اهمیت دانستن زبان عربی برای تدبر در قرآن:
قسمت بزرگی از معانی کلمات قرآن و ترکیبات آن با زبان عربی شناخته میشود، از این حیث ابن عباسبمیگوید: «تفسیر قرآن چهار وجه دارد: قسمتی از آن را فرد عرب از روی کلامش میفهمد، [دیگری] تفسیری است که کسی در برابر آن بخاطر جهل خود نمیتواند عذر بیاورد، و [دیگری] تفسیری است که علماء آن را میدانند، و [آخر] تفسیری که فقط الله آن را میداند» [۲۲۷].
و از این رو شیخ الإسلام ابن تیمیة/گفته است: «واضح است یادگیری زبان عربی و آموزش آن فرض کفائی (واجب کفائی) میباشد، سلف لحن اولاد خود را تربیت میدادند، و به ما نیز امر شده است و البته امری واجب و یا مستحب که قوانین عربی را حفظ کنیم و زبان خود را در برابر کج روی در آن اصلاح کنیم، در اینصورت است که برای ما راه فهم قرآن و سنت حفظ میشود» [۲۲۸].
ابن عطیة/گفته است: «اعراب قرآن، اصلی [از اصول] شریعت میباشد؛ زیرا توسط آن معانی حفظ میشود که همان شریعت میباشد» [۲۲۹].
شافعی/گفته است: «بر هر مسلمانی واجب است تا آنجا که زبان عربی او را به قدرت [فهم] برساند، [آن را] بیاموزد، تا اینکه گواهی دهد که اله (معبود بر حقی) بجز الله نمیباشد و محمدصبنده و فرستاده وی است، و توسط آن قرآن را تلاوت کند... و هر توشهای از علم که برای خود فراهم میکند برای وی خیر شود، [علمی که] به زبانی است که الله، ختم پیامبری خود را بر آن قرار داده و آخرین کتاب خود را بر آن نازل فرموده است» [۲۳۰].
و به همین دلیل شناخت زبان عربی وسیلهای لازم برای کسی است که خواهان تفسیر قرآن میباشد. مالک/گفته است: «به کسی که به زبان عرب عالم نیست پیشنهاد تفسیر کتاب الله نشده است بجز آنکه وی [با اشتباهاتش] آن را عبرتی [برای دیگران] قرار داده است» [۲۳۱].
شیخ الإسلام ابن تیمیة/درباره هدف کسی که زبان عربی میآموزد گفته است: «زبان عربی مورد نیاز مسلمانان است، زیرا رسول با آن سخن گفته است، و اگر اهل عرب از این اصل روی برگردانند، به منزله شاعران معلقات سبع – شعرای هفتگانه عرب بودند که اشعارهای جاهلی سرودهاند - میگردند، و مانند هیزم جهنم میگردند» [۲۳۲]؛ بدین ترتیب معلوم میشود که قواعد زبان عربی باید یاد گرفته شده و فنون آن استمزاج گردیده و اصول آن با دقت مرتب گردد؛ آن فقط چیزی است برای پی بردن به مفاهیم کلام اللهﻷ، و کلام رسول اللهص، و هر آنچه از علوم که به آنها مربوط میشود؛ و کسی که بدون تحقق بخشیدن به این امر، کوشش و جدیت و تعمق و وسیع کردن دامنه عمل خود را زیاد کند، مطمئناً عمرش را تلف کرده و خود را مشغول [تلف کردن عمر دیگران] نیز کرده است.
[۲۲۷] طبری ۱/۷۵، الأثر رقم ۷۱، و هدف را از کل جهات بیان میدارد ص ۷۳-۹۳، و نگاه شود به: مقدمة فی أصول التفسیر از شیخ الإسلام ص ۱۱۵؛ و برهان زرکشی ۲/۱۶۴؛ الإتقان ۲/۲۲۸ – ۲۳۸، ۳۰۹. [۲۲۸] الفتاوی، ۲۳/۲۵۲. [۲۲۹] الجامع لأحکام القرآن ۱/۲۴، و قرطبی/قول ابن عباس ب را بیان میدارد: (چنانچه از غریب قرآن از من پرسیدید جواب آن را در شعر پیدا کنید؛ همانا شعر دیوان عرب است) سپس نمونههایی از تفسیر الفاظ قرآن با استفاده از شعر را بیان میدارد، و سیوطی/روایت کامل ابن عباس را در الإتقان آورده است ۱/۱۵۸. [۲۳۰] الرسالة ص ۴۹. [۲۳۱] الإتقان ۲/۲۲۹. [۲۳۲] الفتاوی ۱۳/۲۰۷.