۷- بدون تدبر، ترتیب علم و عمل را رعایت نکردن و مشغول شدن به آن و فاصله گرفتن از تدبر:
این مورد نتیجه بینظمی در اولویت بخشی به علم و مقاصدش، و عمل و منافعش میباشد، همانگونه که شافعی/درباره کتاب الله میگوید: «حقی بر گردن جویای علم وجود دارد و آن اینکه نهایت کوشش را در نگهداری معلوماتش داشته باشد، و در برای هر آنچه که غیر از آن خواسته میشود و به او عرضه میشود صبور باشد، در کسب علم چه مطالبی که نص و آشکار میباشد و چه مطالبی که با استنباط بدست میآید نیت خود را برای الله خالص کند و کمک برای [بدست آوردن آن اخلاص] از الله را خواستار باشد و [باید بداند که] به درک نمیرسد جز به کمک الله، کسی که علم احکام الله را در کتابش درک کند اعم از مسائل صریح و یا استنباطی و همچنین الله توفیق علم و عمل را بواسطهی علم وی به او دهد: با فضیلتی که کسب کرده است در دین و دنیا پیروز است، شک وی از بین رفته و قلبش با حکمت نورانی شده و در دین مستوجب مقام امامت میشود» [۱۳۷].
از شیخ الإسلام ابن تیمیه/سوال شد: کدام یک بهتر است، آموختن علم یا آموختن قرآن؟ جواب داد: «علمی که بطور یقین بر انسان واجب است آن مطالبی است که الله یا به آن امر کرده است و یا از آن نهی فرموده است و این واجب بر حفظ قرآن که واجب نیست، پیشی دارد و کسب علم اول واجب و کسب [علم] دوم مستحب میباشد، و واجب بر مستحب مقدم است.
اما خواستار حفظ قرآن بودن: این عمل بر کسب بسیاری از چیزهائی که مردم علم مینامند برتری دارد، [علمهائی] که بعضی باطل و بعضی کم منفعت میباشند؛ و حق برای کسی که میخواهد اصول و فروع دین را بیاموزد، این است که آن را [بر بقیه علوم] پیش اندازد چون آنچه که در مورد چنین شخصی در این زمان لازم است این است که باید شروع به حفظ قرآن کند که آن اصل علوم دینی میباشد، ... نیت استفاده از قرآن، فهم معانی و عمل به آنها میباشد و اگر چنین نیتی وجود نداشته باشد، آن حافظ [قرآن] نه از اهل علم است و نه از اهل دین» [۱۳۸].
ابن جوزی/درباره کسی که در مقابل مسائل مهمتر خود را مشغول ظواهر علم میکند، گفته است: «شاید امام مسجدی دیده شود که در قرائت به صدای خود پژواک دهد در حالی که نمیداند چه چیز نماز را فاسد و باطل میکند و چه بسا حب خود بزرگ بینی و بالانشینی او را وادار کند -برای اینکه از زمرهی جاهلان قرار نگیرد – که در جلوی علماء ننشیند و از آنها علم کسب نکند و شاید اگر فکر کنند به این نتیجه برسند که هدف حفظ قرآن و درست گفتن الفاظ آن میباشد و بعد از آن فهمش و سپس عمل به آن، و سپس موفقیت در اصلاح نفس و پاک کردن اخلاق و بعد از آن مشغول شدن به علوم مهم شرعی. با تاسف شدید باید گفت زمان را برای چیزهائی که مهم نیستند ضایع کرده است» [۱۳۹].
[۱۳۷] الرسالة ص ۱۹. [۱۳۸] الفتاوی ۲۳/۵۴. [۱۳۹] تلبیس إبلیس ص ۱۰۹.