تدبر در قرآن

فهرست کتاب

پنجم: تدبر در قرآن، خیرخواهی برای کتاب الله است:

پنجم: تدبر در قرآن، خیرخواهی برای کتاب الله است:

علماء، تدبر در قرآن و فهمیدن علوم آن را خیرخواهی برای کتاب الله می‌دانند، همانگونه که تمیم داریساز پیامبرصروایت می‌کند: «دین همه‌اش خیرخواهی است، گفتیم برای چه کسی؟ فرمود: برای الله و کتابش و رسولش و امامان مسلمین و عموم آن‌ها» [۵۲].

و علماء اینگونه گفته‌اند: تدبر در قرآن و توقف در احکامش و اعتبار در مثال‌هایش از خیرخواهی‌های آن می‌باشد؛ نووی/ در بیان خیرخواهی برای کتاب الله اینگونه گفته است: «علماء رحمهم الله گفته‌اند: خیرخواهی برای کتابِ الله تعالی: ایمان به آن است که قرآن کلام الله تعالی می‌باشد... سپس عظیم داشتن آن تلاوت کردنش به حق تلاوت آن، نیک شمردن آن و خشوع در برابر آن و دقت کردن در حروف آن هنگام تلاوت... توقف کردن در برابر احکامش و فهمیدن علوم و مثال‌هایش، اعتبار در پندهایش و تفکر در عجایب و عمل کرد به محکمات آن و تسلیم بودن در برابر متشابهات آن و تفحص در کلیات و جزئیات و ناسخ و منسوخ آن و نشر دادن علومش و دعوت بسوی آن» [۵۳].

ابن رجب/گفته است: «خیر خواهی برای کتاب الله: شدت ورزیدن به دوست داشتنش و عظیم شمردن قدر و منزلت آن است زیرا که آن کلام خالق می‌باشد، و اشتیاق شدید در فهمیدنش و توجه زیاد به تدبرش و آرامی در تلاوتش است تا آن معانی را که مولایش دوست دارد بفهمد، و [نیز] به پای بستن آنچه که فهمیده است، و این خیرخواهی از بندگان است که وصیت کسی که برای او خیرخواهی کرده است را فهمیده است... و از این رو است که خیر خواهی برای کتاب پروردگارش اینگونه معنی می‌شود که آن را بفهمد و آنچه را که الله به آن امر فرموده و دوست دارد و توسط آن راضی می‌شود را به مرحله عمل برساند، سپس آنچه را فهمیده است بین مردم نشر دهد و از روی محبتی که به آن دارد مدارس آن را گسترش دهد، و اخلاق خود را مطابق آن گرداند و ادب خود را نیز با آداب آن یکی سازد... و ابوعمرو بن صلاح/گفته است: «نصیحت (خیرخواهی) برای کتابش: ایمان به آن و عظیم شمردن و پاک دانستنش و تلاوت آن آن‌چنان که درخور تلاوت آن است و ایستادگی برای آچه امر کرده و یا نهی فرموده است و فهمیدن علوم و امثالش و تدبر در آیاتش و دعوت بسوی آن می‌باشد» [۵۴]، [۵۵].

آنچه که بر فضیلت تدبر در قرآن و تدریس و تشکیل جماعات برای آن تاکید می‌کند حدیث ابوهریرهساست که رسول اللهصفرمود: «اجتماعی بوجود نمی‌آید که کتاب الله را تلاوت کرده و آن را بین خود تدریس کنند بجز آنکه بر آن‌ها آرامش نازل شده و رحمت حول آن‌ها را می‌گیرد و ملائکه حول آن‌ها قرار گرفته و الله در بین کسانی که نزد او هستند آن‌ها را یاد می‌کند، و کسی که عمل خود را به عقب بیاندازد اهل او بسوی او متمایل نمی‌شوند» [۵۶].

و شاید سخن پیامبرصآنجا که می‌فرماید: «کسی که عمل خود را به عقب بیاندازد... » اشاره به ترک جماعات تلاوت قرآن و دوری از تعلیم و تعلم آن باشد، که عملی نکوهیده بوده و عمل کننده به آن به علت کوتاهی بزرگ خود از فضایل نامبرده محروم می‌شود و خانواده و هر آنچه از مفاخر دنیا برای وی است، به سمت وی متمایل نمی‌شوند تا آن اجرهای عظیم را که از دست داده است را درک کند؛ و الله داناترین است.

[۵۲] مسلم، ۲/۳۷، شماره ۵۵. [۵۳] التبیان فی آداب حملة القرآن، ص ۱۱۳؛ و به همین ترتیب در المجموع، ۲/۱۷۰. [۵۴] صیانة صحیح مسلم، ص ۲۲۳، نقلی از تعلیق محقق جامع العلوم و الحکم، ۱/۲۲۲. [۵۵] جامع العلوم و الحکم، ۱/۲۲۱؛ و به همین معنی در معارج القبول، ۲/۷۸. [۵۶] مسلم ۲۶۹۹؛ ترمذی ۲۶۴۶؛ ابو داود ۳۶۴۳؛ ابن ماجه ۲۲۵؛ احمد ۲/۲۵۲، ۴۰۷؛ و ابن حبان ۸۴.