۵- کم کردن تدبر فقط به علت زیاد کردن مقدار قرائت:
فضیلت زیادی مقدار تلاوت در آیات و احادیث صحیح به تأئید رسیده است ولی در عین حال در آیات و احادیث زیادی این عمل در صورتی که منافاتی با تدبر و خشوع و تأثر گرفتن داشته باشد به شکلی آشکار و صریح نهی شده است.
این مسئله وقتی دردناک میشود که عدهی زیادی از مبلغین و وعاظ بر اساس روایات رسیده از سلف امت که بر فضیلت زیادی قرائت دلالت دارد، دعوت به قرائت به مقدار زیاد و ختمهای زیاد قرآن در زمانهای کم، میدهند، و از سرعت دادن به قرائت و عجله در تلاوت نهی نکرده و روایاتی را که بر عظیم بودن تدبر و سعی برتدبر و تاثیر گرفتن از تلاوت و توقف در برابر معانی وجود دارد را نقل نمیکنند. شاید این سخن ابن رجب/برای آنها کافی باشد که میگوید: «در روایت وارد شده است که از ختم قرآن در سه روز کمتر، نهی شده است و این برای هر زمانی میباشد، حتی در زمانهای با برکت مثل ماه رمضان و... که زیاد خواندن قرآن در آن مستحب است. و این فتوای احمد و اسحاق و... میباشد و عملکرد دیگران هم دلالتش چنین است» [۱۲۹]. قرار دادن این حکم را برای همه زمانها احتیاج به دلیل دارد و دلیل آن را شیخ عبدالعزیز بن باز/اینگونه بیان کرده است: «عدهای این نهی [ختم قرآن در کمتر از سه روز] را از زمانهائی که دارای فضیلت میباشد جدا کردهاند و [گفتهاند: ] هیچ مشکلی وجود ندارد تا [در آن زمانها] در یک شب و یا یک روز قرآن ختم شود و این فتوای شافعی و... میباشد، ولی از آنچه از ظاهر سنت معلوم است: هیچ فرقی بین ماه رمضان و دیگر زمانها وجود ندارد و شایسته آن ماه نیز این میباشد تا در آن عجله صورت نگرفته و قرائت با اطمینان خاطر انجام شود و بطور ترتیل صورت گیرد تا با امر پیامبرصبه عبدالله ابن عمرو مطابقت داشته باشد: «آن [قرآن] را در هفت روز قرائت کن» [۱۳۰]، و این کمترین زمانی است که اوصبه وی اجازه داد، و همچنین فرموده است: «کسی که قرائت قرآن وی از سه روز کمتر شود چیزی از آن درک نمیکند» [۱۳۱]. و هرگز نفرمود: بجز در ماه رمضان؛ بعضی از سلف این امر را برای زمانی غیر ماه رمضان دانستهاند ولی قول ارجح و البته الله داناتر است آن است که مؤمن به قرآن توجه کرده و کوشش کند تا قرائت نیکوئی داشته و بدون هیچگونه عجله، سعی بر تدبر و توجه به معانی داشته باشد. و بهتر است که ختم در کمتر از سه روز صورت نگیرد، و شایستگی این مسئله از از آنچه از سنت آمده است، میباشد حتی در ماه رمضان» [۱۳۲].
زیاد قرائت کردن در زمانهای پرفضیلت امری بدیهی است ولی این بدان معنی نمیباشد برای کسب این ثواب، تدبر ترک شود و عجله و هذرمۀ جای آن را بگیرد؛ ابن جوزی/گفته است: «افرادی را دیدم که مردم را جمع کرده و از بین آنها کسی را انتخاب میکنند تا در یک روز طولانی سه بار [قرآن] را ختم کند؛ [برای آنها] کم کردن این [قرائت] عیب و تمام کردن آنها ارزش است، و عوام الناس حول این افراد جمع شده و آنها را تشویق میکنند و ابلیس برای آنها اینگونه وانمود میکند که ثواب در زیادی قرائت است و باید توجه داشت که این از مکرهای وی میباشد؛ زیرا شایسته این است که قرائت برای الله تعالی باشد نه برای [مردم] تا او را تحسین کنند، و روش صحیح [قرائت] آن است که با مکث و طمأنینه باشد، همانگونه که اللهأفرموده است: ﴿وَقُرۡءَانٗا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَى ٱلنَّاسِ عَلَىٰ مُكۡثٖ وَنَزَّلۡنَٰهُ تَنزِيلٗا ١٠٦﴾[الإسراء: ١٠٦]. ترجمه: «تا آن را با درنگ برای مردم بخوانی»، و نیز فرموده است: ﴿أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا ٤﴾[المزمل: ٤]. ترجمه: «و قرآن را چنانکه باید شمرده و شیوا بخوان» [۱۳۳]، و بدین ترتیب قرائت کردن زیاد برای مردم با ارزش میشود و در نتیجه آن آنها به شدت به قرائت خود سرعت میدهند، بدون آنکه موازین ترتیل را رعایت کنند و توسط آن ثبات پیدا کنند؛ این عمل شکلی ناپسندیده دارد، درست است که از جماعتی از سلف روایت شده است که آنها قرآن را در یک روز و یا در یک رکعت ختم کردهاند ولی این عمل آنها به ندرت صورت میگرفت و عملی در بین آنها تداوم داشته و مجاز محسوب میشد که [قرائت] با ترتیل و به نیت ثبات صورت گیرد، و نزد علماء نیز این عمل بهتر دانسته میشود، همانا رسول اللهصفرمود: «کسی که قرآن را در سه روز کمتر ختم کند، متوجه آن نخواهد شد» [۱۳۴].
[۱۲۹] لطائف المعارف ص ۲۰۲. [۱۳۰] نگاه شود به تخریج الحدیث ص ۱۲۳، و بسط المسألة فی فقرة (مدة ختم القرآن)، ص ۱۲۱. [۱۳۱] مرجع قبل. [۱۳۲] الجواب الصحيح من أحکام صلاة الليل والتراويح ص ۲۷. [۱۳۳] تلبیس ابلیس ص ۱۱۰. [۱۳۴] تلبیس ابلیس ص ۱۳۸.