شرح مسائل الجاهلیة

فهرست کتاب

مسئله بیستم: کارهای ساحران و کاهنان را از جمله کرامات اولیاء محسوب نمودن

مسئله بیستم: کارهای ساحران و کاهنان را از جمله کرامات اولیاء محسوب نمودن

اعتقاد آن‌ها در مورد کارهای خارق عادت ساحران و امثال این‌ها این بود که آن را از کرامت صالحان می‌دانستند و آن را به انبیاء نسبت می‌دادند چنانکه آن را به سلیمان هم نسبت دادند.

شرح:

خارق عادت چیزهای خارج از توان انسان می‌باشد و تنها خداوند متعال قادر به انجام آن است. در صورت جاری شدن به دست پیامبری، به آن معجزه می‌گویند. چنانکه موسی عصا را تبدیل به اژدها نمود و عیسی کور مادرزاد و پیسی را شفا می‌داد و مردگان را به اذن الله زنده می‌کرد. و از آنچه خداوند از معجزات به محمدصعطا کرده که بزرگترین آن قرآن است؛ جملگی بشریت از انجام آن ناتوانند و تمام جن و انس از آوردن مانندش عاجزند.

اما اگر خارق عادت توسط بنده صالحی که مؤمن و متقی است تحقق یابد آن را کرامت می‌نامند و بر دست او جاری می‌گردد تا حجتی در دین و رفع حاجتی از مسلمین باشد چنانکه برای مریم روی داد. هنگامی که زکریا ÷به محراب عبادتش وارد شد غذای آماده‌ای را نزد او یافت در حالی که مریم خود را برای عبادت فارغ کرده بود و آنجا مکان عبادت او بود. و یا آن خواب طولانی که برای اصحاب کهف روی داد چنانکه در این مدت جسمشان سالم ماند و خللی به حیاتشان وارد نگشت. اما چیزی که شبیه خارق عادت است و بر دست کافران جاری می‌شود و از جمله کارهای شیطانی است که در آن مکر و خدعه و تخیل موجود است و یا کارهایی است که توسط شیاطین انجام می‌گیرد و به خاطر به فساد کشاندن عقیدۀ انسان‌ها و ضرر رساندن به آن‌ها به خدمتشان در می‌آیند؛ این‌ها را نمی‌توان کرامت نام نهاد. چنانکه فردی فاسق و گنهکار در هوا پرواز و یا بر آب راه برود این اعمال کار شیطان است و به خاطر کفریاتی که انجام می‌دهند و شرکیاتی که مرتکب می‌گردند شیاطین به خدمتشان در آمده آن‌ها در هوا پرواز و بر روی آب راه می‌روند.

آنچه توسط این انسان‌های فاجر و فاسق از انواع شعبده بازی و شرکیات صورت می‌گیرد از جمله کارهای شیطان‌هاست که در آن مرتکب حیله‌ها می‌شوند و وارد انسان‌ها شده و باعث انجام کارهایی می‌گردد و این چیزی است که در بین خویش آن را می‌آموزند. همچنان که سحر را نیز یاد می‌گیرند و این کارها را نمی‌توان به پیامبران و پیروان آن‌ها نسبت داد. به همین خاطر هنگامی که یهودی‌ها سحر را به سلیمان÷نسبت می‌دهند خداوند سخنشان را رد می‌کند؛ زیرا سحر کفر است و انجام آن لایق به انبیاء نیست و سلیمان نیز از جمله انبیاء می‌باشد.