ما چه چیزی فرا میگیریم؟
مردم غالباً در اسباب اندوه و شادمانی باهم مشترک هستند.
• زیرا همگی شادمان میشوند وقتی اموالشان زیاد شود.
• شادمان میگردند وقتی در کارهایشان به پیشرفت و ترقی دست یابند.
• شادمان میگردند وقتی دنیا به رویشان بخندد و خواستههایشان تحقق یابد.
• در عین حال همگی غمگین میشوند وقتی به فقر و فاقه مواجه شوند.
• غمگین میشوند وقتی به بیماری مبتلا شوند.
• غمگین میشوند آنگاه که مورد اهانت و بیاحترامی قرار گیرند.
پس مادامی که امور اینگونه است، بیاییم و از روشهایی که شادمانیهای مان را پایدار میکند و ما را بر غمها و اندوههایمان پیروز میگرداند استفاده کنیم.
آری، قانون زندگی اینگونه است که انسان بین تلخیها و شیرینیها به سر میبرد.
من در این مورد با شما موافق هستم.
اما چرا ما در بسیاری اوقات برای مصائب و سختیها جای بزرگتری از حجمش باز میکنیم؛ و روزهایی را در غم و اندوه سپری میکنیم؛ با وجود این که میتوانیم غم و اندوهمان را به یک لحظه کاهش دهیم و چرا ساعتها اندوهگین باشیم؟ برای چیزی که سزاوار غم و اندوه نیست! چرا؟
بدان که غم و اندوه ناخودآگاه به قلب هجوم آورده و بدون اجازه وارد آن میشود، ولی هر وقت دروازه غم باز میشود هزار راه برای بستن آن نیز وجود دارد؛ این چیزی است که ما آن را در این کتاب فرا میگیریم.
از جهتی دیگر، چهقدر انسانهای محبوبی وجود دارند که مردم با دیدن آنها شادمان میشوند و به همنشینی آنها انس میگیرند، آیا به این فکر کردهای که تو یکی از آنها باشی؟
چرا عملکرد دیگران تو را به شگفتی وامیدارد و تو به دنبال این نیستی که مایه شگفتی دیگران قرار گیری!
ما در اینجا به تو میآموزیم که چگونه میتوانی اینگونه باشی.
چرا وقتی پسر عمویت در مجلسی سخن میگوید، همهی مردم به خاطر او سکوت میکنند و به سخنان او توجه میکنند و از شیوه سخنگفتنش به شگفت درمیآیند، اما وقتی تو سخن میگویی از تو روی میگردانند و به گفتگوهای جانبی میپردازند؟ چرا؟
علیرغم این که اطلاعات تو بیشتر است و از مدرک علمی بالاتری برخوردار هستی و شغل و منصب برتری در اختیار داری؟ پس با وجود این چرا او میتواند مردم را به خود جلب کند، اما تو از آن عاجز هستی؟ چرا فرزندان فلان پدر، او را دوست دارند و به همراهی او در دید و بازدیدها شرکت میکنند، ولی فرزندان پدری دیگر از او رویگردان هستند و با ذکر انواع عذرها و بهانهها از همراهی او پوزش میخواهند. چرا؟ آیا هردو پدر نیستند؟ این چرا و آن چرا؟ در این کتاب چگونگی بهرهبردن از زندگی را یاد میگیریم. روشهای جذب مردم، ایجاد تأثیر در آنها، تحمل اشتباهات آنها، تعامل با افراد سختمزاج و بداخلاق و... را یاد میگیریم.
پس درود بر شما...
«موفقیت این نیست که تو چیزهایی را کشف کنی که مردم دوست دارند؛ بلکه موفقیت آنست که مهارتهایی را به کار گیری تا محبت آنها را جلب نمایی».