نمازهای سنت در احادیث صحیح نبوی

فهرست کتاب

محل قنوت در نماز وتر

محل قنوت در نماز وتر

محل قنوت در نماز وتر در رکعت آخر بعد از قرائت و قبل از رکوع است و این از فعل پیامبر جدر اغلب اوقات ثابت است و گاهی قنوت در نماز وتر را بعد از رکوع می‌خواندند؛ والله اعلم.

دلایل آن چنین است:

الف) از اُبی بن کعبسروایت است که می‌گوید: «پیامبر جوتر را می‌خواند و قنوت را قبل از رکوع می‌خواند». تخریج ابن ماجه [۱۱۱].

ب) از علقمه روایت است: «ابن مسعود و اصحاب پیامبر جقنوت را در نماز وتر قبل از رکوع می‌خواندند». تخریج ابن ابی شیبه [۱۱۲].

‌گویم: حدیث اُبی بن کعب و اثر علقمه دلیلی است بر اینکه قنوت در نماز وتر بعد از قرائت و قبل از رکوع خوانده می‌شود.

اما دلیل اینکه گاهی اوقات پیامبر جقنوت را بعد از رکوع می‌خواندند، این است:

از عبدالرحمن بن عبدالقاری روایت است که می‌گوید: «شبی در رمضان بـا عمر بن خطاب به سوی مسجد رفتم، مردم در مسجد پراکنده بودند و هر کس برای خودش نماز می‌خواند و یک نفر نماز می‌خواند و مجموعه‌ای به او در نماز اقتدا می‌کردند، آنگاه عمر گفت: به نظر من بهتر است که اینان را گرد یک قاری جمع کنم. سپس بر آن عزم کرد و آنان را بر أبی بن کعب گرد آورد. سپس شبی با او به سوی مسجد رفتم و مردم پشت قاری خود نماز می‌خواندند، عمر گفت: این بهترین بدعت است [۱۱۳]و آنانی که بر این نماز می‌خوابند، بهترند از کسانی که [در این وقت] آن را می‌خوانند [۱۱۴](مقصود او، نماز در آخر شب است). و مردم این نماز را در اول شب می‌خواندند. (در روایتی می‌افزاید: و در نصف رمضان [۱۱۵]بر کفار لعنت می‌فرستادند: «اللهم قَاتِل الكَفَرَة الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِك، وَ يُكَذِّبُونَ رُسُلك، ولا يُؤمِنُونَ بوَعدِك، و خَالِف بَينَ كَلمتهم، وألق في قُلُوبِهِمُ الرُّعْب، وألق عَلَيهِم رِجْزَك وعَذَابَك، إله الحَقّ»: «خدایا! با کافرانی که جلو راهت را می‌گیرند و پیامبرانت را تکذیب می‌کنند و به وعده‌ات ایمان نمی‌آورند، به جنگ برخیز و بین گفته‌هایشان تفرقه بیانداز و در قلب‌هایشان رعب و ترس بیانداز و بر آنان شکنجه و عذابت را فرود بیاور! ای خداوندی که حق هستی!». سپس بر پیامبر جدرود و صلوات می‌فرستاد و برای مسلمانان در آنچه که برایشان خیر و خوب بود دعا می‌کرد، سپس برای مؤمنان طلب مغفرت می‌کرد. گفت: و بعد از لعنت فرستادن بر کفار و صلوات بر پیامبر جو طلب مغفرت برای مردان و زنان مؤمن و خواستۀ خودش، می‌گفت: «اللهم إيّاكَ نَعْبُد، و لَكَ نُصَلِّي و نَسْجُد، و إليْكَ نَسْعَى و نَحْفِد، و نَرْجُو رَحْمَتَك رَبَّنَا، و نَخَافُ عَذَابَك الجد، إنَّ عَذَابَكَ لِمَنْ عَادَيْتَ مُلحِق»: «خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و فقط برای تو نماز می‌خوانیم و سجود می‌آوریم و به سوی تو تلاش می‌کنیم و می‌شتابیم؛ پروردگارا! رحمتت را می‌خواهیم و از عذاب حقیقی تو می‌ترسیم، به ‌راستی ‌که عذابت به آنهایی که با آنان دشمنی کرده‌ای می‌رسد.»، سپس تکبیر می‌گفت و به سجود می‌رفت)» [۱۱۶].

‌گویم: محل شاهد در این گفته: «سپس تکبیر می‌گفت و به سوی سجود می‌رفت»؛ برای این است ‌که دعای قنوت در نماز وتر بعد از رکوع بوده است، چون اگر دعا بعد از قرائت بود، به رکوع می‌رفت نه سجود؛ و بالله التوفیق.

[۱۱۱] این حدیث، صحیح است. تخریج ابن ماجه در (کتاب إقامة الصلاة والسنة فیها، باب ما جاء في القنوت قبل الرکوع وبعده، حدیث شمارۀ ۱۱۸۲) و ابوداود در (تفریع أبواب الوتر، باب القنوت في الوتر) معلقاً یک طرف سند حدیث و متن آن را همین ‌گونه آورده است و تخریج نسایی در (کتاب قیام اللیل وتطوع النهار، باب ذکر اختلاف ألفاظ الناقلین لخبر أبي بن کعب في الوتر ۴۳/ ۲۳۵) با جمله‌ای بیشتر از جملۀ این حدیث که در اینجاست. و در آن، آنچه که در وتر خوانده می‌شود و آنچه بعد از آن گفته می‌شود، ذکر شده است. آلبانی این حدیث را در إرواء الغلیل (۲/۱۶۷، حدیث شمارۀ ۴۲۶) و محقق جامع الأصول (۶/۵۴) صحیح دانسته‌اند. [۱۱۲] این اثر، صحیح است. تخریج ابن‌ابی‌شیبه (۲/۳۰۲). او می‌گوید: «حدثنا یزید بن هارون عن هشام الدستوائي عن حماد عن إبراهیم عن علقمه ابن ابی مسعود…» و سیاق آن را آورده است. آلبانی راجع به این اثر در إرواء الغلیل (۲/۱۶۶) می‌گوید: «سند آن خوب است و سندش با شرط مسلم است». [۱۱۳] یعنی: بدعت لغوی [که از نو بودن و آغاز شدن مشتق می‌شود]؛ چون اجتماع مردم برای نماز شب در رمضان در مسجد در زمان ابوبکر و در اوایل خلافت عمر نبوده است، به همین خاطر عمر آن را بدعت نام گذاشت؛ چون در لغت به این نام اطلاق می‌شود. و این، بدعت شرعی نیست، چون از پیامبر جثابت شده است که برای مردم در رمضان نماز تراویح را با جماعت خوانده‌اند و در شب سوم یا چهارم به آنان فرموده‌اند: «و چیزی من را از بیرون آمدن به سوی شما منع نکرد، مگر کراهت من از اینکه مبادا بر شما فرض شود» [بخاری: ۲۰۱۲]؛ پس اجتماع مردم برای نماز تراویح عمل نیکی است، در صورتی که ترس از فرض شدن آن نبود و ترس از فرض شدن آن، با وفات پیامبر جپایان یافت، پس معارضت از بین می‌رود. ن.ک: اقتضاء الصراط المستقیم (ص۲۷۵- ۲۷۷). [۱۱۴] یعنی آنانی که در آخر شب نماز می‌خوانند، کارشان بهتر است از کسانی که در اوّل شب نماز می‌خوانند. (مترجم). [۱۱۵] یعنی: در نصف از رمضان. [۱۱۶] این اثر، صحیح است. تخریج بخاری در (کتاب صلاة التراویح، باب فضل من قام رمضان، حدیث شمارۀ ۲۰۱۰ [به طور معلق] تا گفته‌اش:«و مردم این نماز را در اول شب می‌خواندند». زیادی در روایت دوم را ابن‌خزیمه در صحیحش (۲/۱۵۵-۱۵۶) تخریج کرده است. و آلبانی سندش را در کتاب گرانبها و مفیدش صلاة التراویح (ص۴۱-۴۲) صحیح دانسته و پیرامون فقه این اثر صحبت کرده است، به آنجا مراجعه شود.