وقت نماز عید و کیفیت آن
این مبحث شامل مسائل زیر است:
اوّل: وقت نماز دو عید؛
دوّم: نماز عید، اذان و اقامه ندارد؛
سوّم: تعداد رکعات نماز دو عید و تعداد تکبیرات آن؛
چهارم: قرائت در نماز دو عید.
بیان آنها به شرح است:
اوّل: وقت نماز دو عید
از یزید بن خمیر رحبی روایت است که گوید: عبدالله بن بسر، صحابی رسولالله جبا مردم در روز عید فطر یا قربان بیرون رفتند، پس تأخیر امام را انکار کرد، آنگاه گفت: «ما در این ساعت فارغ شده بودیم»! و آن هم در وقت تسبیح [۲۳۱]بود. تخریج ابوداود و ابن ماجه [۲۳۲].
این حدیث نشان میدهد که وقت نماز دو عید بعد از طلوع خورشید آغاز میشود. و نیز دلیلی بر استحبابِ زود رفتن به سوی جایگاه نماز است [۲۳۳].
امّا آخرین وقت آن: بیشترین علما بر این نظرند که وقت آن تا زوال خورشید ادامه دارد [۲۳۴]. والله اعلم.
دوّم: نماز عید، اذان و اقامه ندارد
برای نماز عید، اذان و اقامه و گفتن: "الصلاة جامعة" مشروع نیست.
دلایل آن به شرح زیر است:
از ابن جریج روایت است که عطاء از ابن عباس و جابر بن عبد الله انصاریشنقل میکند که میگویند: «نه در روز عید فطر اذان داده میشد و نه در روز عید قـربان»، سپس بعد از مدتی از او دربارۀ آن سؤال کردم؟ او به من خبر داد، گفت: «جابر بن عبد الله انصاری به من خبر داده است که در روز عید فطر وقتی که امام میآید اذانی برای نماز نیست و نه بعد از اینکه میرود و نه اقامه و نه ندا و نه هم چیزی؛ نه ندایی آن روز بود و نه اقامه». تخریج بخاری و مسلم [۲۳۵].
از جابر بن سمرهسروایت است: «با پیامبر جدو عید را نماز خواندم نه یک بار و نه دو بار بدون اذان و نه هم اقامه». تخریج مسلم [۲۳۶].
سوّم: تعداد رکعات نماز دو عید و تعداد تکبیرات آن
نماز عید دو رکعت است؛ قبل از قرائت، در رکعت اوّل هفت بار تـکبیر گفته میشود و در رکعت دوّم پنج بار تکبیر گفته میشود به غیر از تکبیر انتقال از سجود قبل از قرائت [۲۳۷].
دلیل آن روایاتِ زیر است:
از ابن عباس بروایت است که گوید: «پیامبر جدر روز عید فطر دو رکعت نماز خواندند، قبل از آن و بعد از آن نماز نخواندند، سپس نزد زنان آمدند و همراهش بلال بود، پس آنان را به صدقه امر کردند، آنگاه زنان شروع به انداختن کردند، هر زن گوشواره و گردن بند خود را میانداخت». تخریج بخاری و مسلم [۲۳۸].
از عمرسروایت است: «نماز ضحی دو رکعت است، و نماز عید فطر دو رکعت است، و نماز مسافر دو رکعت است، و نماز جمعه دو رکعت است؛ کامل است نه کوتاه بر زبان پیامبرتان ج». تخریج نسائی [۲۳۹].
اما دلیل تکبیر گفتن روایات زیر است:
از عایشهلروایت است که میگوید: «پیامبر جدر نماز عید فطر و قربان تکبیر میگفتند، در رکعت اوّل هفت بار تکبیر و در رکعت دوّم پنج بار تکبیر میگفتند [بدون دو تکبیر رکوع]». تخریج ابوداود [۲۴۰].
از عبد الله بن عمرو بن العاصبروایت است: پیامبر جفرمودند: «گفتن تکبیر در نماز عید فطر هفت بار در رکعت اوّل است و پنج بار در رکعت آخر و در هر دو رکعت قرائت بعد از آنها میباشد». تخریـج ابوداود [۲۴۱].
چهارم: قرائت در نماز دو عید
در هر دو رکعت سورۀ فاتحه خوانده میشود، زیرا پیامبر جمیفرمایند: «کسی که در نمازش سورۀ فاتحه را نخواند، نمازی ندارد». تخریج بخاری و مسلم [۲۴۲].
پس از خواندن سورۀ فاتحه، آنچه که میتواند از قرآن میخواند و مستحب است که در آن دو سورۀ ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ ١﴾و ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾ تلاوت کند و آن را با صدای بلند بخواند، یا در آن دو رکعت سورۀ ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾و ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١﴾تلاوت کند.
دلایل آن:
از عبید الله بن عبد الله بن عتبه روایت است که گویـد: ابـوواقـد لیثیسگفت: «عمر بن خطاب از من دربارۀ آنچه که پیامبر جبا آن نماز روز عید را خوانده بود سؤال کرد؟ گفتم: با ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾و ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ ١﴾». تخریج مسلم [۲۴۳].
از نعمان بن بشیرسروایت است که گوید: «پیامبر جدو نماز عید و نماز جمعه را با ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾و ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١﴾میخواند»، او گفت: «و اگر روز عید و جمعه با هم در یک روز بود، آن دو سوره را در هر دو نماز میخواند». تخریج مسلم [۲۴۴].
[۲۳۱] گفتۀ او: «و آن هم در وقت تسبیح بود»: در حاشية السندى بر ابن ماجه (۱/۳۹۵) آمده که سیوطی گوید: یعنی: وقتی که نماز ضحی خوانده میشود. و قسطلانی میگوید: یعنی: وقت نماز سبحه – و آن هم نافله – هرگاه وقت کراهت بگذرد. و در روایت صحیحی نزد طبرانی آمده است:«و آن هم وقتی که سنت ضحی خوانده میشود». و ن.ک: فتح الباری، ۲/۴۵۷. [۲۳۲] این حدیث، صحیح است. تخریج ابوداود در (کتاب الصلاة، باب وقت الخروج إلى العید، حدیث شمارۀ ۱۱۳۵) و تخریج ابن ماجه در (کتاب إقامة الصلاة والسنة فیها، باب في وقت صلاة العید، حدیث شمارۀ ۱۳۱۷)، و بخاری آن را در "صحیحش" (۴۵۶۲-فتح) به طور معلق [یعنی بدون سند] ذکر کرده است و آلبانی این حدیث را در صحیح سنن ابوداود (۱/۲۱۰) صحیح دانسته و محقق جامع الأصول (۶/۱۲۹) سندش را صحیح دانسته است. [۲۳۳] ن.ک: فتح الباری، ۲/۴۵۷. [۲۳۴] ابن حجر در فتح الباری (۲/۴۵۷) میگوید:«(علما) اختلاف نظر دارند که آیا وقت آن تا زوال ادامه دارد یا نه؟ و ابن بطال در جایز نبودن آن به حدیث عبد الله بن بسر استدلال کرده، که دلالت بر آن واضح و آشکار نیست». [۲۳۵] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری با اقتصار به گفتهاش: «روز عید قربان» در (کتاب العیدین، باب المشي والرکوب إلى العید بغیر أذان ولا إقامة، حدیث شمارۀ ۹۶۰) و تخریج مسلم در (کتاب صلاة العیدین، حدیث شمارۀ ۸۸۶) و این لفظ حدیث اوست. و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۳۰. [۲۳۶] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (کتاب العیدین، حدیث شمارۀ ۸۸۷). و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۳۰. فایده: ابن قیم در زاد المعاد (۱/۴۴۲) میگوید: «وقتی پیامبر جبه مصلی میآمد، نماز را بدون اذان و اقامه و بدون ندای: "الصلاة جامعة" میخواند و سنت این است که هیچ کدام از آنها انجام داده نشود». ن.ک: فتح الباری، ۲/۴۵۲ وتعلیق ابن باز بر آن. [۲۳۷] ابن قیم جوزیه در زاد المعاد (۱/۴۴۳) میگوید: «[پیامبر ج]نماز را قبل از خطبه آغاز میکرد، پس دو رکعت نماز میخواند؛ در رکعت اوّل هفت بار پی در پی همراه با تکبیر شروع نماز تکبیر میگفت، بین دو تکبیر به مدت کوتاهی ساکت میشد و از او ذکر معینی بین این تکبیرات حفظ نشده است، ولی از ابن مسعودسروایت است که میگوید: حمد و شکر خدا و مدح و ثنای او میگوید و بر پیامبر جصلوات میفرستد. خلّال این را ذکر کرده است. و ابن عمر ببا آن همه تلاشی که در اتباع و پیروی از پیامبر جداشت دستان خود را همراه هر تکبیر بالا میبرد». گویم: اثر مذکور از ابن مسعود را بیهقی در السنن الکبرى (۳/۲۹۱-۲۹۲) تخریج کرده است و مؤلف کتاب أحکام العیدین في السنة المطهرة (ص۲۱) سند آن را قوی دانسته است. [۲۳۸] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش از جمله در (کتاب العیدین، باب الخطبة بعد العيد، حدیث شمارۀ ۹۶۴) و این لفظ حدیث اوست، و مسلم در (کتاب صلاة العیدین، حدیث شمارۀ ۸۸۴). و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۲۵-۱۲۶. [۲۳۹] این حدیث، صحیح است. تخریج نسایی در (کتاب الجمعة، باب عدد صلاة الجمعة ۳/۱۱۱) و گفته است: «عبدالرحمن ابنابی لیلى از عمر نشنیده است». و آن را در (کتاب صلاة العیدین، باب عدد صلاة العیدین، ۳/۱۸۳) تکرار کرده است. و در نصب الراية (۲/۱۸۹- ۱۹۰) صحت شنیدن ابن ابی لیلى از عمر را ثابت دانسته است و آلبانی در إرواء الغلیل (۳/۱۰۵- ۱۰۶) آن را صحیح دانسته است. [۲۴۰] این حدیث، حسن است. تخریج ابوداود در (کتاب الصلاة، باب التکبیر في العیدین، حدیث شمارۀ ۱۱۴۹) و این لفظ حدیث اوست، و تخریج ابن ماجه در (کتاب إقامة الصلاة والسنة فیها، باب ما جاء في کم یکبر الإمام في صلاة العیدین، حدیث شمارۀ ۱۲۸۰)، و زیادی در حدیث از روایت اوست و ابوداود نیز به آن اشاره کرده است. محقق جامع الأصول (۶/۱۲۷) این حدیث را حسن لغیره دانسته و آلبانی در إرواء الغلیل (۳/۱۰۶-۱۱۲) آن را صحیح دانسته است. [۲۴۱] این حدیث، حسن است. تخریج ابوداود در (کتاب الصلاة، باب التکبیر في العیدین، حدیث شمارۀ ۱۱۵۱). محقق جامع الأصول (۶/۱۲۷-۱۲۸)، و آلبانی در صحیح سنن ابوداود (۱/۲۱۳) این حدیث را حسن دانستهاند. ن.ک: إرواء الغلیل، ۳/۱۰۸-۱۰۹. [۲۴۲] این حدیث از عباده بن صامت، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش از جمله در (کتاب الأذان، باب وجوب قراءة للإمام والمأموم في الصلوات کلها في الحضر والسفر وما یجهر فیها وما یخافت، حدیث شمارۀ ۷۵۶) و تخریج مسلم در (کتاب الصلاة، باب وجوب قراءة الفاتحة في کل ركعة و أنه إذا لم یحسن الفاتحة ولا أمکنه تعلمها قرأ ما تیسر له من غیرها، حدیث شمارۀ ۳۹۴). ن.ک: جامع الأصول، ۵/۳۲۶. [۲۴۳] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (کتاب صلاة العیدین، باب ما یقرأ به في صلاة العیدین، حدیث شمارۀ ۸۹۱). [۲۴۴] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (كتاب الجمعة، باب ما يقرأ في يوم الجمعة، حدیث شمارۀ ۸۷۹). و ن.ک: جامع الأصول، ۶/۱۴۳- ۱۴۴.