قاعدهی شانزدهم: «سخن گفتن از پارهای از صفات مانند سخن گفتن از سایر صفات است».
این قاعده پاسخ ردّی است به کسانی که میان صفات قایل به تفریق و جدایی هستند، به این معنی که دستهای از آنها را ثابت و بعضی را نفی میکنند، یا اسماء را ثابت و صفات را منتفی میدانند. به عنوان مثال: در پاسخ کسی که «محبّت و رضا» الهی را مجاز دانسته و به «اراده» تفسیر کرده است، باید گفت: در حقیقت هیچ فرقی میان آنچه نفی یا اثبات کردهای، وجود ندارد، بلکه سخن گفتن از هر یک از این دو، درست مانند سخن گفتن از دیگری است و اگر بگویی: او ارادهای دارد که شایستهی مقام والای اوست، همانگونه که مخلوقات نیز ارادهای دارند که مناسب حال و روز آنان است، در پاسخ میگوییم: الله تعالی نیز محبّتی دارد که شایستهی عظمت اوست و مخلوقات نیز دارای حُبّی هستند که با احوالشان سازگار است.
این قیاس را میتوان دربارهی سایر صفاتی که بعضی آنها را ثابت و گروهی نفی کردهاند، جاری دانست، در حقیقت این گروه از مردمان از چیزی فرار کردهاند و در چیز بدتر از آن گرفتار آمدهاند، درحالیکه اگر آنان در سخن گفتن از صفات از یک برنامه و روش واحد پیروی میکردند و آنها را به بهترین شیوه برای الله تعالی ثابت میدانستند، در چنین مهلکهای سقوط نمیکردند [۲۳۴].
[۲۳۴] الرسالة التدمریة: ۶، ۱۱.