چشم اندازی به معجزات پیامبران

فهرست کتاب

۲- در راه بیت لحم

۲- در راه بیت لحم

در آن زمان پادشاهی به نام «قیصر» زمام امور بلاد شام را در دست داشت. وی دستور داد: تا یک سرشماری دقیق از ساکنان بلاد شام، انجام و نام‌هایشان در دفاتر بایگانی ثبت شود و هرکس از این امر سرپیچی کند، با مجازات سنگینی مواجه خواهد شد.

به همین خاطر مردم از همه نقاط اعم از شمال و جنوب سرزمین فلسطین به جانب شهر «قدس» به راه افتادند.

خورشید داشت کم کم غروب می‌کرد که ناگهان کاروانی از مسافران فرا رسید: که گویی از جانب بلاد شمال آمده و در عین حال بسیار خسته هستند! و جالب آنکه در میان مسافران آن کاروان یک دختر دهاتی به نام «مریم عذرا» که سوار بر شتری بود و مردی به نام «یوسف نجار» افسار آن را می‌کشید، مشاهده می‌شد.

آن‌ها هم هردو آمده بودند تا از یک سو نام‌های خود را در دفاتر بایگانی دستگاهای دولتی بنویسند و از سوی دیگر به هنگام وضع حمل مریم به نوعی خود را از شر قیل و قال‌های قوم‌شان نجات داده باشند.

آن کاروان مبارک کم کم به «بیت لحم» یعنی شهر فلسطین نزدیک شد، در آن اثنا درد زایمان به سراغ مریمآمد، و به همین خاطر یوسف او را در نزدیکی غار بزرگی که در گذشته اسطبل اغنام و احشام چوپانان بود، فرو نشاند. و بدین ترتیب مریمدر زیر تنه‌ی درخت خرمایی نشست، و یوسف هم برای پیداکردن خانه‌ای مناسب، به شهر قدس رفت.

اما تمامی تلاش‌ها و کاوش‌های یوسف برای پیداکردن جایی مناسب بی‌ثمر بود، چون جمعیت بسیاری از نقاط دور و نزدیک به آنجا آمده بودند.