۱-۱-۲- تعریف خبر از نظر علما
علما در محدودهی خبر دچار اختلاف شدهاند، عدهای معتقدند که خبر در تعریفی خاص محصور نمیگردد ولی عدهای دیگر میگویند: خبر را میتوان تعریف کرد، آنهایی هم که قادر به محصورکردن خبر هستند بر سر تعریف آن اختلاف دارند، و هر دسته خبر را به گونهای مخالف با دسته دیگر تعریف مینمایند.
ابن تلمسانی نظری شاذ در تعریف خبر ارائه کرده و میگوید: تصور ماهیت خبر، تصور بدیهی و ضروری میباشد، چون هر خبری که ضرورتاً صدق آن دانسته میشود، مثل: یک نصف دو است، این خبری خاص است و تصور خبر خاص منوط بر تصور اصل خبر است، پس وقتی تصور خبر بدیهی است واجب است که تصور اصل خبر نیز بدیهی باشد [۷]که براساس این تعریف باید چنین نتیجه گرفت که خبر چون بدیهی است نیاز به تعریف ندارد و این گفتهی نادرستی است.
عدهای میگویند: خبر را به علت دشواری و غیر ممکنبودن آن نمیتوان در قالب خاصی تعریف کرد و یا شاید به علت وضوح و شفافیت خبر نتوان آن را در قالب خاصی تعریف کرد، چون توضیح واضحات از جملهی مشکلات است [۸].
یا خبر را به علت این که ضروری است نمیتوان تعریف کرد، و کسانی که معتقد به این نظرند و دو دلیل را برای اثبات گفتههایشان آوردهاند:
الف- هرکس ضرورتاً میداند که وجود دارد، و این یک خبر خاص است، پس وقتی خبر مقید ضروری است، در نتیجه خبر مطلقی که جزئی از خبر خاص است، به طریق اولی در ماهیت ضروری خواهد بود، پس تعریف ضروریات نیز کار عبثی است.
ب- هرکسی ضرورتاً موضعی را که در آن باید خبر داده شود، از موضعی که در آن باید دستور داده شود، تشخیص میدهد. پس اگر علم به تشخیص این مواضع متفاوت ضروری نباشد، چگونه این تشخیص ممکن میشود.
مخالفین این دیدگاه بالا جواب به این دلایل را چنین دادهاند، در جواب دلیل اول دو ردیه را ذکر کردهاند.
أ- استدلال برای این که خبر ضروری است، منافات با ضروریبودن خبر دارد، چون چیزی که ضروری است قبول استدلال نمیکند.
ب- اگر قبول کنیم که اخبار خاص ضروری هستند، لازمهاش ضروریبودن خبر مطلق نیست. چون خبر مطلق از خبر خاص عامتر است، و اگر گفته شود که خبر مطلق جزئی از خبر خاص است و عام در خاص منحصر است، این گفتهی محال و غیر ممکنی است.
مخالفین در رد دلیل دوم گفتهاند:
شخص وقتی میتواند بین موضع امر و موضع خبر تفکیک قائل شود که امر و خبر را شناخته باشد و شناخت امر و خبر نیز به وسیلهی تعریف آنها حاصل میشود و اگر شخص آنها را نشناسد، نمیتواند مکانش را تشخیص دهد [۹].
وقتی علم به معنا و مفهوم واقعیش غیر ضروری است، پس دسته دوم علما معتقدند که علم به مفهوم خبر از طریق تعریف و نظر در آن حاصل میشود، هرچند که بر سر تعریف خبر نیز اختلاف دارند [۱۰].
«خبر صغیهای است که ذاتاً دلالت بر معنایش میکند، اشاعره میگویند: برای خبر صیغهای که ذاتاً دلالت بر معنایش کند وجود ندارد، معتزله میگویند: خبر وقتی خبر میگردد که قصد مخبر از خبرش به لفظ خبر چسبیده باشد، همچنانکه در امر و نهی دیده میشود» [۱۱].
[۷] ابن التلمسانی، شرح المعالم، ۲/ ۱۳۲ [۸] ابن حاجب، مختصر المنتهی الأصول، ص ۶۸؛ العطار، حاشیة العطار علی المحلی، ۲/ ۱۳۷. [۹] ابن حاجب، مختصر المنتهی الأصول، ص ۷۰- ۶۸؛ الآمدی، الإحکام في أصول الأحکام، ۱/ ۲۴۹. [۱۰] الآمدی، الإحکام في أصول الأحکام، ۱/ ۲۴. [۱۱] الشیرازی، التبصرة في أصول الفقه، ص ۱۶۷.