شرح مسائل الجاهلیة

فهرست کتاب

مسئله نود و نهم: با دید همراه با بزرگواری و عظمت به دنیا می‌نگریستند

مسئله نود و نهم: با دید همراه با بزرگواری و عظمت به دنیا می‌نگریستند

دنیا در دل‌هایشان دارای بزرگی و عظمت بود. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ ٣١[الزخرف: ۳۱].

«و گفتند که چرا قرآن بر مرد بزرگی از اهل این دو دیار نازل نشد؟»

شرح:

از جمله مسائل جاهلیت این بود که، عظمت دنیا در دل‌هایشان نفوذ کرده بود هر کس در دنیا بهرۀ بیشتری داشت در نزد آن‌ها از عزت بیشتری برخوردار بود و آن کس از دنیا دستش خالی بود پیش آن‌ها بی ارزش و حقیر جلوه می‌نمود. حتی در مورد رسالت چیزی که اختیار آن به دست خداوند متعال است نیز اینگونه می‌اندیشیدند. به نظر آن‌ها می‌بایست حامل رسالت یک فرد ثروتمند باشد و از جملۀ فقرا نباشد و اظهار می‌نمودند که خداوند کسی را جز یتیم ابو طالب برای رسالت به دست نیاورد؟ (منظورشان محمدصبود ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ ٣١[الزخرف: ۳۱].

«و گفتند که چرا قرآن بر مردی از اهل این دو دیار نازل نشد»؟

منظور از دو دیار، مکه و طائف بود. و در مکه منظورشان ولید بن مغیره و در طائف حبیب بن عمرو ثقفی بود و گفته شده در طائف مقصودشان عروه بن مسعود بوده است. و می‌گفتند: اگر حامل رسالت یکی از این دو نفر بود برای آن کار شایسته‌تر بودند اما اینکه یتیمی فقیر که محمدصباشد حامل رسالت و نبوت شده به نظر آن‌ها نالایق می‌نمود.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَ[الزخرف: ۳۲]. «آیا آن‌ها رحمت پروردگار تو را تقسیم می‌کنند».

آری در کارهای خداوند مداخله و قصد تقسیم رحمت پروردگار را داشته و به تقسیم او راضی نبودند ولی پروردگار متعال می‌فرماید: ﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥ[الأنعام: ۱۲۴].

«خداوند به اینکه رسالتش را در کجا قرار دهد داناتر است».