از خشوعهای رسول اللهص:
عبدالله ابن مسعودسگفت: «نبیصبه من فرمود: برای من [قرآن] قرائت کن. گفتم: یا رسول الله! برای تو قرآن تلاوت کنم در [حالی که قرآن] بر تو نازل شده است؟ فرمود: همانا دوست دارم آن را از کسی غیر از خود بشنوم. برای او سوره النساء را قرائت کردم تا رسیدم به: ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا ٤١﴾[النساء: ٤١] ترجمه: «پس [حالشان] چگونه است، آنگاه که از هر امتی گواهی میآوریم و تو را بر این امت گواه بیاوریم»، به من فرمود: کافی است! و در حالی [این سخن را گفت] که اشک از دو چشمانش روان بود» [۱۵۷].
ابن بطال/گفته است: «نبیصهنگام تلاوت از این رو گریه میکرد که هولهای روز قیامت را در تصور خویش جای میداد، و [همچنین] شدت حال کسی که او را صدا میزد تا با گواهی دادن، امتش را تصدیق کند و همچنین درخواستی که از وی میشود تا اهل موقف [۱۵۸]را شفاعت کند؛ [تمامی] این امور باعث طولانی شدن گریه [پیامبر] میشد» [۱۵۹].
ابن حجر/نیز گفته است: «مسئله آشکار این است که گریه او (پیامبرص) رحمتی برای امتش میباشد، زیرا میدانست که گریزی به جز شهادت دادن به اعمال آن (امت) وجود ندارد، و عمل امت هم گاهی درست و حق نیست پس انسانها را به سوی عذاب الهی سوق میدهد» [۱۶۰].
از ابن عباسبآمده است که ابوبکرسگفت: «ای رسول الله پیر شدهای! رسول اللهصفرمود: [سوره های] هود و الواقعه و المرسلات و عم یتسائلون و إذا الشمس کورت، مرا پیر کردهاند» [۱۶۱]. و گفته میشود: آن چیزی که رسول اللهصرا در سوره هود پیر کرد این قول الله – تعالی – میباشد: ﴿فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ﴾[هود: ١١٢]. ترجمه: «پس استقامت بورز همانگونه که [به آن] امر شدهای» [۱۶۲].
گریهیصبا صدای بلند و فریاد نبود، بلکه چشمان وی پر از اشک میشد و از دو [چشمش] روان میگردید و از سینهاش صدای هق هق شنیده میشد، گریه او هنگام شنیدن قرآن، گریهای ناشی از اشتیاق و محبت و تعظیم بود که ترس و خشیه را نیز در برداشت [۱۶۳].
[۱۵۷] بخاری ۴۵۸۲؛ مسلم ۸۰۰؛ الترمذی ۳۰۲۷، ۳۰۲۸؛ ابو داود ۳۶۶۸. [۱۵۸] «موقف» مکانی است که مردگان از قبرها خارج میشوند و در آنجا انتظار میکشند. [۱۵۹] الفتح ۹/۹۹. [۱۶۰] الفتح ۹/۹۹. [۱۶۱] ترمذی ۳۲۹۷، و گفته است حدیث، حسن غریب میباشد؛ ابن ابی شیبة ۱۰/۵۵۳؛ حاکم ۲/۴۷۶، و گفته است: به شرط بخاری. و ذهبی با آن موافقت کرده است و در روایت نزد ابن سعد از قتادة از پیامبرص: «[سوره] هود و برادارنش مرا پیر کردهاند» آن را روایت کردهاند: طبرانی ۱۷/۲۶؛ آلبانی با سند صحیح در السلسلة الصحیحة، ۹۹۵؛ و در صحیح الجامع شماره ۳۷۲۰، ۳۷۲۳، و با لفظ «هود و برادرانش قبل از پیریام مرا پیر کردهاند» شماره ۳۷۲۱، و به لفظ «هود و برادرانش از قسمت المفصل [از سوره الحجرات تا آخر قرآن] مرا پیر کردهاند»] شماره ۳۷۲۲. [۱۶۲] الجامع لأحکام القرآن، ۹/۲. [۱۶۳] زاد المعاد ۱/۱۸۳.