ای است، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است، این چراغ با (روغن) درخت پربرکت زیتون افروخته می‌شود، که نه شرقی است و نه غربی. نزدیک است که روغنش بدون تماس با آتش شعله‌‌ور شود. نوری است افزون بر نور، و الله هر کس را که بخواهد به نور خود هدایت می‌کند و الله برای مردم مَثَل‌ها می‌زند و الله به هر چیزی آگاه است.»

نور مورد بحث، نور ایمان به الله و صفات و آیاتش است، که مَثَل آن در دل‌های مؤمنان همچون نوری است که تمامی ویژگی‌های افزایش نور را دارد و این بزرگ‌ترین مثالی است که بندگان آن را می‌شناسند. رسول الله  ج برای حصول این نور دعا کردند و فرمودند: «اللهم اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُورًا، وَفِي سَمْعِي نُورًا، وَفِي بَصَرِي نُورًا، وَعَنْ یَمینِي نُورًا، وَعَنْ شمالِي نُورًا، وَمِنْ فَوْقِي نُورًا، وَمِنْ تَحْتِي نُورًا، اللهم اجعَلنِي نُورًا»[٢٥٥]؛ «الهی! در قلبم نور، در شنوایی‌ام نور، در بینایی‌ام نور، از سمت راستم نور، از سمت چپم نور، از بالای [سر] من نور و از زیر [پای] من نور قرار بده. پروردگارا! مرا نور بگردان.»

هر گاه دل سرشار از این نور شود، تأثیرش بر چهره نمایان می‌گردد، آن را نورانی می‌کند و اعضا را متمایل به عبادت و طاعت می‌گرداند و اگر این نور در دل بنده باشد، او را از ارتکاب زشتی‌ها و گناهان باز می‌دارد، چنانکه پیامبر  ج فرمودند: «لا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلا يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلا يَشْرَبُ الْخَمْرَ حِينَ يَشْرَبُهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ»[٢٥٦]؛ «زناکار زنا نمی‌کند در حالی که ایمان هم داشته باشد. و دزد دزدی نمی‌کند در حالی که وقتی دزدی می‌کند ایمان هم داشته باشد و شراب نمی‌نوشد در حالی که وقتی آن را می‌نوشد، ایمان هم داشته باشد.»

رسول الله  ج فرمودند که ارتکاب این گناهان کبیره هرگز با وجود ایمان و نور آن، اتّفاق نمی‌افتد.»[٢٥٧]

با این توضیح کامل و بیان روشن، مفهوم و آثار نام بزرگ «نور» مشخّص می‌گردد.

همچنین از آنجا که نور، از اسماء و صفات الله ـ است، دین او نور، رسولش نور، کلامش نور و بهشتی که برای بندگانش آماده کرده، نوری است که می‌درخشد و نور در دل‌های بندگان مؤمنش می‌درخشد، بر زبان‌هایشان جاری است، بر چهره‌هایشان آشکار است و الله متعال این نور را در قیامت، برایشان کامل می‌گرداند، چنانکه می‌فرماید:

﴿نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ[التّحريم: ٨]

«نورشان پیشاپیش آنان و سمت راستشان در حرکت است، می‌گویند: پروردگارا! نور ما را به تمام (و کمال) برسان و ما را بیامرز، بی‌گمان تو بر هر چیزی توانایی.»

[٢٥٥]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٣١٦؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٧٦٣، به روایت ابن عبّاس  ب که در حدیث مربوط به نماز شب بیان شده است.

[٢٥٦]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٨١٠؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٥٧، به روایت ابوهریره  س.

[٢٥٧]- فتح الرّحیم الملک العلّام، صص ٦٢- ٦٥.