۳-۳- خبر واحد و متواتر در افادهی علم
شافعی در (الرسالة الـمصریة) میگوید: علم حاصل از خبر واحد همان علم حاصل از نص قرآن و خبر متواتر نیست [۳۶۶]. این حرف شافعی حق است چون علم از لحاظ قدرت و ضعف متفاوت است [۳۶۷].
قاضی ابوبکر الرازی میگوید: علم حاصل از متواتر ضروری ولی علم حاصل از حدیث مظهور نظری و استدلالی است [۳۶۸].
شیرازی اخبار آحاد را به دو دسته تقسیم کرده و میگوید:
علم حاصل از خبر متواتر ضروری است، ولی اخبار آحاد مسند به دو دسته تقسیم میشوند که دستهای مفید علم نظری و دستهای دیگر مفید ظن میباشند [۳۶۹].
عیسی بن أبان نیز اخبار آحاد را به دو دسته تقسیم کره و: «خبر متواتر را مفید علم یقین، خبر مشهور را مفید علم طمأنینه، خبر غریب را مفید علم غالب رأی و غریب مستنکر را مفید علم ظنی میداند» [۳۷۰].
ابوزید الدبوسی نیز با کمی اختلاف همان نظر عیسی بن أبان را دارد و میگوید: «خبر متواتر مفید علم یقینی است و خبر مشهور مفید علم نظری و استدلالی و خبر غریب مفید ظن میباشد» [۳۷۱].
العبادی نیز در مورد افادهی علم از اخبار هم رأی دبوسی است و میگوید: «خبر متواتر، ذاتاً مفید علم ضروری است و اخبار آحاد به دو دستهی مفید علم و مفید ظن تقسیم میشوند» [۳۷۲].
علم حاصل از خبر متواتر ضروری است، ولی خبر واحد همراه قرائن مفید علم نظری است [۳۷۳]. و خبر واحد خالی از قرائن مفید ظن است [۳۷۴].
خبر متواتر مفید علم ضروری است و خبر واحد به طور مطلق مفید ظن است ولی عدهای گفتهاند همراه با قرآن مفید علم نظری است [۳۷۵].
پس براساس آنچه از اقوال علما نقل شده اخبار آحاد در افادهی علم در ردیف اخبار متواتر قرار ندارند، بلکه در درجهی پائینتر از آنها قرار گرفتهاند و کیفیت علم حاصل از اخبار آحاد در حد علم حاصل از اخبار متواتر نیست. و میزان کیفیت حصول این علم بسته به اشخاص و دیدگاهشان نسبت به اخبار آحاد متفاوت است، حتی چون علما تعاریف گوناگونی از دو واژهی علم و ظن دارند، همین مسئله هم باز در شیوهی نگرش آنها به اخبار آحاد تأثیرگذار میباشد.
[۳۶۶] ابن قیم الجوزیة، مختصر الصواعق المرسلة، ص ۳۶۵. [۳۶۷] ابن قیم الجوزیة، مختصر الصواعق المرسلة، ص ۳۶۶. [۳۶۸] النسفی، کشف الأسرار، ۲ / ۱۲. [۳۶۹] الشیرازی، شرح اللمع، ۲ / ۵۷۵ و ۵۷۹. [۳۷۰] الدبوسی، تقویم الأدلة في أصول الفقه، ص ۲۲۶. [۳۷۱] الدبوسی، تقویم الأدلة في أصول الفقه، ۲۲۰ و ۲۲۶ و ۲۲۷. [۳۷۲] العبادی، الشرح الکبیر علی الورقات، ۳۹۷، ۳۹۸. [۳۷۳] ابی یعلی، العدة في أصول الفقه، ۲ / ۶۳ و ۹۵؛ انصاری، غایة الوصول شرح لب الأصول، ص ۲۱۱ – ۲۱۲. [۳۷۴] السبکی، الإبهاج في شرح المنهاج، ۲ / ۲۸۵ و ۲۹۹. [۳۷۵] الأنصاری، فواتح الرحموت، ۲ / ۱۱۳ و ۱۲۱.