کیفیت نماز کسوف و تعداد رکعات آن
این مبحث شامل مسائل زیر است:
اوّل: نماز کسوف اذان و اقامه ندارد؛
دوّم: تعداد رکعات نماز کسوف؛
سوّم: با جهر [یعنی با صدای بلند و آشکار] خواندن قرآن در نماز کسوف؛
چهارم: خواندن نماز کسوف با جماعت در مسجد؛
پنجم: اگر یکی از دو رکوع در یک رکعت از کسی فوت شود.
بیان این مطالب به شرح زیر است:
اوّل: نماز کسوف اذان و اقامه ندارد
علما اتفاق نظر دارند که در نماز کسوف اذان گفته نمیشود و همچنین اقامه صورت نمیگیرد [۲۱۴]، و مستحب است [۲۱۵]کـه با "الصلاة جامعة" ندا داده شود.
دلیل آن حدیثی است که از عبدالله بن عمرو بثابت شده است که میگوید: «وقتی خورشید در زمان پیامبر جکسوف شد، ندا داده شد: إن الصلاة جامعة[یعنی: نماز با جماعت برگزار میشود]». تخریج بخاری و مسلم [۲۱۶].
دوّم: تعداد رکعات نماز کسوف
نماز کسوف دو رکعت است و هر رکعت با دو رکوع خوانده میشود. و دلیل آن حدیث عایشه لاست که ذکر شد و همچنین آنچه عبد الله بن عباسبروایت میکند که میگوید: خورشید در زمان پیامبر جگرفته شد، پس در نماز به مدت طولانی به اندازۀ قرائت سورۀ بقره ایستادند، سپس به رکوع رفتند و رکوع را طولانی کردند، آنگاه از رکوع بالا آمدند و در نماز به مدت طولانی ایستادند- و این ایستادن کمتر از بار اوّل بود-، سپس به رکوع رفتند و رکوع را طولانی کردند - و این رکوع کمتر از بار اوّل بود-، آنگاه به سجود رفتند، سپس به مدت طولانی ایستادند - و این ایستادن کمتر از بار اوّل بود-، آنگاه به رکوع رفتند و رکوع را طولانی کردند- و این رکوع کمتر از بار اوّل بود-، سپس از رکوع بالا آمدند و به مدت طولانی ایستادند- و این ایستادن کمتر از بار اول بود-، بعد به رکوع رفتند و رکوع را طولانی کردند - و این رکوع کمتر از بار اوّل بود-، سپس به سجده رفتند و بعد از درآمدن خورشید منصرف شدند و فرمودند: «خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای خدا هستند، با مردن کـسی یا زنـدگی کسی گرفته نمیشوند؛ پس اگر آن را دیدید، خداوند را یاد کنید». گفتند: ای رسول الله! دیدیم که در جایگاهت چیزی را برداشتی، سپس تو را دیدیم که به عقب آمدی؟ پیامبر جفرمودند:«من بهشت را دیدم، پس [خواستم] خوشهای از آن را بردارم و اگر آن را بر میداشتم، تا وقتی که دنیا باقی میماند شما از آن میخوردید. و آتش جهنم را دیدم و من هیچ منظرهای ترسناکتر از آنچه که امروز دیدم، ندیدهام و دیدم که بیشترین اهل آن، زنان هستند». گفتند: برای چه ای رسول الله؟ فرمودند: «به خاطر کفرشان». گفته شد: آیا به خدا کفر میورزند؟ فرمودند: «فضل شوهرشان را انکار و کفران میکنند و احسان و خوبی را انکار و کفران میکنند، اگر به یکی از آنان در طول عمرت خوبی کنی، سپس از تو چیزی دید، میگـوید: مـن از تـو هیچ خیری ندیدهام!». تخریج بخاری و مسلم [۲۱۷].
فایده
حدیث عایشه و ابن عباسشدلیلی بر مستحب بودن خطبه بعد از نماز کسوف [۲۱۸]است.
سوّم: با جهر خواندن قرآن در نماز کسوف
قرائت قرآن در نماز کسوف به صورت جهری و صدای بلند است، همان طور که پیامبر جخواندهاند.
از عایشهلروایت است که میگوید: «پیامبر جقرآن را در نماز کسوف با صدای بلند خواندند، پس اگر از قرائتش فارغ میشدند، تکبیر میگفتند و به رکوع میرفتند و اگر سر خود را از رکوع بالا میآوردند، میگفتند: "سمع الله لمن حمده، ربنا و لك الحمد". سپس قرائتش را در نماز کسـوف آغاز میکردند. چهار رکوع و چهار سجود را در دو رکعت [انجام دادند]». تخریج بخاری و مسلم [۲۱۹].
ترمذی: گوید: «علما راجع به قرائت در نماز کسوف اختلاف نظر دارند: بعضی از آنان ترجیح دادهاند که در هنگام روز به صورت سرّی و با صدای آهسته خوانده شود و بعضی دیگر بر این نظرند که به صورت جهری و با صدای بلند خوانده شود؛ مثل نماز دو عید و نماز جمعه. این گفته که در آن به صورت جهری خوانده شود ترجیح مالک و احمد و اسحاق است و شافعی میگوید: آن را جهری نمیخواند» [۲۲۰].
گویم: آنچه که با حدیث موافق بوده است، صحیح میباشد [۲۲۱]؛ و بالله التوفیق.
چهارم: خواندن نماز کسوف با جماعت در مسجد
سنت است که نماز کسوف در مسجد خوانده شود. دلایل آن به شرح زیر است:
۱- مطلبی که به آن اشاره شد دربارۀ مشروعیت ندا به نماز کسوف با ندای: "الصلاة جامعة".
۲- آنچه از بعضی از صحابه نقل شده است که آن را در مسجد خواندهاند [۲۲۲].
۳- نکتهای که از دو روایت مذکور از حدیث عایشه و ابن عباسشبرداشت میشود که پیامبر جآن نماز را در مسجد خواندهاند، بلکه در روایتی از عایشه که به آن اشاره شد، آمده است: «در زمان حیات پیامبر جخورشید گرفته شد، پس پیامبر جبه مسجد رفت و ایستاد و تکبیر گفت و مردم پشت سرش ایستادند...» [۲۲۳].
پنجم: اگر یکی از دو رکوع در یک رکعت از کسی فوت شود
نماز کسوف دو رکعت است، هر رکعت دو رکوع و دو سجده دارد؛ پس به طور کلّی این نماز چهار رکوع و چهار سجود در دو رکعت دارد.
کسی که به رکوع دوّم رکعت اوّل برسد، از او یک ایستادن و قرائت و رکوع فوت شده است و بر این اساس یک رکعت از رکعات نماز کسوف را انجام نداده است. و این رکعت حساب نمیشود و به همین خاطر باید بعد از سلام دادن امام بلند شـود و یک رکعـت با دو رکوع بخواند، همان گونه که در احادیث صحیح آمده است؛ و الله اعلم!
دلیل آن فرمودۀ پیامبر جاست که میفرماید: «کسی که عملی را انجام دهد که عمل ما روی آن نبوده است، آن عمل مردود است». تخریج بخاری و مسلم [۲۲۴].
و شیوۀ پیامبر جاین نبوده که نماز کسوف را با یک رکوع در یک رکعت بخواند؛ والله اعلم!
[۲۱۴] فتح الباری، ۲/۵۳۳؛ موسوعة الإجماع، ۱/۶۹۶. [۲۱۵] شرح العمدة، ابن دقیق العید، ۲/۱۳۵-۱۳۶؛ فتح الباری، ۲/۵۳۳. [۲۱۶] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش، از جمله در (کتاب الکسوف، باب النداء بالصلاة جامعة في الکسوف، حدیث شمارۀ۱۰۴۵) و این لفظ حدیث اوست و تخریج مسلم در (کتاب الکسوف، باب ذکر النداء بصلاة الکسوف: الصلاة جامعة، حدیث شمارۀ۹۱۰). ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۷۸. [۲۱۷] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش؛ از جمله در (کتاب الکسوف، باب صلاة الکسوف جماعة، حدیث شمارۀ ۱۰۵۲) و این لفظ حدیث اوست و مسلم در (کتاب الکسوف، باب ما عرض على النبي جفي صلاة الکسوف من أمر الجنة والنار، حدیث شمارۀ ۹۰۷) و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۷۳. [۲۱۸] از بابهای بخاری در کتابش (کتاب کسوف: باب خطبۀ امام در نماز کسوف است. و عایشه و اسماء میگویند: پیامبر جخطبه خواند)، سپس حدیث مذکور عایشه را آورده است. فتح الباری (۲/۵۳۳- ۵۳۴). [۲۱۹] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش از جمله در (کتاب الکسوف، باب الجهر بالقراءة في الکسوف، حدیث شمارۀ ۱۰۶۵) و این لفظ حدیث اوست و تخریج مسلم در (کتاب الکسوف، باب صلاة الکسوف، حدیث شمارۀ ۹۰۱).و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۵۶. به تخریج این حدیث اشاره شد، بدون اشاره به این روایت. [۲۲۰] سنن الترمذی، ۲/۴۴۸، تحقیق احمد شاکر. [۲۲۱] به گفتۀ شافعی و دلیل او در الأم (۱/۲۴۳) مراجعه شود و مناقشۀ دلایل او و رد بر آن در فتح الباری (۲/۵۵۰) ذکر شده است. [۲۲۲] از بابهایی که بخاری در کتاب صحیحش دارد: «باب نماز کسوف با جماعت و ابنعباس برای آنها در جایگاه زمزم نماز خواند و علی بن عبدالله بن عباس جمع کرد [مثل اینکه مقصود او مردم را به جماعت جمع کرد، ن.ک: شرح ابن بطال (۵/۴۷)] و ابن عمر نماز خواند...» است، که بعد از آن حدیث مذکور ابن عباس را آورده است. و گفتن به مشروعیت نماز کسوف با جماعت، گفتۀ جمهور علماء است و اگر امام راتب نیامد شخصی از آنان امام میشود. (ن.ک: فتح الباری، ۲/۵۳۹- ۵۴۰) [۲۲۳] از بابهایی که بخاری در کتاب صحیحش دارد: «باب نماز کسوف در مسجد» است، که در آن حدیث عایشهلکه گذشت را با روایتی که در آن میگوید: «یک روز صبح پیامبر جبر مرکبی سوار شد، پس خورشید گرفته شد و در وقت ضحی برگشت, پس پیامبر جاز میان اتاقها عبور کرد…» (حدیث شمارۀ ۱۰۵۶) را آورده است. ابن حجر در فتح الباری (۲/۵۴۴) در شرح این حدیث میگوید: «در این روایت به خواندن آن – یعنی: نماز کسوف– در مسجد تـصریح نشده است، ولی از گفتۀ عایشهل: «پس از میان اتاقها عبور کردند» بـر میآید، چون اتاقها خانههای زنان پیامبر جبوده است و اتاقها به مسجد چسبیده بودند. و تصریح به آن در روایت سلیمان بن بلال از یحیى بن سعید از عمره نزد مسلم [گویم: حدیث شمارۀ ۹۰۳] آمده است، و لفظ آن این گونه است که میگوید: «همراه زنان از میان اتاقها به مسجد رفتیم، پس پیامبر جاز مرکبش پیاده شد، تا به جایگاه نمازش که در آن نماز میخواند، رسید...» حدیث». گویم: و واضحتر از این، روایتی از حدیث عایشهلنزد مسلم (شمارۀ ۹۰۱) است که میگوید: «خورشید در زمان پیامبر جگرفته شد، پس پیامبر جبه مسجد رفت سپس ایستاد و تکبیر گفت و مردم پشت سرش ایستادند». [۲۲۴] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری به طور معلق [یعنی: بدون ذکر سند] ولی با جزم با این لفظ در (کتاب البیوع، باب النجش، فتح الباری، ۴/۳۵۵)، و تخریج موصول آن در (کتاب الصلح، باب إذا اصطلحوا على صلح جور فالصلح مردود) با لفظ: «کسی که در دین ما چیزی احداث کند [یعنی بدعتی بیاورد] که در آن نباشد، پس آن مردود است». و تخریج مسلم در (كتاب الأقضية، باب نقض الأحکام الباطلة و رد محدثات الأمور، حدیث شمارۀ ۱۷۱۸). و ن.ک: جامع الأصول (۱/۲۸۹).