بررسی حجیت اخبار آحاد در عقیده

فهرست کتاب

۲-۱-۲- تعریف محدثین

۲-۱-۲- تعریف محدثین

خبر واحد خبری است که به حد تواتر نرسیده باشد و شامل حدیثی می‌شود که راویش یک نفر در طبقه‌ی اول و یا در همه‌ی طبقات باشد، یا راویش دو یا سه نفر یا بیشتر است ولی به حد تواتر نمی‌رسد و شامل مشهور، عزیز و غریب می‌باشد [۱۳۹].

خبر واحد خبری است که یک یا دو نفر یا بیشتر آن را نقل کرده باشند و شروط مشهور یا متواتر در آن وجود نداشته باشد و پائین‌تر از مشهور و متواتر است. خبر مشهور خبری است که عده‌ی زیادی-کمتر از حد تواتر- آن را روایت کرده‌اند، سپس در دوران تابعین و تابع تابعین به تواتر رسیده است و خبر مشهور پائین‌تر از حد متواتر است و موجب علم طمأنینه- نزد حنفی‌ها- یعنی ظن نزدیک به یقین است و عمل به آن واجب است و منکرش تکفیر نمی‌شود [۱۴۰].

محدثین مثل اصولیین احادیث را تقسیم نکرده‌اند، آن‌ها احادیث را به دسته‌های متعددی تقسیم کرده‌اند که در این میان حدیث آحاد از نظر آن‌ها حدیثی است که شمار راویان آن محصور و معین باشد و دارای سه قسم است:

۱- ذمشهور یا مستفیض: حدیثی است که تعداد روایت‌کنندگان محصور اما در تمام مقاطع سلسله از سه نفر کمتر نباشد [۱۴۱].

۲- عزیز: حدیثی است که تعداد روایت‌کنندگان آن در تمام مقاطع از دو نفر کمتر نباشد [۱۴۲].

۳- غریب: حدیثی است که روایت‌کننده در یکی از مقاطع فقط یک نفر باشد [۱۴۳].

۱- از نظر عده‌ای از علما، حدیث مستفیض همان حدیث مشهور است، ولی عده‌ای دیگر می‌گویند: حدیث مشهور عاملتر از حدیث مستفیض است، چون مستفیض در ابتدا، وسط و انتهای سندش یکسان است ولی مشهور چنین نیست [۱۴۴].

عده‌ای هم گفته‌اند: حدیث مشهور حدیثی است که از طرف امت مورد قبول قرار گرفته است و توجهی به تعداد راویان آن نمی‌شود، براساس این قول حدیث مشهور و متواتر یک معنا خواهند داشت و ابن حجر عسقلانی هم به این قول میل کرده است [۱۴۵].

حدیث مشهور از حیث قبول یا رد خود به سه دسته دیگر تقسیم می‌شود: مشهور صحیح، مشهور حسن، مشهور ضعیف [۱۴۶].

خبر مشهور نزد محدثین خبری است که در روایت آن سه نفر صحابی یا بیشتر وجود داشته باشد و عده‌ای از ائمه‌ی فقها آن را مستفیض نیز نامیده‌اند و خبر مشهور به سه دسته‌ی صحیح، حسن و ضعیف تقسیم می‌شود [۱۴۷].

خبر مستفیض، مشهور نیز خوانده می‌شود و این دو لفظ مترادف هستند و کمترین عدد استفاضه دو نفر است و قولی گفته سه نفر و قولی دیگر بیشتر از سه نفر را قائل بوده است، آمدی و ابن حاجب گفته‌اند، سه نفر است و رافعی در کتاب الشهادات از قول شیخ ابوحامد غزالی و ابواسحاق مروزی و ابوحاتم قزوینی نقل می‌کند که کمترین عدد استفاضه دو نفر است و امام الحرمین جوینی نیز گرایش به این قول داشته است، ولی ابن الصباغ و دیگران گفته‌اند، عدد استقاضه عددی است که احتمال تبانی آن‌ها بر کذب وجود نداشته باشد و این قول شبیه کلام امام شافعی است، ابن فورک مستفیض را مفید قطع می‌داند و آن را در زمره‌ی اخبار متواتر قرار داده است [۱۴۸].

[۱۳۹] ابوشهبة، الوسیط في علوم و مصطلح الحدیث، ص ۱۹۸. [۱۴۰] البغدادی، الکفایة علم الروایة، ص ۳۲. [۱۴۱] الخطیب، أصول الحدیث، ص ۳۰۲. [۱۴۲] الشهرزوری، مقدمة ابن الصلاح، ص ۲۸۰؛ السیوطی، تدریب الراوی، ص ۲۶۲. [۱۴۳] عتر، منهج النقد في علوم الحدیث، ص ۴۱۶؛ السیوطی، تدریب الراوی، ص ۲۶۷؛ الشهرزوری، مقدمة ابن الصلاح، ص ۲۸۳. [۱۴۴] الشهرزوری، مقدمة ابن الصلاح، ص ۲۸۳؛ السیوطی، تدریب الراوی، ص ۲۶۷. [۱۴۵] عتر، منهج النقد في علوم الحدیث، ص ۴۱۵. [۱۴۶] عتر، منهج النقد في علوم الحدیث، ص ۴۱۵. [۱۴۷] الخطیب، أصول الحدیث، ص ۳۶۴؛ الکیرانوی، قواعد في علم الحدیث، ص ۱۴- ۱۳. [۱۴۸] حافظ العراقی، الغیث الهامع، ص ۴۱۶.