تدبر در قرآن

فهرست کتاب

۳- جدیت سلف در آموختن کتاب الله و فهم معانی آن:

۳- جدیت سلف در آموختن کتاب الله و فهم معانی آن:

اگر آموختن کتاب الله و فهم معانی آن در منزلت و جایگاه خود در نظر گرفته شود، عجیب نیست که ابن مسعودسبگوید: «قسم به الله‌، که معبودی بجز وی وجود ندارد! سوره‌ای از قرآن وجود ندارد مگر آنکه من بدانم کجا نازل شده است و آیه‌ای از کتاب الله نازل نشده است بجز آنکه من بدانم [در چه موقعیتی] و برای چه کسی نازل شده است، و اگر بدانم، کسی از من به کتاب الله داناتر است، ساربانی شتر وی را می‌کنم» [۲۷۳]، «و کسانی از ما هستند که از یادگیری ده آیه جلوتر نمی‌روند تا اینکه معانی آن را بفهمند و به آن عمل کنند» [۲۷۴].

و علیسمی‌گوید: «قسم به الله! آیه‌ای نازل نشده است بجز آنکه آموخته‌ام در چه مورد نازل شده و کجا نازل شده و بری چه کسی نازل شده است» [۲۷۵]. و عمر بن خطابساین برایش ارزش داشت که تا معنی یک آیه را نمی‌فهمید از آن نگذرد و به همین ترتیب سوره بقره را قرائت کرد، و از ابن عباسبآمده است: عمر بن خطابسگفت: «شبی آیه‌ای را خواندم که مرا بیدار نگه ‌داشت [و آیه این بود:] ﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَابٖ[البقرة: ٢٦٦] ترجمه: «آیا کسی از شما دوست دارد که برای او نخلستان و باغ انگوری باشد» [۲۷۶]، و بعد ابن عباسبجواب آن را به او گفت. و برای ابن زبیربنیز این مسئله اتفاق افتاد؛ و آن هنگامی بود که به خاطر توقف در برابر آیه‌ای بی‌خواب شد، و آن آیه سخن الله تعالی می‌باشد که: ﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦[يوسف: ١٠٦] ترجمه: «ایمان نمی‌آورند بیشتر آن‌ها به الله بجز آنکه شرک ورزند»، و بعد از آن ابن‌عباسبجوابِ آنچه که وی را متوقف کرده بود به وی داد [۲۷۷].

و مجاهد/می‌گوید: «قرآن را از سوره فاتحه تا آخر آن سه مرتبه نزد ابن عباسبختم کردم و در برابر هر آیه‌ای درنگ کردم و از وی درباره آن [آیه] سوال کردم» [۲۷۸]. و حسن/می‌گوید: «الله آیه‌ای نازل نفرموده است بجز اینکه دوست دارم علت نازل شدن آن را بدانم و [همچنین] چه چیزی توسط آن آیه از من خواسته شده است؟» [۲۷۹].

و قرطبی/درباره خودش می‌گوید: «وقتی کتاب الله همان چیزی است که دارای تمامی علوم شرعی می‌باشد که از آن‌ها سنت (مستحب) و فرض (واجب) استخراج می‌شود، [و] امین آسمان آن را به امین زمین نازل فرموده است؛ مرا به این نتیجه رساند که فرصت عمرم را به آن مشغول شوم و زندگی خود را با آن تمام کنم» [۲۸۰].

[۲۷۳] بخاری ۵۰۰۲؛ و مانند آن را طبری در تفسیرش آورده است ۱/۶۰، ۸۳. [۲۷۴] بخاری ۷/۸۱؛ تفسیر طبری ۱/۶۰، ۸۱؛ تفسیر ابن کثیر ۱/۱۰. [۲۷۵] ابن سعد ۴/۱۵۴، عن حیاة الصحابة ۳/۲۵۷. [۲۷۶] عبد بن حمید، و ابن منذر، و ابن مبارک، و ابن جریر، و ابن ابی حاتم، و الحاکم بطور مختصر و آن را صحیح دانسته است، به همان گونه در کنزالعمال ۱/۲۳۴. از (حیاة الصحابة) ۳/۲۱۹. [۲۷۷] مختصر قیام اللیل از مروزی ص ۱۴۹، و تمام قصه در ص ۱۵۲آمده است. [۲۷۸] تفسیر طبری ۱/۹۰؛ الأثر ۱۰۸؛ مقدمة فی أصول التفسیر ص ۱۰۲. [۲۷۹] زاد المسیر ۱/۴. [۲۸۰] مقدمه‌ی تفسیرش، الجامع لأحکام القرآن ۱/۲.