۲- کسب برکت از قرآن و بهره بردن قلب از آن:
در این مورد آجری/گفته است: «الله به کسی که کلامش را بشنود و در شنیدن آن ادب را رعایت کند و به خوبی در آن اعتبار کند و از واجبات آن تبعیت کرده و به آن عمل کند مژدهی تمامی خیرها را داده و بزرگترین ثوابها را به او وعده میدهد، همانگونه که فرموده است: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٨﴾[الزمر: ١٧-١٨]. ترجمه: «و آنان که از طاغوت دورى گزیدهاند از آنکه آن را بپرستند و رو به سوى خدا آوردهاند، مژده دارند. پس به [آن] بندگانم مژده ده * کسانی که سخن را میشنوند و از نیکوترین آن تبعیت میکنند، آنان کسانی هستند که الله آنها را هدایت فرموده است و آنان صاحبان خرد میباشند»، ... همان کسانی که این سخن الله را شنیدهاند: ﴿وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٢٠٤﴾[الأعراف: ٢٠٤]. ترجمه: «و چنانچه قرآن قرائت میشود به آن گوش فرا دهید و ساکت بمانید بلکه مورد رحمت قرار بگیرید». و در واقع درست گوش دادن باعث پندگرفتن آنها از آنچه [در قرآن] برای آنها و یا بر علیه آنها آمده است، میشود» [۹۹].
و شیخ الإسلام گفته است: «کسی که هوشیارانه به کلام الله و سخن پیامبرشصگوش فرا داده و با قلبش در آن تدبر کند، در آن از فهم و حلاوت و هدایت و شفای قلب و برکت و منفعت چیزهائی میباشد که در هیچ کلام دیگری آن چیزها یافت نمیشود؛ [چه آن کلام] شعر منظوم باشد و یا نثر» [۱۰۰].
و ابن قیم/گفته است: «شنیدن قرآن با سه اعتبار همراه است: درک و فهم، تدبر و بجا آوردن اوامر خواسته شده... کسی که هنگام شنیدن آن را راهنمایی برای دلیل قاطع داشتن، و بصیرت برای عبرت گرفتن، و پندی برای معرفت پیدا کردن، و اندیشیدن در آیات، و راهنمائی برای هدایت یافتن برگزیند، هرگز هلاک نمیشود، ... و حیاتی است برای قلب، و [همچنین] غذا و دواء و شفاء و [وسیلهای است برای] حفظ شدن و نجات و از بین رفتن شبهات» [۱۰۱].
و کسی که تدبر را از خود دور کند، نیکیهای بسیاری را بر خود حرام کرده است؛ همانا علیسگفته است: «در عبادتی که از روی علم نباشد، خیری وجود ندارد و [همین طور] قرائتی که در آن تدبر وجود نداشته باشد» [۱۰۲].
[۹۹] أخلاق حملة القرآن ص ۱۷. [۱۰۰] اقتضاء الصراط المستقیم، ص ۳۸۴، چاپ دوم، السنة المحمدیة. [۱۰۱] مدارج السالکین ۱/۴۸۴. [۱۰۲] الجامع لأحکام القرآن، ۱۲/۳۴۴.