مسائل شصت و سوم، شصت و چهارم، شصت و پنجم، شصت و ششم و شصت و هفتم: نسبت دادن اهل حق به چیزی که از آن بری بودند
صفات مذموم و نکوهیده را به اهل حق نسبت میدادند و آنها را به عنوان افرادی که در زمین فساد میکنند، معرفی مینمودند همانگونه که در آیه به آن اشاره شد. همچنین تغییر در دین و ایجاد نقصان در دین پادشاهان را نیز به آنها نسبت میدادند.
شرح:
از جمله منهج اهل جاهلیت این بود که تنها به شکایت از صاحبان قدرت و انتقام گرفتن اتکا نمیکردند بلکه مؤمنان را به اهل فساد در زمین معرفی مینمودند چنانکه به فرعون گفتند: ﴿أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[الأعراف: ۱۲۷].
«آیا موسی و قومش را رها میکنی تا در زمین فساد کنند؟».
اصلاح را فساد مینامیدند ولی حق غیر از آن بود یعنی اینکه ایمان و توحید باعث اصلاح در زمین و کفر، معصیت، ظلم و طغیان سبب فساد در زمین میگردد. پس آنچه موسی و قومش بر آن بودند، اصلاح و آنچه فرعون و قومش بر آن قرار داشتند، فساد بود. ولی آنها امور را منعکس نمودند و اصلاح را فساد نامیدند و این کار شیوۀ همیشگی کافران، مشرکین و منافقین بوده است. مصلحان و دعوتگران به توحید و عبادت پروردگار را بر اساس شناخت و آگاهی، اهل فساد در زمین معرفی میکردند. و این امر تا روز قیامت در بین مردم ادامه مییابد. و از زمان فرعون و قومش تا کنون بر همین منوال بوده است اما این کار به اهل ایمان و اصلاح ضرری نخواهد رساند؛ گرچه هر گونه بخواهند به دیگران القاب گوناگون میچسبانند. چه بسیار داعیان راستین به سوی حق را با کلمات ناشایست ملقب کردند؛ چنانکه شیخ الاسلام ابن تیمیه را با نامهای ناپسند نامگذاری نمودند و بر شیخ الاسلام محمد بن سلیمان التمیمی چه بسیار القاب و عناوین ناشایست نهادند، گفتند: او از زمرۀ خوارج است، او میخواهد دینتان را تغییر دهد، مردم را تکفیر میکند و چیزهای دیگر که در کتابهایشان موجود است. این موقف آنها در مقابل هر مصلحی است. آنها را متهم به ناقص کردن دین پادشاهان میکردند چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَ﴾[الأعراف: ۱۲۷].
«و تو و معبودهایت را ترک میکنند».
﴿إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ﴾[غافر: ۲۶].
«من میترسم که دین شما را تغییر دهد».
از جمله نشانههای اهل جاهلیت و کسانی که به آنها شبیه هستند این است که طرفداران حکومت را بر علیه مؤمنان و دعوتگران راستین به سوی خدا، آن کسانی که آگاهانه اسلام را پذیرفته و بر منهج سالمی قرار دارند، تشویق میکنند. و مؤمنان دعوتگر را آنگاه که آنها را به اصلاح خود و مملکتشان دعوت مینمایند به عنوان مضر معرفی میکنند. چنانکه خداوند متعال داستان آل فرعون و دسیسههایشان پیش فرعون را برایمان بیان میدارد. موسی ÷، فرعون را به عبادت خالصانه برای خداوند دعوت میکند چیزی که موجب مصلحت خود و رعیتش بود. طرفداران فرعون در مقابل به او میگفتند: ایشان مردم را بر علیه تو میشورانند و دیگر تو صاحب و معبود مردم نخواهی بود، مردم را از بندگی تو به بندگی الله متحول میکنند. آری در جواب دعوتشان به خیر و صلاح، اینگونه موضع میگرفتند. فرعون را تشویق میکردند که اگر موسی و پیروانش را رها کنی مردم را از دست خواهی داد؛ دیگر تو را نمیپرستند. چون فرعون به آنها گفته بود: ﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤﴾[النازعات: ۲۴].
«من پروردگار برتر شما هستم».
و در آیه دیگر آمده که گفت: ﴿مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي﴾[القصص: ۳۸].
«غیر از خود برای شما معبودی سراغ ندارم».
دعوت رسولان به فساد در زمین، و کفر را به اصلاح تفسیر کردند و این واژگون کردن حقایق و نشانه خیانت به مردم و رعیت است. چه بسیارند کسانی که امروز به این شیوۀ شیطانی مشغولند؛ لجام مردم را به دست گرفته و به سوی هاویه پیش میروند؛ در مقابل مصلحان میایستند و حقایق را دگرگون میسازند و به خاطر در اختیار داشتن سلطه و قدرت مغرورند؛ آنها بسیار بد محرمانی هستند. آنها کسانی میباشند که مانع نصیحت و خیرخواهی مردم برای مسئولین هستند. بار الها سرپرست امور مسلیمن و محرمان رازشان را اصلاح گردان و آنها را تبدیل به هدایتگران راستی نما.
اما در مورد اینکه دعوتگران را متهم به ناقص کردن دین پادشاهان میکردند چنانکه در آیه مذکور است باید گفت که:
این مسئله همان چیزی است که قبلاً در آیه ۱۲۷ اعراف ذکر شد آنجا که به فرعون گفتند: ﴿أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَ﴾[الأعراف: ۱۲۷].
«آیا موسی و قومش را رها میکنی تا در زمین فساد کنند؟ و تو و معبودهایت را ترک گویند».
قصدشان از الوهیت این بود که مردم تو را عبادت میکنند و برای تو شأن و مقامی قائلند و تو دارای عظمت و بزرگواری در زمین هستی و اگر آنها را به خود واگذاری خدا را عبادت و ترا ترک خواهند کرد و در نتیجه شأن و منزلت تو کوچک خواهد شد؛ بنابراین برای حفظ و بقای بزرگواری و موقعیت خویش بر علیه آنها اقدام جدی بنمای. این امر خیانت کردن به فرعون میباشد چون او را با این کار در معرض هلاکت قرار دادند. سبحان الله! آنها از شأن و مقام پروردگار آسمانها و زمین کم میکردند و این کار را برای خود نقص به حساب نمیآوردند و بر موسی و قومش که فرعون را نصیحت و برایش خیرخواهی میکردند، عیب و ایراد میگرفتند در حالی که بقا و ماندگاری سلطنت و صلاحش در پذیرش نصیحت موسی بود. آری مأموران فاسد که محرمان راز حکومتها هستند این چنین عمل میکنند. بنابراین، بر حاکمان لازم است که مأمورانی را محرم خود قرار دهند که صالح و خیرخواه باشند و از افراد سوء و ناصالح پرهیز نمایند چون صاحبان اندیشههای منحرف و عقاید باطل در صورتی که محرم حاکمان گردند آنها را به آتش و سرانجام بد، رهنمون خواهند کرد چنانکه با فرعون و همه پادشاهان ظلم چنین کردند.
مؤمنان را به تغییر و تبدیل دین متهم مینمودند. چنانکه میفرماید: ﴿إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ﴾[غافر: ۲۶].
«من میترسم که دینتان را تغییر دهند یا در زمین فساد را حاکم کنند».
و یا به عنوان ناقص کننده دین حاکم معرفی میکردند. چنانکه فرمود: ﴿وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَ﴾.
«و تو و معبودهایت را ترک میکنند».
باید گفت این دو مسئله برای فرعون در حق موسی کلیم الله ÷و دعوتش حاصل گشت. و نتیجه آن شد که مردم را از پذیرش دین او برحذر میداشت و فرعون به عنوان ناصح و خیرخواه برای امتش ظاهر گردید چنانکه گفت: ﴿أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ﴾[غافر: ۲۶].
«یا در زمین فساد را حاکم کنند».
و یا پیرون فرعون گفتند: ﴿أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[الأعراف: ۱۲۷].
«آیا موسی و قومش را رها میکنید تا در زمین فساد کنند؟».
آری مصلحین را مفسدین نامیدند و نزد آنها توحید و اخلاص در عبادت برای پروردگار فساد بود و شرک و کفر را اصلاح نامیدند. مسبب آن هم واضح است هرگاه قلبها فاسد شدند حق را باطل و باطل را حق میبینند.
اما آیا چه کسی دین را تغییر و فساد را در زمین حاکم میکرد؟ چنین فردی فرعون بود که دین توحید را به شرک و کفر تغییر داد. ولی موسی ÷به دین صحیح دعوت میکرد دینی که خداوند مردم را به خاطر آن خلق نموده بود چیزی که موجب اصلاح در زمین میگردد. چون زمین تنها به وسیلۀ عبادت خالصانه پروردگار و بدون شریک قرار دادن برایش اصلاح میگردد و شرک، کفر و معاصی همگی اسباب فساد در زمین میباشند.