چشم اندازی به معجزات پیامبران

فهرست کتاب

۳- در قصر فرعون

۳- در قصر فرعون

و به این ترتیب موسی÷به سوی دیار مصر رهسپار شد، سپس بر فرعون سرکش وارد شد و برای او در ارتباط با خدای سبحان و فضل و رحمت و رزق وی حرف زد، به او گفت: باید خدای سبحان را یکتا بدانیم و تنها او را بپرستیم و در صدد برآمد تا از راه گفتگو و نرم‌خویی او را فرا بخواند، او در این گفتگو وجدان فرعون را خطاب قرار داد، اما فرعون تکبر و سرکشی کرد و به موسی÷یادآور شد: که او را در آوان نوباوگی از رودخانه‌ی نیل گرفته و در دامان خود پرورش داده و اینکه یک نفر قبطی را به قتل رسانیده است، سپس در باره‌ی خدای رب العالمین به سؤال‌کردن پرداخت: ﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٣ قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٢٤[الشعراء: ۲۳- ۲۴] «فرعون گفت: ماهیت پروردگار جهانیان چیست؟ گفت: اگر باور مى‏کنید او پروردگار آسمان‏ها و زمین و موجودات میان آن‌هاست». آنگاه موسی÷به او گفت: ﴿قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٦[الشعراء: ۲۶]. «(موسى‏) گفت: او، پروردگار شما و پروردگار پدران و نیاکان شماست». فرعون با موسی÷کشمکش طولانی انجام داد – در حالی که عصا در دست موسی÷بود – و بعد از آنکه موسی÷کلام و پاسخ خود به فرعون را به پایان رساند، فرعون به او نگاه کرد و با لحنی تهدیدآمیز گفت:

﴿لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ ٢٩[الشعراء: ۲۹].

«اگر کسی غیر از من را به عنوان خدای خود انتخاب نمایی، تو را به زمره‌ی زندانیان درخواهم آورد».

در این هنگام موسی÷دریافت: که اقامه‌ی حجت در این زمینه بی‌فایده است و امور عقلانی هم در فرعون متکبر و مغرور هیچ نقطه‌ی ساکنی را به حرکت نخواهند آورد، به همین خاطر به فکر عصایی که در دستش بود افتاد و فهمید: که وقت آشکارکردن معجزه فرا رسیده است، و به فرعون گفت:

﴿أَوَلَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ ٣٠[الشعراء: ۳۰].

«آیا اگر من چیزی روشنی را به تو نشان دهم (بازهم مرا به زندان می‌افکنی؟)»

و در لحن (خطابی) موسی÷نوعی از مبارزه‌طلبی برای فرعون، به چشم می‌خورد، آنگاه فرعون فوراً مبارزه‌طلبی موسی÷را قبول کرد و گفت:

﴿فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣١[الشعراء: ۳۱].

«اگر راست می‌گویی آن را نشان بده».

در آن هنگام موسی÷عصایش را نگه داشت و آن را در تالار قصر در میان سرکشی فرعون و وزیرانی که پیرامونش نشسته بودند، به زمین انداخت. – وزراء و افراد حاضر گمان می‌کردند: که عصا به خاطر دستپاچگی و پریشانی موسی÷از خواسته‌ی فرعون به زمین افتاده است – اما به طور ناگهانی آن عصا به اژدهایی آشکار مبدل شد، اژدهایی ترسناک که با سرعت چشم‌گیری حرکت می‌کرد، آن اژدها بلافاصله به فرعون روی کرد، در آغاز رنگ از چهره‌ی فرعون پرید و او از جای خود تکان نخورد، در آن سوی مردم هم با حالتی آکنده از ترس و وحشت از مجلس وی خارج شدند، فرعون نیز وحشت‌زده شد و سپس از جایگاهش برخاست و از موسی÷فریادرسی طلبید. تمامی مردم در کناره‌ی درهای قصر، ایستاده و با وحشت آنچه را که موسی÷انجام می‌داد، نظاره می‌کردند، آنگاه موسی÷دستش را به سوی آن اژدها دراز کرد و آن را گرفت که دوباره به عصا تبدیل شد.

موسی÷بازگشته و در صدد است تا معجزه‌ی دوم خود را در مقابل (مردم و فرعون) انجام دهد، به همین خاطر دستش را در گریبانش فرو برد و بیرون آورد، در حالی که بسان ماه تابان می‌درخشید. آنگاه مردم، فرعون و وزیرانش را به باد ریشخند گرفتند. و بدین ترتیب عصا همواره به عنوان معجزه‌ای از معجزات موسی÷بوده و دارای مناظر و چشم‌اندازهای فراوانی است که پایانی ندارد.