خواندن نماز عید در مصلّی سنت است
سنت است امام مسلمانان یا نائبش برای نماز دو عید به مصلی بروند و کسی آن را در مسجد نخواند، مگر اینکه عذری داشته باشد [۲۴۵].
[و در آن اهل مکه – خداوند کرامت و شرفش را بالا ببرد- مستثنی هستند؛ چون از سلف در خواندن نماز عید در جایی به غیر از مسجدشان [یعنی حرم مکه] برای ما نقل نشده است [۲۴۶].
دلایل خواندن نماز دو عید در مصلی به شرح ذیل است:
الف) آنچه در حدیث ام عطیهلاز امر پیامبر جدر رفتن برای نماز عید به مصلی آمده است.
ب) آنچه از ابن عمرلآمده است که گوید: «وقتی پیامبر جدر روز عید بیرون میرفت، دستور نیزهای را میداد، آنگاه در جلو او گذاشته میشد و به سوی آن نماز میخواند و مردم پشت سر او بودند و آن را نیز در سفر در جلو خود قرار میداد، پس بعد از آن اُمرا آن را در جلو خود قرار دادند [۲۴۷]».
در روایت دیگری آمده است: «در روز عید فطر و قربان در جلو پیامبر جنیزهای قرار داده میشد، سپس نماز میخواند».
و در روایت دیگری آمده است: «پیامبر جبه سوی مصلی میرفت و نیزهای کنار او بود، آن را برداشته و در مصلّی جلو او گذاشته میشد، پس به سوی آن نماز میخواند». تخریج بخاری و مسلم [۲۴۸].
[۲۴۵] شرح السنة، ۴/۲۹۴. [۲۴۶] - الأم، ۱/۲۳۴. [۲۴۷] یعنی اُمرا بعد از آن به هنگام نماز, از باب اقتدا به پیامبر جسُترهای از نیزه در جلو خود قرار دادند. (مترجم). [۲۴۸] این حدیث، صحیح است. تخریج بخاری در جاهایی از کتابش و این لفظ و روایات مذکور از اوست که در این جاها ذکر کرده است: (کتاب الصلاة، باب سترة الإمام سترة من خلفه، حدیث شمارۀ ۴۹۴) و (کتاب العیدین، باب الصلاة إلى الحربة یوم العید، حدیث شمارۀ ۹۷۲) و (کتاب العیدین، باب حمل العنزة أو الحربة بین یدي الإمام یوم العید، حدیث شمارۀ ۹۷۳)، و تخریج مسلم در (کتاب الصلاة، باب سترة المصلي، حدیث شمارۀ ۵۰۱). فایده: علامه محمد ناصرالدین آلبانی کتابی با همین عنوان در این مسأله دارد و نیز علامه احمد شاکر دربارۀ نماز عید در مصلی و خروج زنان به مصلی بحثی دارد که آن را در ضمن تحقیقش بر سنن ترمذی (۲/۴۲۱-۴۲۴) قرار داده است. * نکتۀ مهمی که امام بخاری: از این حدیث استنباط میکند و روی این حدیث بابی گذاشته است به عنوان: «باب سترۀ امام، سترۀ آنان که پشت سر او هستند»؛ یعنی در صورتی که امام ستره بگذارد، نیازی نیست که مأمومین ستره بگذارند. زیرا در حدیث مذکور فقط به سترۀ پیامبرجاشاره شده است و ظاهر امر چنین است که صحابهشستره نگذاشتهاند. و حدیث عبدالله بن عباسب(نزد بخاری, چاپ دار ابن کثیر, حدیث شمارۀ ۷۶) که با اُلاغش از جلو صف نمازگزاران در منی عبور کردند و پیامبر جبر او انکاری نکردند نیز بر این امر دلالت میدهد, چون پيامبر جمیفرمايند: «هرگاه در پیش روی نمازگزار، سترهای به بلدنی تکیهگاه پالان شتر وجود نداشته باشد، در آن صورت اگر زن بالغ یا الاغ و یا سگ سیاهی از مقابل او عبور کند نمازش را قطع میکند» (مسلم، چاپ دار إحیاء التراث العربی، حدیث شمارۀ ۵۱۰). ستره به چیزی میگویند که در جلو سجدهگاه نمازگزار قرار داده میشود تا کسی نماز او را در هنگام مناجات با خداوند قطع نکند؛ مانند ستون، عصا، دیوار یا انسان و...؛ بلندی ستره تقریباً از یک وجب بیشتر است، چون در حدیث قبلی اندازۀ آن به تکیهگاه پالان شتر تشبیه شده است که از یک وجب بلندتر میباشد. این از جمله احادیثی است که بر گذاشتن ستره تأکید میکند و پیامبر جهم با فعـل و قولش بر این امر تأکید کرده است، همان طـور که ابن خزیمـه با سنـد خوبی از عبـداللهبـنعمربدر جاهایی از صحیحش (چاپ المکتب الاسلامی، حدیث شمارۀ ۸۰۰ و۸۲۰ و...) روایت میکند که گویـد: پیامبر جفرمـودهاند: «نمـاز مخوان، مگر به سوی ستره و مگذار کسی از مقابلت عبور کند و اگر - برای عبور کردن- اصرار کرد با او مبارزه کن، چون همراه او شیطان است!». و امر پیامبر جدر این احادیث بر مؤکد بودن این سنت تأکید میکند؛ ولی با این وجود متأسفانه خیلی از مردم در قبال این امر کوتاهی میکنند و بدون ستره نماز میخوانند و نسبت به کاری که پیامبر جبر آن مواظبت داشتهاند، بی اعتنا هستند. (مترجم).