مسئله چهل و پنجم: مدعی تناقض بین شرع خدا و مقدراتش بودند
شرع خدا را با قدرش در تعارض میدانستند.
شرح:
این مسئله نیز به قدر تعلق دارد. کسانی بودند که شرع خداوند را با قدرش در تعارض میدیدند و میگفتند: چگونه خداوند کفر و ایمان را مقدر سپس برای بندگان اوامر و نواهی را تشریع نموده است؟ وقتی همه مسائل قطعی شده و مقدر گشته باشند، تشریع امر و نهی چه فایدهای دارد؟ این مسئله از جمله بزرگترین خطر در مسائل جاهلیت است و هرکس تا روز قیامت گمان کند که در بین شرع و قدر تعارض وجود دارد بر این مسلک میباشد و از آن پیروی کرده است؛ و این مذهبی باطل است. چون هیچ معارضهای در بین شرع و قدر وجود ندارد. خداوند متعال شرک، معصیت و کفر را مقدر نموده و از آن نهی کرده است. ایمان، استقامت و صلاح را تشریع کرده و هیچ معارضهای در بین آنها وجود ندارد؛ زیرا بندگان این اعمال را با اختیار، خواست و ارادۀ خویش انجام میدهند. بنابراین کارها به آنها نسبت داده میشود و به همین خاطر به سبب انجام معاصی کیفر و به سبب طاعت و بندگی، پاداش مییابند هر چند همه آن امور مقدر پروردگارند ولی آنها به خاطر کارهای خویش جزا و پاداش مییابند نه به خاطر تقدیر. آنگاه که رسول اللهصبه اصحابش فرمود: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ كُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنْ النَّارِ وَمَقْعَدُهُ مِنْ الْجَنَّةِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَفَلَا نَتَّكِلُ عَلَى كِتَابِنَا وَنَدَعُ الْعَمَلَ قَالَ اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ...» [۴۹]«هیچیک از شما نیست از شما مگر اینکه جایگاهش در بهشت و یا آتش نوشته شده است. گفتند: ای رسول خدا با این حساب آیا ما بر قدر خویش تکیه نزنیم و عمل را ترک ننماییم؟ رسول اللهصفرمود: هر کس از آنچه خداوند برایش خلق نموده و انجام آن را برایش میسر و ممکن کرده انجام دهد..» پس الله تعالی این آیه را نازل فرمود:
﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ ٨ وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٩ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ ١٠﴾[اللیل: ۵-۱۰]. «هرکس بخشش نمود، تقوا پیشه کرد و نیکی و پاداش را تصدیق نمود او را برای سرای آسایش توفیق دهیم و هرکس بخل ورزد و خود را بینیاز شمرد و نیکی و پاداش را تکذیب نماید او را برای سرای دشوار موفق گردانیم».
بنابراین، انسان خیر و خوبی را انجام و از شر و بدی دوری میجوید ولی قدر، راز پروردگار سبحان است در مورد آن به بحث منشین که تو را کمک نخواهد کرد و هرگز به نتیجهای نخواهی رسید.
خلاصهای از این مسائل را اینگونه میتوان ارائه داد که مردم در همراهی شریعت و مقدرات به چهار گروه تقسیم میشوند:
دسته اول: جبریه میباشند. آنها قدر را ثابت و شرع را نفی میکنند [۵۰].
دسته دوم: قدریه میباشند. آنها شرع را ثابت و قدر را نفی میکنند [۵۱].
دسته سوم: مشرکین هستند. شرع و قدر را ثابت میکنند اما معتقد به تعارض بین آنها میباشند.
دسته چهارم: اهل سنت وجماعت هستند. شرع و قدر را اثبات میکنند و تعارض و تناقض را از آن نفی مینمایند.
[۴۹] أخرجه البخاری (رقم ۴۹۴۵، ۴۹۴۷) ومسلم (رقم ۲۶۴۷) [۵۰] انسان را در انجام افعال اختیاری مجبور میدانند. (مترجم) [۵۱] معتقدند که خداوند انسان را در افعال اختیاری به خودش واگذار کرده است. (مترجم)