اثرگذاری خشوع و علم بر یکدیگر:
الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ٢٨] ترجمه: «فقط بندگانی که آگاه هستند از الله خشیه میورزند» ارتباط علم به قرآن و خشوع در این حدیث ابودرداءسبه خوبی نمایان است: «ما همراه رسول اللهصبودیم که به آسمان چشم دوخته و فرمود: «زمانی میرسد که است که علم در بین مردم کمرنگ میگردد تا جائی که ذرهای از آن را نمیدانند»، زیاد بن لبید انصاری گفت: چگونه در بین ما از بین میرود در حالی که ما قرآن را خواندهایم؟ قسم به الله آن را برای خود و زنان و فرزندان خود قرائت میکنیم. پیامبر فرمود: ای زیاد! مادرت بی فرزند باد! اگر من تو را از فقهای مدینه هم محسوب کنم! – باز این عمل سودی نخواهد داشت -، آیا این تورات و انجیلی که نزد یهودیان و مسیحیان میباشد، سودی به آنها رسانده است؟!».
جبیر بن نفیر- یکی از راویان حدیث – گفته است: عبادة بن ثابتسرا ملاقات کردم و گفتم: «آیا به آنچه برادرت ابودرداء میگوید را شنیدهای؟ و آنچه ابودرداء گفته بود را به او گفتم؛ او گفت: ابو درداء راست گفت؛ اگر دوست داری اولین علمی که از بین انسانها محو میشود را به تو بگویم، اولین علمی که از بین انسانها برداشته میشود: خشوع است، بزودی زمانی میرسد که وقتی به مسجد [برای نماز] جماعت میروی، شخص خاشعی را نمیبینی» [۱۷۵].
[۱۷۵] الترمذی ۲۶۵۳، و گفته است حدیث حسنٌ غریب است؛ دارمی ۲۹۴؛ طحاوی ۱/۱۲۴؛ حاکم ۱/۹۹؛ برای آن شواهدی نزد ابن ماجه است۴۰۴۸؛ أحمد ۴/۲۱۸؛ نسائی، ک/ ۲۷، ب/ ۴۱؛ ابن حبان ۱۱۵؛ منذری در الترغیب و الترهیب اسناد آن را حسن دانسته است، و هیثمی در المجمع، نگاه شود به: تخریج العودة فی کتابه (صفة الغرباء)، ص ۹۸ و گفته است: و الحدیث بطرقه حسن. نگاه شود به تخریج الارناؤوط (جامع الأصول)، ۸/۳۶.