نمازهای سنت در احادیث صحیح نبوی

فهرست کتاب

وتر با هفت رکعت

وتر با هفت رکعت

وتر با هفت رکعت خواندن هم مشروع است و به دو صورت خوانده می‌شود:

اوّل: شش رکعت به صورت دو رکعت دو رکعت خوانده شود، سپس یک رکعت وتر بخواند.

دوّم: هفت رکعت را به طور پیوسته بخواند و تنها در رکعت ششم برای خواندن تشهد بنشیند، سپس بلند شود و سلام ندهد و رکعت هفتم را بخواند و آنگاه سلام دهد.

آنچه که بر این‌ها دلالت می‌کند احادیث زیر است:

الف) حدیث ابوایوبسکه در آن آمده است:‌«وتر حق است، پس اگر کسی خواست، هفت رکعت بخواند».

ب) از ام سلمه لروایت است که گوید: «پیامبر جبا سیزده رکعت، وتر می‌خواند و وقتی که عمرش بالا رفت و ضعیف شد، با هفت رکعت، وتر می‌خواند». تخریج ترمذی ونسایی [۹۰].

ج) حدیث ابن عمربکه ذکر شد: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است...».

د) از عایشه لروایت است که گوید: «پیامبر جاگر وتر را نه رکعت می‌خـواند، نمی‌نشست مگر در رکعت هشتم، آنگاه حمد و ستایش خدا را به جای می‌آورد و او را یاد می‌کرد و دست به دعا بر می‌داشت، سپس بلند می‌شد و سلام نمی‌گفت و رکعت نهم را می‌خواند و می‌نشست، آنگاه خداوندأرا یاد می‌کرد و دعا می‌کرد و سلام می‌گفت به گونه‌ای که بشنویم. بعد در همان حال که نشسته بود دو رکعت می‌خواند و وقتی که عمرش بالا رفت و ضعیف شد، با هفت رکعت، وتر می‌خواند و نمی‌نشست مگر در رکعت ششم، سپس بلند می‌شد و سلام نمی‌گفت و رکعت هفتم را می‌خواند، سپس یک بار سلام می‌گفت. بعد از آن همان ‌گونه که نشسته بود دو رکعت نماز می‌خواند». تخریج مسلم و نسایی [۹۱].

[۹۰] این حدیث، صحیح است. تخریج نسایی در (کتاب قیام اللیل وتطوع النهار، باب ذکر الاختلاف على حبیب بن أبی‌ثابت في حدیث ابن عباس في الوتر، ۳/۲۳۷) و در روایتش «با نه رکعت» به جای «با هفت رکعت» واقع شده، که امام نسایی به شذوذ و مخالفت آن اشاره کرده است. و تخریج ترمذی در (کتاب الصلاة، باب ما جاء في الوتر بسبع، حدیث شمارۀ ۴۵۷) و این لفـظ حدیث اوست و او می‌گوید: «حدیث ام سلمه، حدیث حسن است». و تخریج حاکم (۱/۳۰۶) که آن را با شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است. و شیخ احمد شاکر در "تحقیقش بر ترمذی" (۲/۳۲۰) آن را تصحیح کرده است. [۹۱] این حدیث، صحیح است. تخریج مسلم در (کتاب صلاة المسافرین وقصرها، باب جامع صلاة اللیل ومن نام عنه أو مرض، حدیث شمارۀ ۷۴۶) و نسایی در (کتاب قیام اللیل وتطوع النهار، باب کیف الوتر بسبع، ۳/۲۴۰). و این لفظ حدیث اوست.