نمازهای سنت در احادیث صحیح نبوی

فهرست کتاب

جماعت در نماز سنت

جماعت در نماز سنت

خواندن نماز سنت با جماعت مشروع است، به شرط اینکه آن را عادت همیشگی قرار ندهند و انجام دادن آن در منزل بهتر است.

دلایل‌ آن به شرح زیر است:

الف) مطلبی که راجع به مشروعیت نماز شب با جماعت ذکر شد [۳۷۵].

ب) آنچه از انس بن مالکسروایت است که ‌گوید: مادر بزرگش، مُلَیکه، پیامبر جرا برای غذایی که درست کرده بود دعوت کرد و پیامبر جاز آن غذا خوردند، سپس فرمودند: «بلند شوید تا برای شما نماز بخوانم!». انس گفت: به سوی حصیرمان که بر اثر استفادۀ زیادِ آن سیاه شده بود رفتم و با آب، آن را پاک کردم. آنگاه رسول الله جبلند شدند و من و آن یتیم پشت سر ایشان ایستادیم و آن پیـرزن پشـت سـر ما ایستاد و رسول الله جبرای ما دو رکعت نماز خواندند، سپس منصرف شدند. تخریج بخاری و مسلم [۳۷۶].

ابن حجر: می‌گوید: «در این حدیث فوایدی است... [از جملۀ آن‌ها] خـواندن نماز سنت با جـماعت در خـانه‌هاست. و مـثل اینکه پـیامبر جمی‌خواستند که از طریق مشاهده، افعالِ نماز را به خاطر آن زن به آنان یاد دهند، چون احتمال دارد که بعضی از تفاصیل نماز [برای آن زن] به خاطر دور بودن جای او [در هنگام نماز با جماعت] پنهان مانده باشد» [۳۷۷].

ج) از محمود بن ربیع انصاری روایت است که گوید: شنیدم که عتبان بن مالک انصاریس- او از جمله افرادی است که با رسول الله در جنگ بدر شرکت کرده بود – می‌گوید: «نزد بنی سالم برای قومم نماز می‌خواندم و هنگامی که باران می‌آمد زمینی بین من و آنان فاصله می‌انداخت، پس عبور کردن از آن برای رفتن به مسجـد آنان برایم سخـت می‌شد. پس نزد رسول الله جآمدم و به ایشان گفتم: چشمانم ضعیف شده و وقتی که باران می‌آید در زمینی کـه بیـن مـن و قومـم قـرار دارد، سیل جاری می‌شود و برای من عبور از آن سخت می‌شود و دوست دارم که بیایید و در جایی از خانه‌ام نماز بخوانید تا اینکه مصلای [جایگاه نماز] خود قرار دهم. آنگاه رسول الله فرمودند: «این کار را می کنم». پس در اوّل روز وقتی که روشنایی شدت یافته بود رسول‌الله جو ابو بکرسنـزد من آمـدنـد، رسول الله جاجازه گرفتند و من به ایشان اجازه دادم، ایشان ننشستند تا اینکه فرمودند: «در چه جایی از خانه‌ات دوست داری نماز بخوانم؟». پس به ایشان جایی را که دوست داشتم در آن نماز بخوانم اشاره کردم. آنگاه رسول الله جایستادند و تکبیر گفتند و پشت سر او صف گرفتیم. ایشان دو رکعت نماز خواندند، سپس سلام دادند و ما هنگامی که ایشان سلام دادند، سلام دادیم و ایشان را به خاطر غذایی که از گوشت [خزیر] برایشان درست می‌شد، نگه‌داشتم...» حدیث. تخریج بخاری [۳۷۸].

بخاری [برای این حدیث] بابی گذاشته است به اسم: «باب نمازهای سنت با جماعت، که انس و عایشهبآن را از پیامبر جروایت کرده‌اند»، سپس با سندش حدیث طولانی محمود بن ربیع را در آنجا ذکر کرده است.

گویم: امّا حدیث انس که به آن اشاره کرده، حدیثی است که کمی قبل ذکر کردم و در آن: «و من و آن یتیم پشت سر ایشان ایستادیم...» آمده است.

امّا حدیث عایشه که در آن به نماز پیامبر جبرای نماز شب در مسجد اشاره کرده است، ذکر شد.

ابن تیمیه: می‌گوید: «و اجتماع در نماز سنت و خواندن آن با جماعت در بعضی از اوقات که به طور راتبه قرار گرفته نشود، مستحب است و همچنین اگر مصلحتی در آن باشد، مثل شخصی که نمی‌تواند به تنهایی به خوبی نماز بخواند. یا اینکه به تنهایی نمی‌تواند با نشاط نماز بخواند؛ پس جماعت در آن بهتر است، البته به شرطی که به صورت راتبه و سنت قرار داده نشود و انجام دادن آن در خانه بهتر است؛ مگر در صورتی که مصلحت راجحی باشد» [۳۷۹].

[۳۷۵] ن.ک: آنچه که در (۳-۸) ذکر شد. [۳۷۶] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش؛ از جمله در (کتاب الصلاة، باب الصلاة على الحصیر، زیر شمارۀ ۳۸۰) و مسلم در (کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب جواز الجماعة في النافلة و الصلاة على الحصیر و خمرة و ثوب و غیرها من الطاهرات، زیر شمارۀ ۶۵۸). [۳۷۷] فتح الباری، ۱/۴۹۰. [۳۷۸] این حدیث، صحیح است. تخرج بخاری در جاهایی از کتابش؛ از جمله در (کتاب التهجد، باب صلاة النوافل جماعة، حدیث شمارۀ ۱۱۸۵). فایده: ابن حجر در فتح الباری (۳/۶۲) در سخنانش بر فواید این حدیث می‌گوید: «و در آن فایده‌ای از آنچه است که بخاری بر این حدیث بابی گذاشته است و آن هم خواندن نماز سنت با جماعت است. و ابن وهب از مالک روایت می‌کند که می‌گوید: اشکالی ندارد که برای تعدادی از اشخاص در نماز سنت، امامی باشد؛ امّا اگر شهرت پیدا کند و مردم برای آن جمع شوند، جایز نیست. و این بر اساس قاعده‌اش در سد ذرائع [جلوگیری از پیشامدهای بد] است، برای ترس از اینکه شاید کسی که علم ندارد فکر کند آن سنت است. و ابن حبیب از اصحاب مالک، نماز شب را در رمضان مستثنی قرار داده، چون از فعل صحابهشو کسانی که بعد از آنان آمده‌اند، شهرت پیدا کرده است». [۳۷۹] مختصر الفتاوى المصرية، ۸۱؛ ن.ک: الاختیارات الفقهية، ۶۴.