شرح مسائل الجاهلیة

فهرست کتاب

مسائل هشتاد و پنجم و هشتاد و ششم: آثار بزرگان را وسیله حفاظت می‌دانستند

مسائل هشتاد و پنجم و هشتاد و ششم: آثار بزرگان را وسیله حفاظت می‌دانستند

به آثار بزرگان مانند دارالندوه تبرک جستند و کسی که آن را زیر تصرف خود داشت به آن افتخار می‌کرد. چنانکه به حکیم بن حزام گفتند: مایه کرامت قریش را فروختی؟ در جواب گفت: جز تقوا تمام بزرگی و کرامت آن فنا شد.

شرح:

آثار بزرگان اعم از علماء یا پادشاهان و یا رؤسا را تعظیم می‌کردند و آثارشان را زنده نگه می‌داشتند و در ترمیم، حفظ و نگهداری آن می‌کوشیدند. این کار وسیله‌ای از وسایل شرک و از دین جاهلیت است. چون دورانی بعد از آن که خواهد آمد می‌گویند و یا شیطان به آن‌ها می‌گوید: پدران شما این آثار را حفظ نکردند مگر برای اینکه دارای خیر و برکت بود؛ آنگاه به جای خداوند مورد پرستش قرار می‌گیرند. چون نسل اول اسباب را برایشان فراهم کرده است. همانگونه که شیطان این کار را با قوم نوح کرد آنگاه که به آن‌ها دستور داد تا تصویر صالحان را به خاطر ایجاد نشاط در عبادت نصب کنند. مؤسسین این جریان با نیت صالح این کار را کردند ولی زمانی که آن دوره نخست به سر آمد و دورۀ دیگر نسبت به آن آثار جاهل بودند شروع به عبادتشان کردند و این کار از جمله کارهای جاهلیت است. آنان بودند که آثار بزرگان را تعظیم کردند و بر آن محافظ و آن را مصون و محفوظ داشتند سپس به جای خداوند مورد پرستش قرار دادند هر چند مدت زمانی طول کشید. اگر کسی بگوید: مردم بر دین صحیح و توحید قرار دارند، ما در جواب می‌گوییم نباید نظرها را در شرایط فعلی و وقت حاضر کوتاه نمود باید به آینده نگریست هر چند برای دوره حاضر نیز از دچار شدن به فتنه ایمن نیستیم و در آینده خطر شدیدتر است بنابراین نباید به این آثار توجه نمود. گذشتگان تنها به این سبب دچار هلاکت شدند چون آن‌ها به تعظیم و بزرگداشت آثار بزرگان همت کردند تا از آن‌ها بتی ساختند. پس بر مسلمانان واجب است که نسبت به این امر آگاه باشند. شیخ بر آن شاهدی را هم بیان می‌کند و آن دارالنده در مکه می‌باشد که مکانی بود بزرگان قریش در آن جمع می‌شدند تا در مسائل مهم با هم به مشورت بپردازند.

آنگاه که اسلام آمد و جاهلیت بساطش را جمع کرد چارچوبه دارالندوه تا زمان معاویهسباقی ماند که معاویهسآن را از حکیم پسر حزامسبه قصد تملک و بهره مندی ساکنان آن محل و تغییر دادن هیئت، خریداری نمود. مردم حکیم را به خاطر انجام آن کار سرزنش کردند، گفتند: چرا این اثر از آثار گذشتگان ما را فروختی؟ چرا مایۀ کرامت قریش را از دست دادی؟ او گفت: مکارم و بزرگی آن جز تقوا رفت. این جواب محکم و آهنین موافق کلام پروردگار در قرآن است و از آن گرفته شده است: ﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ[الحجرات: ۱۳].

«گرامی‌ترین شما نزد خداوند متقی‌ترین شماست».

و این دلیل است بر اینکه نباید از آثار قدیمی گذشتگان حفاظت کرد چون این کار منجر به شرک خواهد شد هر چند مدت زمانی طول بکشد. و دین هم برای جلوگیری از چیزهایی آمده که به شرک می‌انجامند.