شرح مسائل الجاهلیة

فهرست کتاب

مسئله پنجاه و سوم: برای ابطال شرع خداوند حیله می‌کردند

مسئله پنجاه و سوم: برای ابطال شرع خداوند حیله می‌کردند

برای دفع آنچه پیامبران آورده بودند به هر حیله‌ای توسل می‌جستند. چنانکه خداوند متعال در موردشان می‌فرماید: ﴿وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ ٱللَّهُ[آل‌عمران: ۵۴].

«نقشه کشیدند و خداوند چاره جویی کرد».

و می‌فرماید: ﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجۡهَ ٱلنَّهَارِ وَٱكۡفُرُوٓاْ ءَاخِرَهُۥ...[آل‌عمران: ۷۲].

«گروهی از اهل کتاب گفتند: به آنچه بر مسلمین نازل شده اول روز ایمان آورید و آخر روز کافر شوید...».

شرح:

از جمله کارهای اهل جاهلیت اعم از اهل کتاب و امی به کار گرفتن حیله برای تغییر دادن شرع خداوند متعال و نجات خویش و رها نمودن از بند کفر و گمراهیشان بود؛ چون قادر به مبارزه رویارویی نبودند به همین سبب به حیله و مکر پنهانی پناه می‌بردند. چنانکه می‌فرماید: ﴿وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ ٥٤[آل‌عمران: ۵۴]. مکر ملحق نمودن امور ناپسند به دیگری به صورت پنهانی است. یهودیان در صدد قتل عیسی پسر مریم علیهما السلام برآمدند چون غالباً کشتن برای آن‌ها عادت شده بود. آری برای اجرای تصمیم خویش پیش پادشاه کافر بت پرست رفته و گفتند که: در صورتی که این فرد را رها کنید حکومت شما را تغییر می‌دهد. آنگاه پادشاه جماعتی را مأمور کشتن وی نمود، برای کشتنش به مکانی که در آن بود وارد شدند ولی خداوند متعال برای نجات پیامبرش تصمیم آن‌ها را نقش برآب کرد. یکی از یاران عیسی ÷به قصد اجر و پاداش داوطلب گردید تا به شکل عیسی درآید و خداوند متعال آن حواری فداکار را به شکل عیسی درآورد. او را گرفته و کشتند و به صلیب کشیدند آن‌ها پنداشتند که آن مسیح بود ولی بدون اینکه بدانند خداوند متعال عیسی ÷را از دست آن‌ها نجات داد و او را به سوی خود بالا برد. چنانکه می‌فرماید: ﴿وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡ[النساء: ۱۵۷].

«او را نکشتند و بر دار نزدند بلکه امر بر آن‌ها مشتبه شد».

فرموده خداوند متعال: ﴿وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ ٱللَّهُبه معنی مقابله و مجازات است که نشان عدل خداوند سبحان است. و این بر خلاف مکر مخلوق می‌باشد؛ که آن ظلم و بر خلاف حق است.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجۡهَ ٱلنَّهَارِ وَٱكۡفُرُوٓاْ ءَاخِرَهُۥ[آل‌عمران: ۷۲].

«گروهی از اهل کتاب گفتند: به آنچه بر مسلمین نازل شده اول روز ایمان آورید و آخر روز کافر شوید».

این هم از جمله مکرهای یهود بود. هنگامی که رسول اللهصبه مدینه مهاجرت فرمود؛ بنای جامعه اسلامی را بنا نهاد؛ در غزوۀ بدر بر مشرکین فایق آمد؛ و یهودیان ناتوان از ممانعت مردم به دین او شدند، به مکر و حیله پناه بردند. دسته‌ای از آن‌ها گفتند: که در آغاز روز مسلمان شوید و در پایان آن مرتد گردید و بگویید که در دین محمدصخیر و صلاحی ندیدیم آنگاه مردم از شما پیروی خواهند نمود. ولی خداوند نقشه آن‌ها را افشا کرد و فرمود: ﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجۡهَ ٱلنَّهَارِمنظور از ﴿وَجۡهَ ٱلنَّهَارِاول روز است و *وَجْهُ الشیء‏* یعنی اول و ابتدای آن چیز منظور می‌باشد.

بنابراین، هرکس برای تغییر دادن شرع خداوند و ضرر رساندن به دوستان الله تعالی به حیله و مکر پناه ببرد بر راه و طریق اهل جاهلیت قرار دارد. و هرکس با اهل سنت و اهل توحید برای رسیدن به اغراض پست خویش نیز چنین معامله‌ای نماید بر راه و رسم جاهلیت می‌باشد.