شرح مسائل الجاهلیة

فهرست کتاب

مسئله چهل و یکم: خداوند را به وسیله صفات ناقص توصیف کردن

مسئله چهل و یکم: خداوند را به وسیله صفات ناقص توصیف کردن

مسائلی چون تولد، احتیاج و خستگی را به خداوند نسبت می‌دادند در حالی که عابدان‌شان را از آن مبرا می‌دانستند.

شرح:

نقایص ضد کمالات می‌باشد و نسبت دادن آن به خداوند متعال به معنی نفی خالقیت پروردگار متعال است. مثلاً نسبت دادن فرزند به او موجب اثبات احتیاج برای اوست. چون پدر به فرزند محتاج است و او به آن تشبیه می‌شود. یهود، عزیر را و مسیحیان، مسیح را فرزند خدا می‌دانستند. مشرکین عرب معتقد بودند که ملائکه دختران خداوند هستند. در حالی که مسیحیان عابدان خویش را از اولاد و همسر منزه می‌کردند. چون این موارد را در حق آن‌ها نقص می‌دانستند ولی خداوند را از آنچه عابدان خویش را از آن منزه می‌نمودند، تنزیه و پاک نمی‌کردند. مشرکین عرب نیز برای خود دختر را نمی‌پسندیدند ولی در همان حال آن را به خداوند نسبت می‌دادند. آری چیزی را که برای خود عیب و نقص می‌دانستند برای خداوند اثبات می‌کردند: ﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ ٥٧[النحل: ۵۷]. «دختران را برای خداوند قرار می‌دادند در حالی که خداوند از آن پاک و منزه است و هرچه را بخواهند برای خود قرار می‌دهند».

گویند یکی از علمای مسلمین نام‌های برای یکی از پادشاهان روم می‌برد وقتی بر او داخل می‌شود به او می‌گوید: زن وفرزندانت چگونه‌اند؟ حاضران در مجلس خشمگین می‌شوند که چرا رئیس‌شان را اینگونه توصیف می‌کند که او دارای زن و فرزند است؟ آن مسلمان/به آن‌ها می‌گوید: شما رئیستان را از زن و اولاد منزه می‌کنید در حالی که آن را به خداوند مقتدر نسبت داده و تنزیهش نمی‌کنید؟ در مقابل چیزی نگفتند بلکه بسیار خجالت کشیدند.