ابن قیم در مورد صفات میفرماید:
او میفرماید: «صحابه (رضوان الله علیهم أجمعین) -که کاملترین ایمان را درمیان امت دارند- در بسیاری از مسایل احکام اختلاف ورزیدهاند، ولی بحمد الله حتی در یک مسأله از مسائل اسماء و صفات و افعال تنازع نداشتهاند، بلکه همگی متفق القول هر آنچه را در کتاب و سنت وارد شده، ثابت دانستهاند و آنها را از جایگاههای خود تحریف نکرده و قایل به تشبیه نبودهاند و هیچکس از آنان نگفته که لازم است از حقیقت خارجشان سازیم و آنها را حمل بر مجاز کنیم، از این رو در کمال ایمان و تسلیم آنها را پذیرفته و با یک چشم به همهی آنها نگاه کرده و آنها را یکی دانستهاند» [۱۰۴].
و در قصیدهی نونیهی مشهورش میفرماید:
العلمُ قَالَ اللهُ قَالَ رَسُولُهُ
قَالَ الصَّحَابةُ هُم أولُوا العِرفَانِ
مَا العِلمُ نَصبُكَ لِلخِلاَفِ سَفَاهةً
بَينَ الرَّسُولِ وَبَينَ رَأي فُلَانِ
كَلاَّ وَلَا جَحدَ الصِّفاتِ لرَبِّناَ
في قَالبِ التَّنزيه وَالسُّبحَانِ
كَلاِّ وَ لَا لِنَفي ِ الُعُلوّلفِاطرِ الأَكوانِ
فَوقَ جَميعِ ذيِ الأَكوان
كَلاَّ وَلَا عَزْلَ النُّصوُص وَأَنهَّا
لَيسَت تُفِيدُ حقائِقَ الإيمانِ
إِذ لَا تُفِیدُكُم يَقيناً لَا ولَا
علماً فَقَد عُزِلَت عَن الِايقانِ
والعلمُ عِندَکُم یَنال بِغیرها
بِزبالة الأفكارِ والأذهانِ
«علم (شرعی) علمی است که الله تعالی در کتابش و رسولش در سنت صحیحه و صحابه که همان صاحبان علم و معرفتند با اجماع خود آن را بیان داشتهاند. * این علم آن نیست که تو از روی نابخردی میان سخن رسول الله جو میان رأی فلان شخص قایل به خلاف باشی (و با جدال باطل بخواهی حقّ را از بین ببری) * و آن علم نیست که با آن صفات پروردگار را نادیده بگیری و ادّعا کنی با این کارت داری الله تعالی را از عیب و نقص پاک و منّزه میداری. * و نیز نفی علّو خالق جهانیان که بر تمام هستی علّو دارد، نیست * و همچنین کنار نهادن و ترک نصوص سنت به این اعتبار که مفیدِ یقین نیستند و بر حقایق ایمان دلالت ندارند * زیرا آنان میگویند چون مفیدِ یقین نیستند باید آنها را کنار گذاشت (چرا که دلالتشان ظنّی است نه یقینی) بنابراین این علم، علمی نیست که از یقین کنار نهاده شود * شما (اهل تعطیل) علم خود را از غیر این سه چیز: (کتاب، سنّت و اقوال صحابه) به دست میآورید و در حقیقت علمی است که از زبالهدان افکار و اذهانتان سرچشمه گرفته است».
و در جای دیگری میفرماید: «عصر صحابه، تابعین، ائمه و سلف صالح به همین منوال سپری شد، آنان کاملاً به اسماء و صفات الهی به همان صورت که در کتاب و سنت آمده است، ایمان داشتند و حتی در یک مسأله اختلاف نورزیدند، بلکه همه متفق القول آنها را ثابت میدانستند و هیچگاه به تأویل، تحریف و تبدیل روی نیاوردند» [۱۰۵].
[۱۰۴] اعلام الـموقعين: ۱/۴۹. [۱۰۵] اعلام الـموقعين: ۱/۴۹.