بررسی حجیت اخبار آحاد در عقیده

فهرست کتاب

۴-۵- ادعای بی‌نیازی قرآن از سنت نبوی

۴-۵- ادعای بی‌نیازی قرآن از سنت نبوی

این شبهه عده‌ی زیادی را به خود گمراه کرده، از آنجا که قرآن دارای منزلتی عظیم در دل مسلمانان است، دشمنان سنت نبوی شروع به تبلیغات بر علیه آن کرده و گفته‌اند قرآن کافی است و نیازی به سنت ندارد و برای اثبات ادعایشان به این دو آیه‌ی زیر استدلال می‌کنند:

﴿فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖ[الأنعام: ۳۸] «ما هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکرده‌ایم».

﴿عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ[النحل: ۸۹] «و این کتاب را که روشنگر و مبین هر چیزی است بر تو نازل کردیم».

جواب دلایل‌شان:

رد دلیل اول: به آن‌ها می‌گوییم چگونه قرآن از سنت نبوی بی‌نیاز است در حالی که خداوند می‌فرماید: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱] «قطعاً برای شما در اقتدا به رسول الله جسرمشقی نیکوست».

چگونه قرآن از سنت نبوی بی‌نیاز است، در حالی که در قرآن مجملات زیادی وجود دارد که برای تبیین آن‌ها نیاز به سنت نبوی است. در قرآن بحث نماز، روزه، زکات، حج، معاملات و مناکحات و... شده، ولی هیچکدام از آن‌ها به طور واضح و شفاف تا آخر بیان نشده‌اند، بلکه در عده‌ای از آن‌ها اجمال بیشتر و در عده‌ای اجمال کمتری وجود دارد، ولی آنچه که در بین همه‌ی انسان‌ها مشترک است مجمل‌بودن‌شان است و اگر سنت نبوی نبود ما از آن‌ها به طور کامل یا ناقص سر درنمی‌آوردیم.

رد دلیل دوم: می‌گویند بر مبنای آیه‌ی ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ[النحل: ۸۹] مشخص می‌شود که قرآن کلیه‌ی علم را بیان کرده و نیازی به سنت نیست، در جواب‌شان می‌گوییم، آیا قرآن کریم کیفیت نماز، تعداد نمازهای روزانه، کیفیت نماز جماعت، کیفیت حج و... را بیان کرده است؟

بله خداوند کتاب را که روشنگر و مبین هرچیزی است، نازل کرده ولی این روشنگریش کلی و مجمل است نه تفصیلی و جزء به جزء. در قرآن کلیات اسلام، اصول و قواعد کلی آن بیان شده و در آن توصیه شده که برای تبیین بهتر این اصول و قواعد کلی به مصادری که می‌توانند آن‌ها را تبیین نمایند مراجعه کنید و از آن مصادر پیروی نمائید، از جمله‌ی آن مصادر:

سنت نبوی، چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ[الحشر: ۷].

«و آنچه را پیامبر جبه شما داد، بگیرید و از آنچه که شما را از آن نهی کرد، دست بردارید».

﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ[آل عمران: ۳۱].

«بگو اگر خداوند را دوست دارید پس از من تبعیت کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و از گناهان‌تان درگذرد».

﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَ[النساء: ۸].

«هرکس از رسول اطاعت کند حقیقتاً از خداوند اطاعت کرده است».

﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٣٢[آل عمران: ۱۳۲].

«و از خدا و رسولش اطاعت کنید تا مورد رحم قرار گیرید».

و آیات زیادی وجود دارند که ما را به پیروی و اطاعت از رسول امر می‌نمایند و رستگاری را در تبعیت از خدا و رسولش قرار داده‌اند.

۱- اجماع: خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا١١٥[النساء: ۱۱۵] «و هرکس پس از آن که راه هدایت برایش آشکار شد با پیامبر جبه مخالفت برخیزد و راهی غیر از راه مؤمنان در پیش گیرد وی را به آنچه روی خود را به آن سو کرده واگذاریم و به دوزخش کشانیم و چه بازگشتگاه بدی است».

برطبق این آیه راه مؤمنان همان اجماع مؤمنان بر یک مسئله می‌باشد.

۲- قیاس: خداوند می‌فرماید: ﴿فَٱعۡتَبِرُواْ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ[الحشر: ۲] «ای صاحبان بصیرت و اندیشه! پند و عبرت گیرید».

قرآن کریم بسیاری از موارد دین را مطرح کرده و در کنار آن‌ها امر به پیروی از سنت، اجماع و اعتماد بر قیاس در وقت حاجت کرده است و پیروی و عمل به این مصادر، پیروی و عمل‌کردن به قرآن است [۶۰۶].

به خاطر عدم وجود همه‌ی موارد و دستورات دینی در قرآن و سنت، خداوند امت اسلامی را از همان صدر اول اسلام به سوی وسایل دیگری که از قرآن و سنت استمداد می‌گرفتند، هدایت کرد و این اسباب و وسایل مواردی مثل قیاس، اجماع، استحسان، استصحاب، سد الذرائع، مصالح المرسلة، شرع من قبلنا و... بود که علمای اسلام با استناد به آن‌ها و استمداد از قرآن و سنت فتوای شرعی را صادر می‌کردند.

پس از روی جهالت و نادانی است، کسی که بگوید مصدر تشریع فقط قرآن است و آن برایمان کافی است و نیازی به سنت ندارد، بله قرآن اصل اصول تشریع است ولی بی‌نیاز از احادیث نمی‌باشد و این حرف را کسی که یک ذره علم داشته باشد به زبان نمی‌آورد، چه برسد به مدعیان علم و اندیشه.

ادعای بی‌نیازی قرآن از سنت نبوی، سبب محدودکردن قرآن و محروم‌کردن امت از بهرمندیش از قرآن است [۶۰۷].

مصطفی السباعی می‌گوید: قرآن کریم حاوی اصول دین و پایه‌های احکام عمومی است، برخی را به صورت روشن بیان کرده و برخی را برای پیامبر خدا گذاشته است، مادامی که خداوند پیامبرش را روشنگر احاد دین برای مردم فرستاده و اطاعت از او را بر آن واجب گردانیده روشنگری او روشنگری قرآن محسوب می‌شود. به این خاطر است احکام شریعت برگرفته از کتاب و سنت و ملحقات آن دو یعنی اجماع و قیاس، احکامی از کتاب خدا محسوب می‌شود یا به صورت واضح و روشن و یا به صورت دلالت و اشاره از کتاب خدا گرفته شده‌اند، پس منافاتی بین حجیت سنت و روشنگری قرآن برای همه چیز وجود ندارد [۶۰۸].

امام شافعی می‌فرماید: «هیچ گرفتاری برای کسی پیش نمی‌آید، مگر این که در کتاب خدا راه هدایتی برای او قرار داده شده است، خداوند می‌فرماید: ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ[النحل: ۸۹] [۶۰۹]بیان و روشنگری شامل معانی وسیعی که اصول مشترک و شاخه‌های زیادی دارد، می‌شود. تمام آنچه خداوند در قرآن برای بندگی بندگان خود روشن کرده، همگی به صورتی از صورت‌ها جزء حکم او به حساب می‌آیند».

[۶۰۶] عبدالهادی، دفع الشبهات عن السنة النبویة، ص ۳۸ – ۴۳. [۶۰۷] المطعنی، الشبهات الثلاثون المثارة لإنکار السنة النبویة، ص ۱۳۴ – ۱۳۵. [۶۰۸] السباعی، السنة وممکانتها في التشریع الإسلامی، ص ۱۵۵ – ۱۵۶. [۶۰۹] الشافعی، الرسالة، ص ۲۰.