نمازهای سنت در احادیث صحیح نبوی

فهرست کتاب

وتر با یازده رکعت

وتر با یازده رکعت

برای یک شخص مسلمان خواندن یازده رکعت وتر مشروع است و می‌تواند به دو صورت بخواند:

اوّل: ده رکعت به صورت دو رکعت دو رکعت بخواند، سپس یک رکعت وتر بخواند.

دوّم: چهار رکعت، چهار رکعت و بعد از آن سه رکعت بخواند [۹۳].

احادیث زیر بر این‌ها دلالت می‌کنند:

الف) از ابوسلمه بن عبدالرحمن روایت است که ‌گوید: از عایشهلپرسیدم که پیامبر جدر ماه رمضان چگونه نماز می‌خواند؟ گفت: پیامبر جدر رمضان و غیر از رمضان بیشتر از یازده رکعت نماز نمی‌خواند: چهار رکعت می‌خواند و دربارۀ حُسن و طولانی بودن آن سؤال مکن. سپس چهار رکعت می‌خواند و دربارۀ حُسن و طولانی بودن آن سؤال مکن. سپس سـه رکـعت نماز می‌خواند. عایشه گوید که گفتم: ای رسول الله! آیـا قـبل از ایـنکه وتـر بخوانی می‌خوابی؟ فرمودند: «ای عایشه! چشمانم می‌خوابند ولی قلبم نمی‌خوابد».

در روایت دیگری آمده است: «سیزده رکعت نماز می‌خواند؛ هشت رکعت نماز می‌خواند سپس وتـر می‌خـواند، آنگاه دو رکـعت در حال نشستن مـی‌خواند؛ و اگـر می‌خواست به رکوع برود، بلند می‌شد و به رکوع می‌رفت. سپس دو رکعت بین اذان و اقامۀ صبح می‌خواند». تخریج بخاری و مسلم [۹۴].

ب) از عایشه لنیز روایت است که ‌گوید: «پیامبر جدر شب یازده رکعت نماز می‌خواند؛ از آن‌ها یک رکعت وتر می‌خواند و اگر از آن‌ها فارغ می‌شد، بر پهلوی راست خود می‌خوابید، تا اینکه مؤذن نزد او می‌آمد، آنگاه دو رکعت کوتاه نماز می‌خواند».

در روایت دیگری آمده است: «پیامبر جاز زمانی که از نماز عشا (و آن هم نمازی که مردم آن را "عتمه" می‌نامند) فارغ می‌شد، تا نماز صبح یازده رکعت نماز می‌خواند، بین هر دو رکعت سلام می‌گفت و وتر را یک رکعت می‌خواند و هنگامی که مؤذن بعد از گفتن اذان صبح ساکت می‌شد و صبح برای او آشکار می‌شد و مؤذن نزدش می‌آمد، بلند می‌شد، دو رکعت کوتاه نماز می‌خواند. سپس بر پهلوی راست خود می‌خوابید، تا اینکه مؤذن برای اقامه گفتن نزدش می‌آمد». تخریج مسلم [۹۵].

‌گویم: نماز شب و وتر تا یازده رکعت خاتمه یافت [۹۶].

مسأله: حکم دو رکعتی که پیامبر جدر حال نشستن بعد از وتر می‌خواند چیست؟

در پاسخ به این سؤال می‌گویم:

پیامبر جفرموده است: «نماز آخر شب خود را وتر قرار دهید». تخریج بخاری و مسلم [۹۷].

خواندن دو رکعت کوتاه از پیامبر جبعد از وتر در بعضی اوقات و در هنگام نشستن ذکر شد.

بنابراین فعل پیامبر جدلیل بر این است که فرموده‌اش: «نماز آخر شب خود را وتر قرار دهید»؛ برای ارشاد به شیوۀ بهتر است. پس برای هر مسلمان جایز است که بعد از وتر نماز بخواند و هیچ اشکالی ندارد.

آنچه از ثوبانسروایت شده است بر این مسأله تأکید می‌کند؛ وی می‌گوید: همراه پیامبر جدر سفری بودیم، فرمودند: «به ‌درستی‌ که این سفر خسته‌کننده و سنگین است، پس اگر هر یک از شما نماز وتر خواند، دو رکعت نماز بخواند، پس یا شب بیدار شـد و گرنه آن دو رکعـت برای او می‌باشد [۹۸]».تخریج دارمی و ابن خزیمه و ابن حبان [۹۹].

پس این نشان می‌دهد که مقصود از امر به خواندن وتر در آخر شب این بوده است که خواندن وتر با یک رکعت کنار گذاشته نشود؛ پس خواندن دو رکعت بعد از وتر هیچ منافاتی با آن ندارد؛ همان‌گونه که از فعل و امر پیامبر جثابت است [۱۰۰]. والله اعلم.

ابن خزیمه روی حدیث ثوبانسبابی گذاشته است به اسم: «باب ذکر دلیل بـر اینکه خواندن نماز بعد از نماز وتر جایز است بـرای همۀ کسانی که می‌خواهند بعد از آن نماز بخوانند و اینکه دو رکعتی که پیامبر جمی‌خواندند تنها خاص او به غیر از اُمّتش نبوده است؛ چون پیامبر جبه ما امر اختیاری و فضیلت در خواندن دو رکعت داده است نه امر وجوب و فرض.» [۱۰۱].

[۹۳] می‌توان این سه رکعت وتر را همانند وتر با سه رکعت خواند که قبلاً کیفیت آن بیان شد. [۹۴] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در (کتاب التهجد، باب قیام النبي جباللیل في رمضان وغیره، حدیث شمارۀ ۱۱۴۷) و این لفظ حدیث اوست و دو طرف حدیث به شمارۀ (۲۰۱۳، ۳۵۶۹). و تخریج مسلم در (کتاب صلاة المسافرین وقصرها، باب صلاة اللیل وعدد رکعات النبي جفي اللیل و أن الوتر ركعة و أن الركعة صلاة صحيحة، حدیث شمارۀ ۷۳۸) و روایت دوم از اوست. [۹۵] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (کتاب صلاة المسافرین وقصرها، باب صلاة اللیل و عدد رکعات النبي جفي اللیل، و أن الوتر ركعة، و أن الركعة صلاة صحيحة، حدیث شمارۀ ۷۳۶). [۹۶] اگر گفته شود: در بعضی از احادیثی که ذکر شد آمده است که پیامبر ج«در شب سیزده رکعت می‌خواند»؛ پس چگونه درست است کسی بگوید نماز شب فقط یازده رکعت است؟! در جواب باید گفت: در این باره میان روایات هیج تعارضی نیست و آنچه که فهمیده می‌شود، این است که عایشهلیک بار یازده رکعت را با دو رکعت صبح حساب کرده است و یک بار دیگر با دو رکعت کوتاه قبل از نماز شب و یک بار با دو رکعت کوتاه بعـد از نمـاز وتـر. بیـان آن بدین صورت است: اما دلیل اینکه یک بار دو رکعت صبح را جزو سیـزده رکعت حساب کرده است، گفتۀ عایشهلاست که می‌گوید: «پیامبر جدر شب سیزده رکعت نماز می‌خواند، از میان آن‌ها نماز وتر و دو رکعت صبح بوده است». تخریج بخاری (۱۱۴۰) ومسلم (۷۳۶-۷۳۸). اما دلیل اینکه یک بار دو رکعت کوتاهی که نماز شب را با آن آغاز می‌کرد حساب کرده است، گفتۀ عـایشه لاست که می‌گوید: «پیامبر جدر شـب سیزده رکعت نماز می‌خواند، سپس اگر اذان صبح را می‌شنید دو رکعت کوتاه نماز می‌خواند». تخریج بخاری (۱۱۷۰)، همراه با گفته‌اش: «پیامبر جاگر در شب برای نماز خواندن بلند می‌شد، نماز خود را با دو رکعت کوتاه آغاز می‌کرد». تخریج مسلم (۷۶۷). علامه آلبانی این جمع را راجح دانسته و آن را با روایت این حدیث که مجمل آن را شرح داده است تأیید می‌کند؛ ن.ک: صلاة التراویح،۹۰؛ تمام المنة، ۲۴۹- ۲۵۲. ما دلیل اینکه یک بار با دو رکعت کوتاه بعد از وتر حساب کرده، در قسمت (۳-۴-۶) از حدیث سعد بن هشام از عایشهلذکر شده است، به آنجا مراجعه شود. همچنین آنچه از گفتۀ ابن عباسبروایت شده است: «نماز پیامبر جسیزده رکعت بوده است»؛ یعنی در شب. تخریج بخاری (۱۱۳۸). پس این روایت مجمل را روایت دیگر همین حدیث تفسیر می‌کند؛ ن.ک:"بخاری" زیر (شمارۀ۹۹۲)؛ چون او دربارۀ نماز پیامبر ج ذکر می‌کند که: «دو رکعت نماز خواند، سپس دو رکعت، پس از آن دو رکعت، سپس وتر را خواند»؛ پس ظاهر امر این است که او دو رکعت کوتاهی که نماز شب را با آن آغاز می‌کرد، با آن‌ها حساب کرده است. و گفته شده: نماز سنت صبح را از آن‌ها حساب کرده است؛ و به فتح الباری (۲/۴۸۳-۴۸۴) مراجعه شود؛ چون به اختلاف روایات وارد شده اشاره کرده است و آنچه ذکر شد نزد من راجح می‌باشد، والله اعلم. همچنین آنچه در قسمت (۳-۴-۵) از ام سلمهلذکر شد که می‌گوید پیامبر جوتر را با سیزده رکعت می‌خواندند؛ پس ظاهر امر این است که او دو رکعت کوتاه قبل از نماز شب و وتر را به حساب آورده است. اگر گفته شود: این فرمودۀ پیامبر ج: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است، پس اگر کسی از شما ترسید که وقت صبح داخل شود، یک رکعت بخواند تا آنچه از نماز خوانده است وتر شود»: آیا دلیل بر این نیست که نماز شب محدودیتی از نظر عدد ندارد؛ چون او در طول شب زمانی را برای آن قرار داده و فرموده اسـت:«اگر کسی از شما ترسید که وقت صبح داخل شود …». در جواب گوییم: در قسمت (۳-۴-۱) دلایلی ذکر شد که در این حدیث هیچ دلالتی بر اینکه نماز شب عدد معینی ندارد نیست. و در اینجا اضافه می‌کنم: فرمودۀ پیامبر ج: «اگر کسی از شما ترسید که وقت صبح داخل شود…»: نهایتاً این را می‌رساند که نماز وتر آخرین نماز شب است و زمان خواندن وتر با آشکار شدن صبح به پایان می‌رسد و کسی که در شب نماز می‌خواند خواندن نماز وتر را ترک نکند. و بر این امر تأکید می‌کند که حدیث مذکور را نسایی (۳/۲۳۳) و ابن حبان (۶/۳۵۳-۳۵۴، شمارۀ ۲۶۲۴- الإحسان) و طبرانی در المعجم الکبیر (۱۲/۲۷۴، شمارۀ ۱۳۰۹۶)؛ با لفظ: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است، پس اگر خواستی منصرف شوی، یک رکعت بخوان تا اینکه آنچه از نماز خوانده‌ای وتر شود» تخریج کرده‌اند و تفسیر حدیث با خود حدیث اولی‌تر‌است. مقصود: نماز شب و وتر از فعل پیامبر جدر احادیث صحیح و صریح، بیشتر از یازده رکعت نیامده است ولی مشروعیت بیشتر از یازده رکعت از فعل صحابهشثابت است و آنان چنین کاری را انجام نمی‌دهند مگر با با دلیلی از شرع، و چنین کاری که مجالی از رأی و اجتهاد در آن نیست، حکم مرفوع را می‌گیرد. به همین خاطر ابن تیمیه: در الاختیارات الفقهية ص ۶۴ می‌گوید: «و اگر تراویح را مانند مذهب ابوحنیفه و شافعی و احمد بیست رکعت بخواند یا مانند مذهب مالک سی و شش رکعت یا سیزده رکعت و یا یازده رکعت بخواند کار درستی انجام داده است، همان‌گونه که امام احمد می‌گوید چون دلیل توقیفی نیست، پس افزودن بر رکعت‌ها و کم کردن آن‌ها بستگی به درازی و کوتاهی نماز شب دارد». [۹۷] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در (کتاب الوتر، باب لیجعل آخر صلاته وتراً، حدیث شمارۀ ۹۹۸) و تخریج مسلم در (کتاب صلاة المسافرین و قصرها، باب صلاة اللیل مثني مثني، والوتر ركعة من آخر اللیل، حدیث شمارۀ ۷۵۱). [۹۸] یعنی: یا اینکه از خواب بیدار شد و نمازش را ادامه داد و یا بیدار نشد و اجر آن دو رکعت که خوانده است برای او نوشته می‌شود. (مترجم). [۹۹] سند این حدیث، خوب است. تخریج دارمی (۱/۳۷۴) و ابن خزیمه در "صحیحش" (حدیث شمارۀ ۱۱۰۶) و ابن حبان همان‌ گونه که در (۶/۳۱۵، حدیث شمارۀ ۲۵۷۷- الإحسان). آلبانی این حدیث را در سلسلة الأحادیث الصحيحة (زیر شمارۀ ۱۹۹۳) ذکر کرده است و محقق الإحسان گفته است: «سندش قوی است». [۱۰۰] ن.ک: سلسلة الأحادیث الصحيحة (۴/۶۴۶، حدیث شمارۀ ۱۹۹۳). [۱۰۱] صحیح ابن خزیمه (۲/۱۵۹).