۹- مشغول شدن به چیزهای مبهم:
این کار اهمیت دادن به مواردی است که به تدبر در آن و درک منظور آیات عظیم، توصیهای نشده است؛ در قرآن از بسیاری از بزرگان و اماکن و اعداد مبهمی صحبت شده است که آنها را رسولصآشکار نکرده و توضیح نداده است؛ این موارد اموری است که هیچ عملی به آنها وابسته نمیباشد و از آنها علم با منفعتی که انسانها بدان نیاز دارند، اصل نمیشود؛ الله به شکلی آسان تعداد اصحاب کهف را اینگونه بیان میفرماید: ﴿قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا قَلِيلٞۗ فَلَا تُمَارِ فِيهِمۡ إِلَّا مِرَآءٗ ظَٰهِرٗا وَلَا تَسۡتَفۡتِ فِيهِم مِّنۡهُمۡ أَحَدٗا ٢٢﴾[الكهف: ٢٢]. ترجمه: «بگو پروردگارم به تعداد آنها آگاهتر است [و] بجز اندکی [تعداد] آنها را نمیدانند. پس به گفتگویی روشن در[بارهی] آنها احتجاج مورز. و در[بارهی] آنان از کسی از آنان [چیزی] مپرس»؛ و بدین معنی میباشد که دانستن تعداد آنها سود و فایدهای ندارد؛ به مانند این مورد، اموری که برای متدینین، فایدهای در دین و دنیای آنها ندارد زیاد میباشد، که تحقیق کردن در آن موارد نیز سود و منفعتی ندارد [۱۴۴].
[۱۴۴] شیخ شنقیطی/آن را در تفسیرش آورده: أضواء البیان ۴/۴۳، و/ مبهمات زیادی که در قرآن ذکر آنها آمده است را بیان میدارد، سپس در مورد آنها میگوید: «فایدهای در جستجو کردن دربارهی آنها وجود ندارد و دلیلی هم برای تحقیق کردن در مورد آنها وجود ندارد».