٦٢. عزیز و جبّار
این دو اسم با هم، در آیۀ زیر بیان شده است:
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾[الحشر: ٢٣]
«او الله است که جز او معبودی (راستین) نیست. پادشاه، بینهایت پاک، منزّه (و سالم از هر عیب)، ایمنیدهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار (جبرانکننده) و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه (برای او) شریک میآورند.»
نام مبارک «جبّار» فقط در آیۀ فوق آمده، ولی «عزیز» نزدیک به ١٠٠ مرتبه در قرآن تکرار شده است.
عزیز: یعنی ذاتی که صاحب تمامی مفاهیم و ویژگیهای عزّت است، چنانکه میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًاۚ﴾[يونس: ٦٥]
«همانا تمام عزّت (و پیروزمندی) از آنِ الله است.»
یعنی پروردگاری که تمامی ویژگیهای عزّت را دارد، که مربوط به ٣ مورد میشود و هر سه مورد به طور کامل برای الله متعال ثابت است:
مفهوم اول: عزّت قدرت، که صفت بزرگ پروردگار است و قدرت مخلوقات هر چند زیاد باشد، به او تعالی نسبت داده نمیشود. در قرآن کریم میخوانیم:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ﴾[الذّاريات: ٥٨]
«بیگمان الله است که روزیدهنده است (و او) قدرتمند استوار است.»
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَهُمۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۖ ﴾[فصّلت: ١٥]
«آیا ندیدند الله؛ ذاتی که آنان را آفریده، از آنان نیرومندتر است؟!»
﴿وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا﴾[البقرة: ١٦٥]
«و کسانی که ستم کردند، اگر میدیدند هنگامی که عذاب (روز قیامت) را مشاهده میکنند (خواهند دانست) که تمام قدرت از آنِ الله است.»
﴿إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾[الأنفال: ٥٢]
«مسلماً الله نیرومند سختکیفر است.»
﴿مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[الحج: ٧٤]
«(آنان) الله را چنانکه سزاوار اوست نشناختند. همانا الله قویّ پیروزمند است.»
مفهوم دوم: عزّت امتناع، که الله متعال در ذات خود غنی بوده و نیاز به هیچ کس ندارد و بندگان مالک ضرر و فایدۀ الله نیستند که به او ضرر یا فایده برسانند، بلکه او تعالی ضرررساننده، فایدهبخش، بخشنده، بازدارنده و از اینکه کسی بر او مسلّط و چیره شود و از هر آنچه شایستۀ عظمت و جلال او نباشد و با کمالش منافات داشته باشد و نیز از داشتن شریک، منزّه و مبرّاست. الله ﻷ میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾[الصّافات: ١٨٠-١٨٢]
«پاک و منزّه است پروردگار تو؛ پروردگار عزّت از آنچه (مشرکان) توصیف میکنند و سلام بر رسولانو سپاس و ستایش مخصوص الله است که پروردگار جهانیان است.»
﴿وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾[الرّوم: ٢٧]
«و توصیف برتر در آسمانها و زمین برای اوست و او پیروزمند حکیم است.»
﴿قُلۡ أَرُونِيَ ٱلَّذِينَ أَلۡحَقۡتُم بِهِۦ شُرَكَآءَۖ كَلَّاۚ بَلۡ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾[سبأ: ٢٧]
«بگو: کسانی را که به عنوان شریک به او ملحق ساختهاید، به من نشان دهید، (هرگز) چنین نیست، بلکه او الله پیروزمندِ حکیم است.»
مفهوم سوم: عزّت قهر و غلبه بر تمامی موجودات، به گونهای که تمامی آنها تحت قدرت و عظمت و ارادۀ الهی هستند، پیشانی تمامی مخلوقات به دست اوست، هر حرکت و تغییری که میکنند، با قدرت و اجازۀ الله است، آنچه را که الله متعال بخواهد، انجام میشود و آنچه را که نخواهد، صورت نمیپذیرد و هیچ توان و تغییری بدون اجازه و ارادۀ او ممکن نیست:
﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٢٦ تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ وَتُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَتُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّۖ وَتَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾[آلعمران: ٢٦-٢٧]
«بگو: پروردگارا! ای دارندۀ پادشاهی و (هستی)! به هر کس که بخواهی، پادشاهی (و فرمانروایی) میبخشی و از هر کس بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را میگیری، و هر کس را بخواهی عزّت مىدهى و هر كس را بخواهى خوار میگردانی. همۀ خوبیها به دست توست. بدون تردید تو بر هر چیز توانایی.شب را در روز داخل میکنی و روز را در شب داخل میکنی. و زنده را از مرده بیرون میآوری و مرده را از زنده بیرون میآوری و به هر کس که بخواهی، بیشمار روزی میدهی.»
از آثار و نتایج ایمان به اسم مذکور، این است که بنده فقط در برابر الله أ فروتن میگردد، فقط به او پناه میبرد، تحت حمایت الهی قرار میگیرد و عزّتش را فقط از او تعالی میخواهد:
﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًاۚ﴾[فاطر: ١٠]
«کسی که خواهان عزّت است، پس (بداند که) عزّت همگی از آنِ الله است.»
هر اندازه که بنده بیشتر این موضوع را رعایت کند، بیشتر به عزّت میرسد:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[المنافقون: ٨]
«در حالی که عزّت از آنِ الله و فرستادۀ او و مؤمنان است.»
عزّت به معنای قهر و غلبه، یکی از مفاهیم «جبّار» است؛ یعنی ذاتی که بر هر چیزی غلبه دارد، تمامی اشیا و موجودات تحت فرمان او قرار دارند و در برابرش خاضع و فروتن هستند، زیرا جهان بالا و پایین و تمامی مخلوقات موجود در آنها، در تمامی امورشان، در برابر مالک و مدبّر خود فرمانبردار و خاضع هستند، هیچ اختیاری در امور و احکام ندارند، بلکه تمامی امور و احکام شرعی، تقدیری و کیفری به دست الله ـ است، فقط او حاکم واقعی، پروردگار و معبود بر حق است.
سخنان فوق بدین معنا نیست که بنده بر انجام کارها مجبور شده، بلکه امر و فرمان به دست الله أ است، چنانکه میفرماید:
﴿وَقُلِ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَن شَآءَ فَلۡيُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡيَكۡفُرۡۚ﴾[الكهف: ٢٩]
«(ای پیامبر!) بگو: (این قرآن) حق است از سوی پروردگارتان، پس هر کس میخواهد ایمان بیاورد و هر کس میخواهد، کافر گردد.»
﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا﴾[الشّمس: ٧-١٠]
«و سوگند به جان (انسان) و ذاتی که آن را (آفرید و) نیکو گردانید.سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را (به او) الهام کرد.قطعاً هر کس که نفس خود را تزکیه (و پاک) کرد، رستگار شد.و یقیناً هر کس که آن را (با گناه) آلوده کرد، ناامید (و زیانکار) شد.»
«جبّار» سه معنا دارد:
١. به معنای قهّار، که قبلا بیان شد.
٢. مربوط به رحمت و رأفت الهی میشود؛ یعنی جبّار ذاتی است که نواقص را اصلاح میکند، فقیر را بینیاز میگرداند، سختی را آسان میکند، به بیمار و مصیبتدیده توفیق صبر میدهد و درمانش را آسان میگرداند علاوه بر اینکه، به سبب مصیبتی که به وی رسیده است، بزرگترین پاداشها را به او میدهد، دلهای فرمانبرداران را برای پذیرش عظمت و جلالش مهیّا و اصلاح میگرداند و نیز دلهای دوستدارانش را که در برابر کمال او خاضع و فروتن هستند و امید به فضل و احسان الهی دارند. الله متعال محبّت خود و انواع معارف و توفیقات الهی، هدایت و رستگاری را بر دلهایشان سرازیر میکند. هدف کسی که دعا میکند: «اللهمّ اجبرني؛ پروردگارا! به من کمک کن [تا کوتاهیهایم را جبران کنم].» همین مفهوم است، که حقیقت اصلاح بنده و دفع تمامی مصیبتها و سختیها به شمار میرود. پیامبر ج در میان دو سجده میفرمودند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي، وَارْحَمْنِي، وَاهْدِنِي، وَاجْبُرْنِي، وَعَافِنِي، وَارْزُقْنِي»[٢٣٨]؛ «پروردگارا! مرا ببخش، به من رحم کن، هدایتم کن، کمکم کن [تا کوتاهیهایم را جبران کنم]، به من عافیت ده و روزیم بخش.»
٣. جبّار به معنای ذاتی که برتر از هر چیزی بوده و صاحب تمامی ویژگیهای برتری است؛ یعنی از لحاظ ذات، قدرت و قهر و غلبه، برتر از هر چیزی است.
رسول الله ج در رکوع و سجده، از شکوه و جبروت الله متعال که نام «جبّار» بیانگر آن است، یاد میکردند؛ در «مسند» و «سنن»، از عوف بن مالک أشجعی س روایت شده است که: شبی همراه پیامبر ج ایستادم. ایشان به نماز ایستادند، سورۀ بقره را میخواندند و پس از قرائت هر آیۀ رحمتی، از الله درخواست میکردند و پس از قرائت هر آیۀ عذابی، به الله پناه میبردند. سپس به اندازۀ قیام، رکوع کردند و در رکوع میفرمودند: «سبحانَ ذي الجبروتِ والملکوتِ والکبریاءِ والعظمةِ»؛ «پاک و منزّه است صاحب جبروت و پادشاهی و کبریا و عظمت.» سپس به اندازۀ قیام، سجده میکردند و در سجده هم همان سخن را تکرار مینمودند. سپس سورۀ «آلعمران» و بعد از آن، تکتک سورهها را تلاوت میکردند.[٢٣٩]
جبروت فقط مختصّ الله یگانه است و اگر کسی از مخلوقات خود را بزرگ بشمارد و گردنکشی کند، قطعاً خود را در معرض خشم و غضب الهی قرار داده و مستحقّ وعید و عذاب او میشود. الله تعالی چنین فردی را تهدید به عذابی شدید، مهرزدن بر دل و ورود به آتش دوزخ در روز قیامت، کرده است:
﴿كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلۡبِ مُتَكَبِّرٖ جَبَّارٖ﴾[غافر: ٣٥]
«این گونه الله بر دل هر متکبّر سرکشی مهر مینهد.»
﴿وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ١٥ مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ١٦ يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ﴾[إبراهيم: ١٥-١٧]
«و (پیامبران از الله) طلب فتح و پیروزی (بر کافران) کردند و (سرانجام) هر گردنکش و ستیزهجوی ناکام (و نابود) شد.پشت سرش جهنّم است و از آب چرک و خون (بدبو) نوشانده شود.که جرعهجرعه آن را مینوشد و نمیتواند آن را (به آسانی) فرو ببرد (و گوارایش نیست) و مرگ از هر سو به سراغ او میآید در حالی که او نخواهد مرد و عذاب سختی در پیش رو دارد.»
احمد و ترمذی از ابوهریره س روایت کردهاند که رسول الله ج فرمودند: «يَخْرُجُ عُنُقٌ مِنَ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، لَهُ عَيْنَانِ يُبْصِرُ بِهِمَا، وَأُذُنَانِ يَسْمَعُ بِهِمَا، وَلِسَانٌ يَنْطِقُ بِهِ، فَيَقُولُ: إِنِّي وُكِّلْتُ بِثَلَاثَةٍ: بِكُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ، وَبِكُلِّ مَنِ ادَّعَى مَعَ اللهِ إِلَهًا آخَرَ، وَالْمُصَوِّرِينَ»[٢٤٠]؛ «در روز قیامت، گردنی از آتش بیرون میآید که دو چشم دارد و با آنها میبیند، دو گوش دارد که با آنها میشنود و زبانی که با آن سخن میگوید. سپس میگوید: من مسؤول [عذاب] سه نفر هستم: هر متکبّر سرکش، هر کس که ادّعا کند غیر از الله خدایی وجود دارد و تصویرکشان.»
از آتش دوزخ، خشم و غضب پروردگار جبّار، بدیهای اخلاقی، تمایلات نفسانی، بیماریها و مصیبتها، به او تعالی پناه میبریم، چرا که او شنوندۀ دعاست.
[٢٣٨]- جامع التّرمذی، شمارۀ حدیث: ٢٨٤؛ سنن ابن ماجه، شمارۀ حدیث: ٨٩٨، به روایت ابن عبّاس ب. آلبانی / آن را صحیح میداند.
[٢٣٩]- مسند احمد، ج ٦، ص ٢٤؛ ابوداود، شمارۀ حدیث: ٨٧٣؛ نسائی، شمارۀ حدیث: ١١٣٢ و دیگران. آلبانی این روایت را صحیح دانسته است.
[٢٤٠]- مسند احمد، ج ٢، ص ٣٣٦؛ ترمذی، شمارۀ حدیث: ٢٥٧٤ و دیگران با اسنادی صحیح. ترمذی آن را صحیح دانسته و نیز آلبانی در السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: ٥١٢.