چشم اندازی به معجزات پیامبران

فهرست کتاب

۴- از آسمان دوم تا آسمان هفتم

۴- از آسمان دوم تا آسمان هفتم

جبرئیل÷همراه با پیامبر جبه آسمان دوم صعود کرد و از ملایک آن، تقاضای گشایش درهای آن را کرد. خزانه‌دار آسمان دوم گفت: ای جبرئیل! این چه کسی است که همراه توست؟

جبرئیل÷گفت: محمد رسول الله است.

گفتند: آیا مبعوث شده است؟

جبرئیل÷گفت: آری!

گفتند: سلام خداوند بر او باد، واقعاً که چه جانشین و چه برادر خوبی است، او بهترین کسی است که آمده است!

هنگامی که پیامبر جوارد آسمان دوم شد، دو جوان را دید و از جبرئیل÷پرسید: «ای جبرئیل! این دو جوان کیستند»؟

جبرئیل÷گفت: این دو جوان، عیسی بن مریم و یحیی بن زکریاهستند. آن‌ها هم چون پیامبر جرا دیدند، و به او گفتند: خوش آمدی ای پیامبر صالح و ای برادر صالح.

پیامبر جنیز به آن‌ها سلام کرد. سپس جبرئیل÷همراه با پیامبر جبه آسمان سوم صعود کرد و به مانند سابق عمل کرد. و هنگامی که رسول خدا جوارد آسمان سوم شد مردی را دید که بسیار زیبا و تحسین برانگیز بود و از این لحاظ بر سایر مردمان برتری داشت. آنگاه پیامبر جفرمود: «ای جبرئیل! این چه کسی است که از لحاظ زیبایی هیچکس به پای او نمی‌رسد»؟!

جبرئیل÷گفت: این برادر تو یوسف÷است.

آنگاه پیامبر جبه او سلام کرد، و یوسف چون او را دید، گفت: مرحبا به پیامبر صالح و برادر صالح.

سپس جبرئیل÷به آسمان چهارم – همراه با پیامبر ج– صعود کرد. طبق معمول پیامبر جمورد استقبال ملایک قرار گرفت، و در آن هنگام مرد متین و باوقاری را مشاهده کرد و گفت: «ای جبرئیل! این چه کسی است»؟

جبرئیل÷گفت: این همان ادریس پیامبر خداست که به لطف خدا به مقامی بلندمرتبه رسیده است. و چون ادریس او را دید، گفت: مرحبا به پیامبر صالح و برادر صالح.

سپس پیامبر جبه آسمان پنجم صعود کرد و درآنجا مورد استقبال ملایک قرار گرفت، در آنجا هم مردی را دید: که افرادی پیرامونش را گرفته و او دارد برای آن‌ها در ارتباط با امورات الهی داد سخن سر می‌دهد. پیامبر جگفت: «ای جبرئیل! این مرد چه کسی بود»؟!

جبرئیل÷گفت: این موسی بن عمران است.

سپس جبرئیل÷او را به آسمان هفتم برد و در آنجا هم مورد استقبال ملایک قرار گرفت و او همین که وارد آسمان هفتم شد، بیت المعمور را مشاهده کرد – بیت المعمور خانه‌ای در آسمان هفتم است که در سمت کعبه‌ی شریف کره‌ی خاکی ما قرار دارد و هرروزه هفتاد هزار ملایکه در آن نماز می‌گذارند – گذشته از این مردی ایده‌آل و خوبی را مشاهده کرد که به بیت المعمور تکیه زده بود. آنگاه پیامبر جفرمود: «ای جبرئیل! این مرد کیست»؟ جبرئیل گفت: این پدر تو ابراهیم÷است، یعنی همان خلیل الرحمن است.

پس از آن پیامبر جبر او سلام کرد و او هم به پیامبر جسلام کرد.

پیامبر جعلاوه بر این‌ها، در اطراف ابراهیم÷مردمانی را مشاهده کرد که نشسته بودند و صورت‌شان به مانند کاغذ سفید بود. و قومی دیگر را ملاحظه کرد که کاملاً سفید نبودند، بلکه لکه‌ای در رنگ‌شان وجود داشت. دسته‌ی اخیر وارد نهری شدند و خود را در آن شستند و هنگامی که خارج شدند قسمتی از آن لکه پاک شد. سپس وارد نهر دیگری شدند و خود را در آن شستند و هنگامی که خارج شدند قسمتی دیگر از آن لکه پاک شد و سپس بازهم وارد نهر دیگری شدند و خود را در آن شستند و هنگامی که خارج شدند، آن لکه به طور کلی از رنگ‌شان پاک و محو شد و مانند قوم اول سفیدروی شدند و در کنار آن‌ها نشستند.

آنگاه پیامبر جگفت: «ای جبرئیل! این سفید چهره‌ها، و آن کسانی که در رنگ‌هایشان لکه‌ای دیده می‌شد چه کسانی بودند؟ و در ضمن این رودهایی که وارد آن شدند و هنگامی که از آن بیرون آمدند آن لکه پاک شد، چه بودند»؟

جبرئیل÷گفت: آن سفید چهره‌ها قومی هستند که ایمان خود را آمیخته به ظلمی نکرده‌اند – یعنی دین خود را برای خداوند خالص کرده‌اند و در قلب‌شان چیزی به نام شک و تردید یا تمایل به گناه وجود ندارد. لذا ایمان آنان پاک و خالص است.

و اما آنانی که در رنگ‌هایشان چیزی بود، قومی هستند که اعمال صالح را با اعمال گناه‌آمیز آمیخته می‌کردند و چون توبه کردند، خداوند هم توبه‌ی آنان را پذیرفت.

و اما آن رودها عبارتند از: رود رحمت، رود نعمت و رود شراب پاک.

مطالبی را که مطالعه فرمودید، همان معجزه‌ای اسراء و معراج و معجزه‌ی مناظر عظیم راه، و مناظر عروج به آسمان و معجزه‌ی خروج شبانه از مکه و نیل به بیت المقدس در لحظات سریع می‌باشد.

قابل ذکر است که براق هم وسیله‌ای بود که خداوند آن را برای پیامبر جمسخر نمود. یعنی همان حیوانی که با سرعت سرسام‌آوری می‌دوید و موجب ترس شترها و احیاناً فرار آن‌ها به صحراها می‌شد. البته در این میان، این تنها براق نیسته که چیزی عجیب و غریب به شمار آید، بلکه تمامی آنچه را که پیامبر جمشاهده فرمود: یکی پس از دیگری به عنوان معجزات متعددی به شمار می‌آیند که درس زندگی را به همه‌ی انسان‌ها می‌آموزد [۶۳].

ترجمه‌ی این کتاب، در مورخه‌ی ۲۲ / ۹ / ۱۳۸۲، شب یک‌شنبه

در روستای میره‌ده از توابع مهاباد پایان پذیرفت.

[۶۳]- مراجع اساسی: ۱- سیره‌ی ابن هشام. ۲- البدایه و النهایه. ۳- صحیح بخاری. ۴- زاد المعاد: ابن قیم. ۵- تاریخ اسلام: ذهبی. ۶- صحیح مسلم. ۷- رحیق المختوم: مبارکفوری.