تدبر در قرآن

فهرست کتاب

۶- کوتاهی در قرائت درست و تلاوت نیکو و تمرکز حواس همراه با ترک تدبر در قرآن و سستی کردن در عمل به آن:

۶- کوتاهی در قرائت درست و تلاوت نیکو و تمرکز حواس همراه با ترک تدبر در قرآن و سستی کردن در عمل به آن:

ابن قدامة/در این مورد گفته است: «مشغول شدن فکر به چیزهائی که مانع فهمیدن می‌باشند، مانند وقتی که شیطان ذهن را به این مسئله مشغول می‌کند که مخرج حروف درست اداء نشده است و قرائت صحیح نمی‌باشد، باعث دور شدن شخص از فهم معانی می‌شود» [۱۳۵]، و در بعضی افراد به مانند آن است که قرآن برای دنیای آن‌ها می‌باشد، و آجری/وصف حال این افراد را اینگونه بیان کرده است: «توسط قرآن بر مردم فخر می‌فروشند، و بر دیگران بخاطر آنچه از قرآن حفظ کرده‌اند برتری می‌‌جویند، در قلب وی مکانی برای خشوع وجود نداشته و زیاد خندیده و خود را به مسائلی که به وی سود نمی‌رساند مشغول می‌کند، سخنان ناقص کسانی که دور و اطراف وی می‌باشند را دقیقتر از سخنانی که شنیدن آن‌ها برای وی واجب است گوش می‌دهد، و رغبت او به کلام مردم بیشتر از رغبت وی به کلام پروردگارمی‌باشد، و هنگام شنیدن قرآن خشوع نکرده و غمگین نشده و گریه نمی‌کند، تمام کوشش او حفظ قرآن می‌باشد و اگر در تلفظ حروف اشتباه کند ناراحت می‌شود زیرا می‌پندارد مقام و منزلت وی بین مخلوقین کم شده و وی را در رتبه‌ی پائین‌تری قرار می‌دهد و در این هنگام او غمگین و ناراحت دیده می‌شود؛ از عهدی که بین او و الله وجود دارد احساس تنگی کرده و درمقابل آن بی پروائی می‌کند، همان [عهدهائی] که قرآن به آن امر کرده و نهی فرموده است؛ بیشترین کوشش خود را صرف یادگیری علومی می‌کند که اهل دنیا بواسطه آن او را بزرگ بپندارند و درعوض در دانسته وی نسبت به چیزهای حلال و حرام کم می‌باشد، و شکل تلاوت او خود دلیلی بر کراهت درونی او از قرآن و در عین حال زیبا جلوه دادن آن نزد شنوندگان می‌باشد، خشوعی در درون وی احساس نشده مگر آنکه با بدنش به آن تظاهر کند، توجه وی هنگام آموختن و آموزش قرآن به آن است که چه زمانی این عمل خاتمه می‌یابد، و نه آنکه چه زمانی چیزی خواهد فهمید، هنگام تلاوت وقتی به مثال‌هائی که قرآن زده است می‌رسد به تفکر نیافتاده و هنگام وعده و وعید آن دقت لازم را ندارد؛ وجود خود را صرف کسب رضایت مخلوقان کرده و ترسی از خشم پروردگار جهانیان ندارد؛ دوست دارد که به زیاد آموختن مشهور شود و از این رو ختم قرآن خود را به همه می‌گوید؛ تا نزد آن‌ها گرانقدر شود به همین دلیل ستایش او توسط جاهلان سبب گمراه شدنش می‌گردد، اخلاقش: اخلاق جاهلانه، و جاهلانه می‌خورد و می‌نوشد و می‌پوشد و در نزدیکی با اهلش بدون آگاهی عمل می‌کند، و همچنین جاهلانه می‌خوابد و بدون آگاهی با اقوام خود بازدید و سلام و احوال پرسی می‌کند ولی کسان دیگری غیر از او هر چند که قسمت کوچکی از قرآن را حفظ کرده‌اند از آنچه که الله بر وی واجب فرموده است اعم از دانستن فرائض دینی و دوری جستن از حرام‌های وی را انجام می‌دهد، هر چند که در میان دیگران توجهی به او نمی‌شود و به سویش با انگشتان اشاره نمی‌گردد» [۱۳۶].

[۱۳۵] مختصر منهاج القاصدین ص ۶۷-۶۸. [۱۳۶] أخلاق حملة القرآن ص ۴۴، باب أخلاق من قرأ القرآن لایرید به الله، با تصرف و آسان‌ کردن.