۳-۴-۱- قرائن و تأثیر آنها در افادهی علم
بدون شک ما اموری غیر محسوس را میشناسیم و به حقیقت آنها پی میبریم، چون حب، بغض، خوف، غضب و خجالت یک انسان نسبت به انسان دیگری را درک میکنیم و این حالات در نفس انسانها وجود دارد و حس متعلق به آنها نیست، و دلالت آحادی بر این احوال تأکید مینماید که قطعی نیستند، بلکه احتمال و ظن به آنها راه دارد. ولی نفس به وسیلهی این حالت به سوی حصول اعتقاد ضعیف میل میکند، سپس حالات دوم و سوم، تأکیدکنندهی حال اول خواهند بود. و هرکدام از این حالت به تنهایی مفید احتمال و ظن هستند ولی اگر باهم باشند مفید قطع خواهند بود. همچنانکه قول هریک از افراد متواتر مفید ظن و احتمال است، ولی اگر باهم در نظر گرفته شوند مفید قطع میشوند. برای مثال: ما شاهد شیرخوردن نوزاد مرحله به مرحله هستیم، و به طور قطعی بر وصول شیر به شکمش برایمان علم حاصل میشود هرچند که شیر را در پستان مادر – به دلیل مستوربودن – و همچنین هنگام خروج از آن و داخلشدن به دهان کودک نمیبینم، ولی حرکت دهان کودک در مکیدن پستان و حرکت حلقش دلالت بر نوشیدن شیر توسط نوزاد و داخلشدن به شکمش میکند و این قرائن دلالت بر چیزهایی خواهند کرد هرچند که به ندرت ممکن است چنین هم نباشد، ولی اگر سکوت کودک و قطع گریهاش با قرائن قبلی در نظر گرفته شود، قرائن قویتر خواهند شد. پس همراهی این قرائن با همدیگر مثل همراهی اخبار تک تک افراد متواتر خواهد بود و از اجتماع آنها علم حاصل خواهد شد [۳۹۴].
خبر واحد ذاتاً مفید علم نیست، بلکه همراه مجموعهای از قرائن مفید علم خواهد بود [۳۹۵].
العبادی میگوید: خبر واحدی که همراه قرائن است، مفید علم میباشد و این علم از خبر و قرائن – هردو – حاصل میشود و هیچکدام به تنهایی مفید علم نیستند [۳۹۶].
قرائن اگر با قول واحد همراهی نمایند، گاهی مفید علم خواهند بود، نظام، فخر رازی و غزالی نیز بر همین رأیند. جصاص و حافظ عراقی هم اخبار آحاد همراه قرائن را مفید علم نظری میدانند [۳۹۷].
ولی عدهای مفید علمبودن خبر واحد همراه قرائن را رد کردهاند و دو دلیل برای اثبات ادعایشان آوردهاند.
الف- اگر قرائن مفید علم هستند، نمیبایست امر برخلاف ظاهر روی دهد، مثلاً: ممکن است همراه خبر مرگ شخص، گریه و زاری، نوحه، به سر و صورتزدن زنان و تغییر احوال اهل خانه، حضور کفن، خروج جنازه و غیره مشاهده شود، ولی بعداً معلوم شود که سکته کرده و هنوز زنده است یا بیهوش شده است، پس به این وصف مشخص میگردد که قرائن مفید علم نیستند.
ب- اگر قرائن مفید علم بودند، نمیبایست خبر متواتر بدون قرائن مفید علم و قبول واقع گردد.
پاسخ به این دو شبهه را چنین دادهاند:
الف- اگر در بعضی موارد خلاف امر قرائن ثابت شد، به طور مطلق مانع دلالت قرائن نخواهد بود، بلکه میتوان گفت: در این موارد، قرائن مفید علم نبودهاند ولی در سایر موارد مفید علم خواهند بود.
ب- خبر متواتر جدا از قرائن نیست، و اگر جدابودنش از قرائن را قبول کنیم، لازمهاش برعکسشدن دلیل دوم است، یعنی دلیل دوم چنین میشود: اگر خبر متواتر مفید علم است، نمیبایست بدون قرائن باشد، یعنی همیشه همراه قرائن است [۳۹۸].
ابن نجار در مورد قرائن میگوید: خبری که قرائن او را در بر گرفتهاند ذاتاً مفید علم نیست، بلکه به وسیله قرائن همراهش مفید علم میباشد، و قرائن مختلفند، بعضی – مثل کسی که خبر مرگ پدرش را میدهد و همزمان به سر و صورتش میزند و لباسش را پاره میکند – بعضی عقلی – مثل خبر جمع زیادی در مورد یک چیز بدیهی و استدلالی – و بعضی حسی – مثل قرائن همراه کسی که از تشنهبودنش خبر میدهد، مثلاً لبهایش خشک شده، بدنش ضعیف گشته – هستند [۳۹۹].
قرائن گاهی دلالت بر صدق خبر واحد و گاهی دلالت بر کذب خبر واحد مینمایند [۴۰۰]. خبر واحد خودش ذاتاً مفید علم نسبت به صدق و کذبش نیست، بلکه به وسیله قرائنی که به او نسبت داده میشود مفید علم نظری و استدلالی است [۴۰۱].
خبر واحد هرچند که ذاتاً مفید ظن است ولی اگر همراه قرائن باشد مفید علم خواهد شد [۴۰۲].
قرائن خودشان به دو دستهی متصل و منفصل تقسیم میشوند:
الف- قرائن متصل:
منظور از این قرائن احوال راوی، مروی و سامع است.
احوال راوی: مثل این که، راوی اهل صدق و امانت و ضبط و حفظ و... است.
احوال مروی: خبر، کلام نبی است، با آیات و اخبار متواتر موافقت دارد.
احوال سامع: سامع از جمله کسانی است که اهل حدیث، و مشغول به بررسی احادیث میباشد، به مقاصد شرع تا اندازهای آگاهی دارد، احوال رجال سند حدیث را میشناسد و گاهی مورد قبول امت واقعشدن و عمل امت به موجب خبر یا تأویل خبر از طرف آنها نیز به عنوان قرائن متصل محسوب میگردند.
ابن حجر در شرح نخبة الفکر میگوید: خبر محصورشده به وسیلهی قرائن چند نوع است:
آن خبری را که شیخان -بخاری و مسلم- در صحاحشان آوردهاند و به حد تواتر نرسیده است، این خودش قرینه است، چون: الف- این دو -بخاری و مسلم- دارای جایگاه رفیعی در بحث حدیث هستند.
ب: پیشیگرفتن این دو در تمییز حدیث صحیح بر دیگران.
ج- صحاحشان از طرف علما مورد قبول واقع شده. (و این خودش در افادهی علم قویتر از کثرت طرق، پائینتر از حد متواتر است).
۱- خبر مشهور، به شرطی که دارای طرق همخوانی باشد و راویانش از ضعف و علل سالم باشند.
۲- خبر مسلسلی [۴۰۳]که راویانش ائمهی حفاظ متقن هستند – از حیث ضبط یا حفظ در درجهی اعلی قرار دارند – به شرطی که غریب نباشد [۴۰۴].
ب: قرائن متصل:
منظور امور خارجی هستند که همیشه ملازم خبر نمیباشند، گاهی همراه خبر میآیند یا گفته میشوند، و به وسیلهی آنها صدق راوی و صحت خبرش مشخص میگردد، و این نوع قرائن، همان قرائنی هستند که مورد نظر اکثر متکلمینی چون: آمدی، غزالی، فخر رازی، ابن حاجب و دیگران میباشد.
از جمله قرائن منفصل: مثلاً شخصی در مورد تشنگی یا مرضش خبر میدهد و علامات آن بر ظاهرش پیداست، مثل این که لبانش خشک شده، رنگش تغییر کرده، بدنش گرم شده و امثال اینها که سبب قویشدن صحت خبر راوی میشوند. یا شخص در مورد چیزی خبر میدهد که برایش ضرر دارد ولی از ترس و خشیت خداوند، خبر را میگوید. مثل شخصی که از انجام گناهی خبر میدهد که به موجب آن حد یا دیهای بر او ثابت میگردد.
یا شخصی بر قرضی که پیشش است اقرار میکند، بدون آن که از طرف صاحب حق، بینهای ارائه شود یا از بدهکار بخواهد قسم بخورد و بدون آن که او را تهدید یا تعزیر نماید.
این قرائنی که به آنها اشاره شده صدق خبر را قوی مینمایند، بدون آن که شروط قبلی – قرائن متصل – هم، همراه خبر باشند.
کلوذانی در مورد خبر آحاد شبهای را بدین مضمون مطرح میکند: «چون در نقل خبر آحادف کذب، سهو و غلط روی داده، مفید علم نیست، پس چون این اخبار ذاتاً مفید علم نیستند، با وجود قرینه نیز مفید علم نخواهند بود، هرچند که نظام معتقد است خبر واحد همراه قرینه مفید علم است ولی ابوالخطاب در جواب نظام، جواز کذب را در قرینه نیز صحیح میداند و معتقد است که قرینه همراه خبر واحد مفید علم نیست بلکه مفید ظن غالب است» [۴۰۵].
ما در اینجا برای جواب کلوذانی از فرمودههای ابن تیمیه استفاده میکنیم، ابن تیمیه میگوید: «خبری که مفید علم است گاهی به دلیل کثرت مخبرین یا صفات مخبرین یا نفس خبر یا درک سامع یا امری که در مخبر بِه وجود دارد، افادهی علم میکند. گاهی عدهی کمی خبرشان افادهی علم میکند چون دارای دیانت و حفظی هستند که به سبب آنها انسان از کذب و خطایشان در نقل حدیث امین خواهد بود. ولی گاهی عدهی زیادی خبری را نقل میکنند ولی خبرشان مفید علم نخواهد بود. و این حقیقت دارد و هیچ شکی در آن نیست و فرمودهی جمهور فقها، محدثین و گروهی از متکلمان میباشد» [۴۰۶]. ابن تیمیه در ادامهی همین مبحث میگوید: «خبری که از چند جهت نقل میشود، بعضی از این جهات که انسانهای خاصی آن را روایت کردهاند، جهات دیگر را تصدیق خواهند کرد و این خبر گاهی برای کسی که عالم به این جهات، حال راویان، قرائن و ضمائمی که همراه خبرند، باشد، مفید علم یقینی خواهد بود، هرچند که برای کسی که علم به چنین مسائلی را نداشته باشد، آن خبر مفید علم نباشد» [۴۰۷].
صدیق حسن خان میگوید: «اختلافی که بین مفید ظن یا علمبودن خبر واحد وجود دارد وقتی محدود میشود که چیزهایی همراه خبر واحد وجود داشته باشند تا آن را قوی نمایند، پس وقتی قرائنی به همراه خبر واحد باشند و آن را قوی نمایند، یا خبر واحد، مشهور یا مستفیض باشد، دیگر اختلاف مذکور باقی نخواهد ماند و در مورد این که خبر واحد اگر اجماع بر عمل به مقتضای آن حاصل شود، مفید علم است، هیچ نزاعی وجود ندارد، چون اجماع باعث میشود خبر واحد به معلوم الصدقبودن، برسد و خبر واحدی که مورد قبول امت قرار گیرد نیز چنین است» [۴۰۸].
علما بر سر اخبار آحادی که به وسیلهی قرائن محصور شدهاند اختلاف دارند، عدهای میگویند مفید علم هستند و عدهای دیگر آنها را مفید علم نمیدانند، این اختلاف فقط لفظی است، چون اگر قرائن قوی باشند به گونهای که برای هر شخص عاقلی علم حاصل شود، پس اینگونه اخبار، از اخبار معلوم الصدق و مفید علم خواهند بود [۴۰۹].
و هیچ دو مسلمانی بر این مسئله اختلاف ندارند که اگر مسلمان قابل اعتمادی به سرزمین کفار داخل شود و آنها را به سوی اسلام دعوت دهد و قرآن بر آنها بخواند و شرائع اسلامی را به آنها یاد دهد بر آن قوم قبول دعوت آن شخص لازم است و به وسیلهی همین شخص بر آنها اقامهی حجت خواهد شد [۴۱۰].
[۳۹۴] الغزالی، المستصفی، ۱ / ۲۵۶ – ۲۵۷. [۳۹۵] الرازی، المحصول، ۴ / ۲۸۴. [۳۹۶] العبادی، الشرح الکبیر علی الورقات، ص ۳۹۶. [۳۹۷] الجصاص، الفصول في الأصول، ۳ / ۶۳؛ حافظ العراقی، الغیث الهامع، ص ۴۱۶. [۳۹۸] ابن التلمسانی، شرح المعالم، ۲ / ۱۴۱. [۳۹۹] ابن النجار، شرح الکوکب المنیر، ۲ / ۳۲۶ – ۳۲۷. [۴۰۰] ابن تیمیة، علم الحدیث، ص ۲۳. [۴۰۱] المازری، إیضاح المحصول من برهان الأصول، ص ۴۳۳؛ الأنصاری، فواتح الرحموت، ۲ / ۱۲۲. [۴۰۲] الصنعانی، توضیح الأفکار لمعانی تنقیح الأنظار، ص ۱۲۳. [۴۰۳] خبر مسلسل، خبری است که روایاتش در صیغهی اداء و حالات مختلف باهم متفق باشد. العسقلانی، شرح نخبة الفکر، ص ۷۷. [۴۰۴] العسقلانی، شرح نخبة الفکر، ص ۲۹ – ۳۰. [۴۰۵] الکلوذانی، التمهید في أصول الفقه، ۳ / ۷۹ – ۸۰. [۴۰۶] ابن تیمیة، مجموعة الفتاوی، ۲۰ / ۱۴۲. [۴۰۷] همان منبع. [۴۰۸] الأشقر، العقیدة في الله، ص ۵۴. [۴۰۹] الشوکانی، إرشاد الفحول، ۱ / ۱۳۸. [۴۱۰] الأندلسی، الإحکام في أصول الأحکام، ۱ / ۱۰۶.