۳-۵-۱- عقل نزد معتزله
ابوالهذیل العلاف در تعریف عقل میگوید: «علمی ضروری است که انسان به وسیله آن بین خود و بین خر، بین خود و بین آسمان و زمین و امثال آنها، جدایی حاصل مینماید، عقل قدرت برکسب علم است» [۴۵۹].
محمد بن عبدالوهاب الجبایی میگوید: «عقل همان علم است و چون انسان به وسیلهی آن خودش را از آنچه که مجنون دچارش میشود بازمیدارد، عقل نامگذاری شده و از عقال شتر گرفته شده است [۴۶۰].
قاضی عبدالجبار در تعریف عقل میگوید: «عقل عبارت است از دستهای علوم مخصوص که هر زمان در شخص مکلف حاصل شود، نظر و استدلال و قیام به ادای آنچه بر او تکلیف شده جایز است» [۴۶۱].
[۴۵۹] الأشعری، مقامات الإسلامیین و إختلاف المصلین، ص ۴۸۰. [۴۶۰] همان منبع. [۴۶۱] قاضی عبدالجبار، المغنی في أبواب التوحید والعدل، ۱۱ / ۳۷۵.