دو وتر در یک شب نیست
از قیس بن طلق بن علی روایت است که گوید: طلق بن علی در روزی از ماه رمضان به دیدن ما آمد و شب پیش ما ماند و با ما افطار کرد، سپس برای ما نماز شب خواند و بعد از آن نماز وتر را برای ما خواند، سپس به سوی مسجد رفت و برای دوستان خود نماز خواند، تا اینکه نماز وتر باقی ماند؛ پس مردی را جلو فرستاد و گفت: برای دوستانت نماز وتر بخوان، چون من از پیامبر جشنیدهام که فرمود: «دو وتر در یک شب نیست [۱۳۲]». تخریج ابوداود با تصحیح ابن حبان [۱۳۳].
ترمذی: در مورد فرمودۀ پیامبر ج: «دو وتر در یک شب نیست» میگوید: «علما راجع به کسی که نماز وتر را در اول شب خوانده و سپس در آخر شب دوباره نماز میخواند، اختلاف نظر دارند:
رأی بعضی از علمای صحابهشو علمای بعد از آنان این بوده است که باید وترش را خراب کند و گفتهاند: به آن یک رکعت اضافه کند و بعد هر قدر که میخواهد نماز بخواند، سپس در آخر نمازش، نماز وتر را بخواند؛ چون: «دو وتر در یک شب نیست». و این گفتۀ اسحاق است.
بعضی دیگر از علمای صحابهشو دیگران گفتهاند: اگر وتر را در اوّل شب خواند و بعد خوابید، سـپس آخـر شب بیدار شد، پس تا جایی که میتواند نماز بخواند و نماز وترش را نباید خراب کند و وترش را همان گونه که بوده است رها کند. و این گفتۀ سفیان ثوری و مالک بن انس و ابن مبارک و شافعی و اهل کوفه و احمد است.
این گفته، صحیحتر است، چون در روایات متعددی آمده است که پیامبر جبعد از نماز وتر نماز خواندهاند» [۱۳۴].
گویم: این گفتهای که امام ترمذی: ترجیح میدهد و میگوید: «این صحیحتر است»: آن مطلبی است که به آن اشاره کردم [۱۳۵]، آنجا که بیان کردم فرمودۀ پیامبر ج: «نماز آخر شب خود را وتر قرار دهید» دلیل بر وجوب وتر نیست، بلکه مقصود این است که یک فرد مسلمان نماز وتر را در نماز شب ترک نکند، چنانکه پیامبر جمیفرماید: «نماز شب، دو رکعت دو رکعت است، پس اگر کسی از شما ترسید که وقت صبح داخل شود، یک رکعت بخواند تا آنچه از نماز خوانده است، وتر شود» [۱۳۶].
پس فرمودۀ پیامبر ج: «یک رکعت بخواند تا آنچه از نماز خوانده است وتر شود» نشان میدهد که منظور پیامبر جاین بوده است که یک فرد مسلمان نمازش را در شب با شفع [یعنی نماز دو رکعتی] بـدون وتـر ترک نکند؛ و الله اعلم [۱۳۷].
[۱۳۲] یعنی دو بار خواندن وتر در یک شب جایز یا درست نیست. (مترجم). [۱۳۳] این حدیث، حسن است. تخریج ابوداود در (کتاب الصلاة، باب في نقض الوتر، حدیث شمارۀ ۱۴۳۹) و این لفظ حدیث اوست، و تخریج نسایی در (کتاب قیام اللیل وتطوع النهار، باب نهي النبي جعن الوترین في ليلة، ۳/۳۲۹-۳۳۰) همانند این حدیث، و ترمذی در (کتاب الصلاة، باب ما جاء لا وتران في ليلة، حدیث شمارۀ ۴۷۰) فقط با ذکر حدیث بدون قصه، و تخريج ابن حبان (۶/۲۰۱-۲۰۲، حدیث شمارۀ ۲۴۴۹- الإحسان) مانند این حدیث. ابن حبان این حدیث را صحیح دانسته و ابن حجر در فتح الباری (۲/۴۸۱) آن را حسن دانسته است و علامه احمد شاکر در تحقیقش بر ترمذی آن را صحیح دانسته و محقق الإحسان سند آن را قوی و محقق جامع الأصول (۶/۶۲) آن را صحیح دانسته است. [۱۳۴] سنن الترمذی، ۲/۳۳۴. [۱۳۵] ن.ک: آنچه در زیر شمارۀ (۳-۴-۷) ذکر شد. [۱۳۶] در مطالب قبلی به تخریج این حدیث اشاره شده است. [۱۳۷] ولی یک مسأله میماند و آن اینکه: اگر مأموم در اول شب وتر خود را خوانده باشد، سپس همراه با جماعتی دوباره پشت امامی نماز بخواند، پس آیا وتر را همراه با امام ترک کند و فضیلت مذکور در حدیث ابوذر از او فوت شود؟ که پیامبر جمیفرماید: «به راستی کسی که همراه امام نماز بخواند تا اینکه نمازش تمام شود، برای او نماز همۀ شب نوشته میشود» (به تخریج این حدیث قبلاً اشاره شد). در جواب گوییم: آنچه که به نظر میرسد – و الله اعلم – مأموم همراه با امام یک رکعت وتر را با نیت شفع میخواند و اگر امام بعد از آن یک رکعت، سلام داد، بلند میشود و رکعت دوم را میخواند، پس در نتیجه او منصرف نشده است مگر بعد از انصراف امام [یعنی نماز را خاتمه نداده مگر بعد از خاتمه یافتن نماز امام] و او دو وتر را در یک شب نخوانده است؛ و الله اعلم. و اختلاف نیت مأموم با امام هیچ اشکالی ندارد؛ و بالله التوفیق.