اگر دانسته نشود که آن روز عید است، مگر بعد از زوال خورشید:
اگر تا بعد از زوال خورشید دانسته نشود که آن روز عید است، فردای آن روز باید به نماز عید رفت، زیرا:
از ابوعمیر بن انس از عموهایش، که اصحاب پیامبر جبودهاند، روایت است که گفتهاند: «سوارانی نزد پیامبر جآمدند که شهادت میدادند هلال را دیروز دیدهاند، پس به آنان دستور داد افطار کنند و هرگاه صبح شد به مصلای خودشان بیایند». تخریج ابوداود و نسایی و ابن ماجه [۲۶۳].
خَطّابی میگوید: «اوزاعی و سفیان ثوری و احمد بن حنبل و اسحاق این را رأی برگزیدهاند برای کسی که روز عید فطر را تا بعد از زوال خورشید نداند. و شافعی میگوید: اگر قبل از زوال خورشید آن را بدانند، به مصلی میروند، تا امام برایشان نماز عید را بخواند و اگر تا بعد از زوال خورشید ندانند، در آن روز و فردای آن روز هم نماز نمیخوانند؛ چون عملی است در وقت خودش و اگر آن وقت گذشت، در وقت دیگری صورت نمیگیرد. و مالک و ابوثور هم, چنین گفتهاند.
گویم(خطابی): سنت پیامبر جمقدم است و حدیث ابوعمیر صحیح است؛ پس عمل به آن واجب است» [۲۶۴].
ابن منذر میگوید: «اگر عیدشان را ندانند مگر بعد از زوال خورشید، روز بعدش بیرون میروند و نماز عید را میخوانند» [۲۶۵].
[۲۶۳] این حدیث، صحیح است. تخریج ابوداود در (کتاب الصلاة، باب إذا لم یخرج الإمام للعید من یومه یخرج من الغد، حدیث شمارۀ ۱۱۵۷) و این لفظ حدیث اوست وابن ماجه در (کتاب الصیام، باب ما جاء في الشهادة على رؤية الهلال، حدیث شمارۀ ۱۶۵۳)، و نسایی در (کتاب صلاة العیدین، باب الخروج إلى العیدین من الغد، ۳/۱۸۰). خطابی در معالم السنن (۲/۳۳) و آلبانی در إرواء الغلیل (۳/۱۰۲-۱۰۳) این حدیث را صحیح دانستهاند و سندش را محقق جامع الأصول (۶/۱۵۳) تصحیح کرده است. [۲۶۴] معالم السنن،۲/۳۳. [۲۶۵] الإقناع، ۱/۱۱۰.