۱- فتح شام
رسول خدا جدر ارتباط با معجزاتی داد سخن سر داده که بعد از وفاتش در آیندهی نه چندان دور به وقوع خواهند پیوست، چه او آخرین پیامبر زمان و خاتم پیامبران است و میبایست معجزاتش همراه با تجدد زمانها تجدد یابد.
بعد از فرمودهی فوق رسول خدا جچه اتفاقی افتاد؟! این درست همان چیزی است که ما به بیان آن خواهیم پرداخت.
در سال پنجم هجری بود که پیامبر جفرمودهی فوق را بر زبان جاری کرد، در آن زمان دو کشور روم و فارس یکهتاز میدان قدرت در جهان بودند. روم در ناحیهی غربی و فارس در ناحیهی شرقی بود، شهرهای شام و مناطق بالای آن، در اشغال رومیان بود، اما فارسها در ایران و قسمتی از خاک عراق ساکن بودند، بارها میان آنها جنگ و نبرد رخ داده بود و مسلمانان دوست داشتند: که رومیان فاتح این جنگها باشند، چون هرچه باشد آنها پیروان اهل کتاب (یهودی و مسیحی) بوده، ولی ایرانیان بتپرست و مجوسی بودند.
دیری نپاییده، که برخلاف میل مسلمانان رومیها از ایرانیان شکست خوردند و این امر موجب حزن و اندوه مسلمانان شد، اما قرآن کریم وعده داد: که به زودی روم بر ایران غلبه خواهد کرد، گرچه در این جنگ مغلوب شده است:
﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣﴾[الروم:۱- ۳].
«رومیها در نزدیکترین زمین عرب به روم، (از فارس) شکست میخورند و آنان بعد از مغلوبیت غالب خواهند شد».
چه کسی میتواند پیشبینی کند که بعد از هفت سال دیگر نتیجهی نبرد میان آنها چه خواهد شد؟
چه کسی میتواند ضامن شود که در طی این هفت سال، دیگر پیمان صلحی میان آنها منعقد نخواهد شد و یا جنگ برپا نخواهد شد و یا اگر هم برپا شود روم شکست میخورد؟
تاریخ میگوید که روم دو بار شکست را پذیرا شده، اما بعد از هفت سال بر قویترین دشمن خود یعنی «ایران» پیروزی را به آغوش کشید.
مسلمانان برای آنکه بتوانند سرزمین شام را فتح کنند، میبایست ابتدا بر روم غالب شوند و به همین خاطر است که میبینیم خداوند سبحان – بعد از گذشت دهها سال از گفتهی پیامبر جمبنی بر فتح شام و بعد از گذشت سالهای زیادی از وقت وفات ایشان – ارتش مسلمانان را در جنگ «یرموک» یاری مینماید.