اول: برکت قرآن:
الله کتاب خود را به اوصاف عظیمی توصیف فرموده است، از جمله: کتاب عزیز و مبارک، نور، فرقان [۱۵]، شفاء، هدایت و بشارت؛ الله تعالی میفرماید: ﴿هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٢٠٣﴾[الأعراف: ٢٠٣] ترجمه: «این بینشهایی است از پروردگارتان و هدایت و رحمتی برای کسانی که ایمان آوردهاند» با این توصیفات الله دعوت به تدبر و تذکر و اعتبار میفرماید؛ سبحانه و تعالی فرموده است: ﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩﴾[ص: ٢٩] ترجمه: «کتابی است خجسته که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان خرد پند بگیرند»، این آیه این مطلب را میرساند که این کتاب، کتابی پرخیر و برکت میباشد [۱۶]، و الله سبحانه و تعالی همچنین درباره این کتاب میفرماید: ﴿قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ١٦﴾[المائدة: ١٥- ١٦] ترجمه: «از نزد الله نور و کتابی روشن نزد شما آمده است * الله با آن کسی را که خشنودی او را بجوید به راههای نجات هدایت میکند و آنان را به توفیق خود از تاریکیها بسوی نور بیرون میبرد و آنان را به راه راست هدایت میکند» و ذات سبحانش میفرماید: ﴿قَدۡ جَآءَكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِيَ فَعَلَيۡهَاۚ﴾[الأنعام: ١٠٤]. ترجمه: «روشنگریهایی از نزد پروردگارتان برای شما آمده است، پس هرکس [به حقیقت] بینا شود به [سود] خود اوست و هر کس نابینا بماند پس بر علیه اوست» و میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَكۡفِهِمۡ أَنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَرَحۡمَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٥١﴾[العنكبوت: ٥١]. ترجمه: «آیا برای آنها کافی نیست که ما کتاب را بر تو نازل فرمودهایم [و] تو آن را برای آنها تلاوت میکنی، همانا در آن رحمت و ذکری برای گروه مؤمنان میباشد». آجری/در مورد برکت قرآن، برای بندهای که در مقابل پروردگار خویش ادب و اعتبار دارد، میگوید: «کسی که قرآن تلاوت میکند تا مولای بزرگوارش به او اجر دهد، منفعتی نصیب وی میشود که بالاتر از آن وجود ندارد و به برکتی دست مییابد که اجرش هم دنیوی است و هم اخروی... الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ ٢٩ لِيُوَفِّيَهُمۡ أُجُورَهُمۡ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَكُورٞ ٣٠﴾[فاطر: ٢٩- ٣٠] ترجمه: «همانا کسانی که کتاب الله را میخوانند و نماز برپا میکنند و از آنچه برای آنها روزی مهیا کردهایم بصورت سری و آشکار انفاق میکنند، امید به سودهایی دارند که هرگز کم نمیشود * تا [الله] پاداشهای آنان را به تمام [و کمال] بدهد و از فضل خود [پاداشی هم به آنان] افزون دهد. بیگمان او آمرزندهی قدرشناس است» [۱۷].
پیامبرصاثر برکت، کثرت قوت و تاثیر آن قرآن و فرق آن را با بقیه معجزات پیامبران را اینگونه توصیف میفرماید: از ابوهریرهساز پیامبرصآمده است: «به هر پیامبری معجزاتی داده شد که بوسیله آنها انسانهای ایمان میآوردند ولی [در بین آنها] فقط برای من معجزهای آمده است که وحی میباشد و الله آن را بر من وحی فرموده است، و در نتیجه امید دارم که بیشترین تبعیت کننده را [بین پیامبران] در روز قیامت داشته باشم» [۱۸].
پیامبرصبرکت قرآن را بر مؤمنی که آن را میخواند و از آن اثر میپذیرد را اینگونه بیان میفرماید: «مؤمنی که قرآن میخواند و به آن عمل میکند مانند ترنجی است که طعم آن خوب و بوی آن نیز خوب میباشد و مؤمنی که قرآن نمیخواند مانند خرمائی است که طعم آن خوب ولی بوی خوبی ندارد... » [۱۹]. از برکات دیگر آن هدایت میباشد همانگونه که الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ﴾[الإسراء: ٩] ترجمه: «همانا این قرآن به قویترین شکل هدایت میکند».
وسعدی/درباره این آیه گفته است: «أقوم»: دلالت بر گرامیترین و گرانمایهترین و اصلاح شدهترین است و کمال استقامت و عظمت و پابرجا بودن و اصلاح را برای امور را میرساند [۲۰].
ابن مفلح/در ادامه این فضایل، در توجه حامل قرآن به شکر این نعمت عظیم و مبارک گفته است: حامل قرآن باید معتقد باشد که اگر اهلیت حفظ قرآن را داشته باشد و دنیا را نزد خودش خوار و حقیر شمارد و در شکر گذاری و سپاس الله کوشاتر باشد، الله نعمتهای زیادی به او ارزانی میدارد.
[۱۵] فرقان: جداکننده حق از باطل(مترجم). [۱۶] فتح القدیر از شوکانی، ۴/۴۳۰. [۱۷] أخلاق حملة القرآن، ص ۱۵، ۱۶، ۱۷. [۱۸] به روایت بخاری، ۴۹۸۱؛ و مسلم ۱۵۲. [۱۹] با این لفظ بروایت بخاری ۴۸۸۴، ۷۵۶۰؛ و مسلم ۷۹۷؛ ابو داود۸۳۰؛ ترمذی ۲۸۶۹؛ و نسائی ۸/۱۲۴. [۲۰] القواعد الحسان، ص ۱۴۵.