مبحث دوم: موضع سلف در برابر بدعت و بدعتگزاران
در زیر به بیان چکیدهای بسیار ساده و آسان از موضع سلف در قبال بدعت و بدعتگزاران میپردازیم، زیرا ذکر آن را در این بخش از کتاب بسیار مناسب و سودمند میدانیم. موضع سلف در برابر بدعت از حیث ماهیّت و چیستی، یا بزرگی و خردی آن مختلف است و نیز در برابر بدعتگزار از جهت پنهان داشتن بدعت در دل یا دعوت کردن بدان، یا به صورت گروهی عمل کردن و غیره متفاوت است، اما همهی آنها متفق القول بر این باورند که از بدعت و بدعتگزار باید دوری جُست.
در زیر به پارهای از موضعگیریهای آنان در برابر دستههای مختلف بدعتگزاران با گرایشات و انگیزههای مختلفشان میپردازیم: [۳۳۹]
۱- تأدیب و تعزیر با زدن و حبس کردن، همانگونه که عمر سبا صِبَیغ بن عُسْل برخورد کرد [۳۴۰].
۲- نهی از نشست و برخاست و گفتگو با آنان [۳۴۱]، و قطع رابطه و دوری از آنان [۳۴۲].
۳- مناظره و تبیین حق برایشان [۳۴۳]، همانگونه که ابن عباسببا خوارج رفتار کرد [۳۴۴].
۴- جنگ و کارزار با آنان، مانند موضع امام علی سبا خوارج [۳۴۵]و فراخوانی مردم برای جنگ و خروج علیه آنان، مانند عملکرد امام احمد بن نصر الخزاعی [۳۴۶].
۵- تبلیغ سنت و دفاع از آن، مانند عملکرد امام احمد بن حنبل [۳۴۷]، با مرجئه و روافض زمان خود که در طی چند مناظره با آنان به ردّ بدعتشان پرداخت [۳۴۸].
بنابراین گزاف نگفتهایم اگر بگوییم اهل سنت در تعامل با بدعتگزاران دارای برنامه و خط مشی و عملکرد درستی بودهاند و بر هر طالب علم و مبلّغی لازم است که آن شیوه را خوب بیاموزد، تا الله تعالی او را مایه سود و منفعت دیگران قرار دهد و در دریای بیکران زندگی چراغ فرا روی مردمان شود و با بصیرت، آگاهی، حکمت و رحمت به دعوت مردم بپردازد و در موضعگیریهایش قدرتمندانه عمل کند. اصبهانی در کتابش (الحجة فی بیان الـمحجة) در بیان حال و روز بدعتگزاران میفرماید: «اهل سنت بر این باورند هر کسی به هوی یا بدعت متمایل شود، قطعاً گمراه و سرگشته شده و قلبش تعطیل و زبانش به باطل گشوده خواهد شد و نیز یقین دارند که سخن گفتن از ذات پروردگار ﻷبدعت است، مگر اینکه با اوصافی او را ستود که در قرآن بیان داشته، یا رسولش از آن خبر داده است» [۳۴۹].
[۳۳۹] حقیقة البدعة وأحکامها، سعید بن ناصر الغامدی: ج ۱/۱۸۳-۱۸۴. [۳۴۰] درء التعارض: ۶/۱۷۲. [۳۴۱] اللالکایی: ۱/۱۱۴. [۳۴۲] همان: ۱/۱۱۴-۱۴۹. [۳۴۳] الشریعة، آجری: ۶۵، ۶۶. [۳۴۴] البدایة والنهایة: ۷/۲۷۹. [۳۴۵] همان: ۷/۲۷۷، والعبر: ۱/۳۲. [۳۴۶]- امام احمد بن نصر بن مالک الهیثم الخزاعی، مشهور به ابو عبد الله از همعصرانامام احمد بود در حدیث حافظ وثقه بود، مخفیانه گروهی را برای تغییر منکر تشکیل داده بود، کارش برملا شد و الواثق او را کشت در سال (۲۳۱ ﻫ. ق) شذرات الذهب: ۲/۶۹. [۳۴۷] البدایة و النهایة: ۱۰/۳۳۰ -۳۴۰. [۳۴۸] تهذیب التهذیب: ۶/۱۹۷-۱۹۴۸. [۳۴۹] الحجة فی بیان الـمحجة: ۲/۴۳۱، ۴۳۲.