فضائل نمازهای سنت
در فضیلت نمازهای سنت احادیث بسیاری آمده است؛ از جمله:
الف) از ابوهریرهسروایت است: پیامبر جفرمودند: «اولین چیزی که مردم در روز قیامت دربارۀ اعمالشان [۶]محاسبه میشوند، نماز است». فرمودند: «خداوندأبه فرشتگان خود میفرمایند – و الله اعلم -: در نماز بندهام نگاه کنید؛ آیا آن را کامل کرده است یا ناقص [۷]؟ پس اگر کامل بود، برای او نوشته میشود که کامل است و اگر چیزی از آن ناقص بود، میفرمایند: نگاه کنید که آیا بندۀ من نماز سنتی(تطوع) دارد؟ پـس اگر نماز سنتی داشته باشد، میفرمایند: نماز فرض بندۀ من را با نمازهای سنت او کامل کنید، سپس در مورد سایر اعمال او نیز به همین صورت عمل میشود». تخریج امام احمد و مؤلفین کتابهای سنن چهارگانه [۸][سنن ابوداود و نسایی و ترمذی و ابن ماجه].
در این حدیث حکمتی از حکمتهای مشروعیت نمازهای سنت نهفته است.
ب) از ربیعه بن کعب بن مالک أسلمیسروایت است که میگوید: همراه پیامبر جمیخوابیدم، پـس بـرای ایـشان آب جـهت وضو گـرفتن و آنچه که میخواست آوردم، آنگاه به من فرمودند: «از من چیزی بخواه!». گفتم: از شما همراهیتان را در بهشت میخواهم. فرمودند: «آیا چیز دیگری هم هست؟». گفتم: فقط همین است! فرمودند: «مرا بر نفس خودت با سجدۀ زیاد یاری کن [۹]». تخریج امام مسلم و مؤلفین کتابهای سنن چهارگانه [۱۰].
ج) از معدان بن ابی طلحه یعمری روایت است که میگوید: با ثوبانسمولای [آزاد شده] پیامبر جملاقات کردم و گفتم: به من از عملی خبر بده که مرا وارد بهشت کند (یا اینکه گفت: گفتم: به [من از] محبوبترین اعمال نزد خداوند [خبر بده]؟ پس ساکت شد، بار دیگر از او سؤال کردم؟ او ساکت شد، برای بار سوّم از او سؤال کردم؟ آنگاه گفت: این سؤال را از پیامبر جپرسیدم و فرمودند: «برای خداوند زیاد سجده کن [۱۱]؛ چون تو سجدهای برای خدا نمیکنی مگر اینکه خداوند رتبه ومنزلت تو را بالاتر میبرد و گناهی را از تو کم میکند». معدان گفت: سپس ابودرداء را دیدم و از او همان سؤال را پرسیدم؟ او به من همان جوابی داد که ثوبان داده بود [۱۲].
این دو حدیث بر فضیلت زیاد خواندن نمازهای سنت دلالت دارند.
[۶] یعنی آنچه که متعلق به حقّ خداست؛ دلیل الفالحین، ۳/۵۸۰. [۷] ابن العربی در عارضة الأحوذی ۲/۲۰۷ میگوید: «احتمال دارد آنچه که از فرضیت نماز و آمادگی برای آن ناقص شده است، با فضیلت تطوع و سنت کامل شود و احتمال دارد آنچه که از خشوع در نماز او کم شده است. گفتۀ اوّل به نظر من درستتر است، بنا به فرمودۀ او: «سپس زکات هم به همین صورت و سایر اعمال» و در زکات بجز فرض و فضل نیست؛ پس همانطور که زکات فرض با فضل آن کامل میشود، همانگونه نیز نماز و فضل خداوند، بیشتر و وعدهاش با نفوذتر و تصمیم او عمومیتر و کاملتر است». عراقی در آنچه از او در تحفة الأحوذی (۱/۳۱۸) نقل شده میگوید: «احتمال دارد که مقصود او آن چیزی باشد که از کارهای سنت و هیئات مشروع در نماز ناقص شده باشد، مثل خشوع و اذکار و دعاها و اینکه ثواب و پاداش آن به او در نماز فرض میرسد، هرچند که آن را در آنجا انجام ندهد، بلکه آن را در نماز سنت انجام بدهد. همچنین احتمال دارد مقصود او چیزی باشد که از فروض و شروط آن کم شده باشد. نیز احتمال دارد مقصود او چیزی باشد که از نمازهای فرض ترک کرده باشد و آن را نخوانده باشد، پس به جای آن از نمازهای سنت به او داده میشود و خداوندأنمازهای سنت و صحیح را به جای نمازهای فرض قبول می کند». [۸] این حدیث، صحیح لغیره است [برای شرح بیشتر پیرامون این اصطلاح حدیثی به مقدمۀ مترجم مراجعه شود]. تخریج احمد در المسند (۲/۲۹۰) و ابن مبارک در الزهد (۹۱۵) و ابوداود در (کتاب الصلاة، باب قول النبي ج:" کل صلاة لا یتمها صاحبها تتم من تطوعه"،حدیث شمارۀ ۸۶۴، ۱/۳۲۲ – عون) و این لفظ حدیث اوست و نسایی در (کتاب الصلاة، باب المحاسبة علی الصلاة، ۱/۲۳۲) و ترمذی در (کتاب الصلاة، باب ما جاء أن أول ما یحاسب العبد یوم القيامة الصلاة، حدیث شمارۀ ۴۱۳، ۱/۳۱۸ – تحفة). ترمذی میگوید: «از این وجه حسن و غریب است» و حاکم در المستدرک (۱/۲۶۲) میگوید:«سندش صحیح است». بغوی در شرح السنة (۴/۱۵۹) این حدیث را حَسَن دانسته است و محقق شرح السنة و همچنین آلبانی آن را در صحیح سنن ابن ماجه (۱/۲۴۰) و در صحیح سنن ترمذی (۱/۱۳۰) و در صحیح سنن نسایی (۱/۱۰۱) و در صحیح سنن ابوداود (۱/۱۶۳) صحیح دانستهاند. [۹] یعنی برای حاصل شدن حاجتت که آن هم همراهی با من(یعنی همراهی با پیامبر ج) است، و مقصود از این گفته تعظیم آن حاجت است که نیاز به کمک و یاری دارد و اینکه تنها از من خواستن کفایت نمیکند، یا اینکه معنایش این است که نفس خودت را با موافقت با من در کثرت سجده، غلبه کن و گفته شده: من را برای قهر و غلبۀ نفست با کثرت سجده یاری کن گویی اشاره کرده است که آنچه ذکر کردی حاصل نمیشود مگر با غلبه بر نفست؛ نفسی که بزرگترین دشمن توست، پس من باید بر نفست با دور کردن آن از شهوات غلبه کنم و چارهای نداری مگر اینکه با من در آن معاونت کنی و گفته شده: من را بر اصلاح نفست و بر پاک کردن آن یاری کن تا اینکه مستحق چیزی باشی که میخواهی و من اصلاح نفست را از خداوند متعال میخواهم و از تو نیز میخواهم که با سجدۀ زیاد برای خدا آن را اصلاح کنی، چون سجده نفس را میشکند و آن را ذلیل میکند و هر نفسی که شکسته و ذلیل شود مستحق رحمت است، و الله اعلم. (شرح سنن نسایی - سندی ۲/۳۰۳ حدیث شمارۀ ۱۱۲۶). (مترجم). [۱۰] این حدیث، صحیح است. تخریج ابن مبارک در الزهد (۱۰۶و ۱۲۳۶) وتخریج مسلم در صحیح (کتاب الصلاة، باب فضل السجود والحث علیه، حدیث شمارۀ ۴۸۹) و این لفظ حدیث اوست و نسایی در (کتاب الإمامة، باب فضل السجود، ۲/۲۲۷) و ترمذی در(أبواب الدعوات، باب منه، ما جاء في الدعاء إذا انتبه من اللیل، حدیث شمارۀ ۳۴۱۶، ۴/۲۳۴- تحفة) با اکتفا به جزئی از حدیث بدون محل شاهد و ابوداود در (کتاب الصلاة، باب وقت قیام النبي جمن اللیل، حدیث شمارۀ ۱۳۲۰، ۱/۵۰۷-عون) وابن ماجه در (کتاب الدعاء، باب ما یدعو به إذا انتبه من اللیل، ۳۸۷۹) با تخریج جزیی از حدیث بدون محل شاهد. ربیعه بن کعبسدر کتابهای شش گانه [صحیح بخاری، مسلم، سنن ابوداود، نسایی، ترمذی و ابن ماجه] جز این حدیث، حدیث دیگری ندارد. ن.ک: تحفة الأشراف، ۳/۱۶۸. [۱۱] مقصود از سجده در اینجا، نمازهای سنت است؛ چون سجده بدون نماز یا بدون سبب به تنهایی مطلوب نیست و سجده هرچند بر نماز فرض هم تصدیق میکند، اما نمازهای فرض را هر مسلمانی باید انجام دهد و قطعاً پیامبر جاو را به امری ارشاد کردند که هر کس آن را بطلبد به دست میآورد. به همین خاطر ابن حجر عسقلانی حدیث ربیعه بن مالک را در باب نمازهای تطوع از کتاب بلوغ المرام خود قرار دادند (۲/۳ – سبل). اگر بگویی: سرّ تعبیر رکعت نماز به سجده چیست؟ جواب این است که چون سجده در نماز بیشترین اعمالی است که بندگی برای خداوندأدر آن تحقق پیدا میکند و شکنندۀ نفس و ذلیل کنندۀ آن است و در آن، معنایی از معانی عبودیت تحقق پیدا میکند که آن هم خضوع و فروتنی است، چون حقیقت عبادت، کمال محبت برای خداوند همراه با کمال فروتنی برای اوست و هر نفسی که شکسته و برای خداوندأذلیل شـود، مسـتحق رحـمت اسـت. دربارۀ سجده از ابوهریرهسروایت است که میگوید: پیامبر جفرمودند:«نزدیکترین موقعی که یک بنده به پروردگارش میباشد، هنگام سجدۀ اوست؛ پس زیاد دعا کنید». تخریج مسلم در(کتاب الصلاة، باب ما یقال في الرکوع و السجود، حدیث شمارۀ ۴۸۲). [۱۲] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (کتاب الصلاة، باب فضل السجود والحث علیه، حدیث شمارۀ ۴۸۸) و این لفظ حدیث اوست، و نسایی در (کتاب الإمامة، باب ثواب من سجد لله عزوجل سجدة، ۲/۲۲۸) و ابنماجه در (کتاب إقامة الصلاة والسنة فیها، باب ما جاء في کثرة السجود، حدیث شمارۀ ۱۴۲۳) و ترمذی در(کتاب الصلاة، باب ما جاء في کثرة الرکوع والسجود، حدیث شمارۀ۳۸۸،۱/۳۰۰–تحفة). توجه: این حدیث مبارکفوری در تحفة الأحوذی (۱/۳۰۰) به ابوداود رجوع داده است و من آن را نیافتم و در تحفة الأشراف (۲/۱۴۰) نیز به آن رجوع داده نشده است و همچنین در ذخائر المواریث از جمله کسانی که آن را تخریج کردهاند، به ابوداود اشاره نکرده است.