مبحث سوم: محمد بن عبد الوهّاب
محمد بن عبد الوهّاب بن سلیمان بن علی، از قبیلهی بنی تیم از مضر از نسل خالص عرب از نزار از عدنان بود [۳۲۹].
در عینیه در سال ۱۱۱۵ ﻫ. ق (۱۷۰۳ میلادی) متولد و در آغوش پدرش عبدالوهاب پرورش یافت که از بزرگان و علماء شهر بود و منصب قضاوت آنجا را نیز به عهده داشت، در کودکی به درک و فهم بالا، تیزهوشی و فصاحت معروف بود، پیش از ده سالگی قرآن کریم را حفظ کرد و پس از طی کردن دورههای مقدماتی علوم شریعت در نزد پدرش، به مدینه، بصره و احساء مسافرت کرد و در آنجا به فراگیری لغت، حدیث، تفسیر و سایر علوم شرعیه پرداخت [۳۳۰].
امام محمد بن عبد الوهاب در زمانی ظهور کرد که جهان اسلام در تاریکی خرافات، تصوف، بدعت، سحر و ساحری و گمراهی فرو رفته بود، الله تعالی به وسیلهی او به احیای کتاب و سنّت پیامبرش پرداخت، از این رو از ناحیهی دشمنانش با مخالفتها و ستیزهای فراوانی روبرو شد، اما صبر و خویشتنداری پیشه کرد و بر دعوتش بر اساس اصول زیر -که بدان اشاره خواهیم کرد- پافشاری نمود:
۱- توحید عبودیّت (یا همان الوهیّت)، در این رابطه به نگارش رسائل و کتابهای مهمی پرداخت که بعدها فرزندان و نوادگانش به شرح آنها پرداختهاند.
۲- منع توسّل بدعتآمیز و بیان توسّل مشروع [۳۳۱].
۳- منع سفر به قصد عبادت به هر مکانی جز مساجد سه گانهی (مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد الأقصی) شایان ذکر است سفر به قصد طلب علم یا تجارت، دیدار بزرگان علم و عمل، یا صالحان و پارسایان از این قاعده مستثنی است.
۴- منع ساختن بنا و گنبد بر قبور و چراغانی کردن آنها و اعتکاف در صحنشان، او همهی اینامور را بابی برای سقوط در شرک و گمراهی میدانست.
۵- در اسماء و صفات نیز رسالهای دارد، در آنجا میفرماید: «چیزی که در این باره بدان اعتقاد داریم همان مذهب سلف امت و ائمهی آن اعمّ از صحابه، تابعین، تبع تابعین، ائمهی چهارگانه و اصحاب آنان است به این صورت که به آیات و احادیث صفات درست به همان گونه که وارد شدهاند ایمان داریم، بدون تشبیه، تحریف، تعطیل و چگونگی، زیرا الله تعالی میفرماید:
﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥﴾[النساء: ۱۱۵].
«کسی که با پیامبر دشمنی کند، بعد از آنکه هدایت روشن شده است و جز راه مؤمنان در پیش گیرد، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمود میگردانیم و به دوزخش داخل میگردانیم و با آن میسوزانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است!».
در آیهی مذکور الله تعالی به این نکته اشاره دارد که یاران پیامبرش و کسانی که به نیکی از آنان پیروی میکنند، مؤمنند و در صدر مراد آیه هستند و در سورهی توبه در ستایش دیگری از آنان میفرماید:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠﴾[التوبة: ۱۰۰].
«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودهاند، الله از آنان خشنود است و ایشان هم از الله خشنودند و الله برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر درختانش رودخانهها جاری است و جاودانه در آنجا میمانند، این است پیروزی بزرگ و سترگ».
بنابراین با آیات فوق ثابت گشته هرکس از راه و روش سلف اینامت تبعیت و پیروی کند، بر شاهراه حق قرار دارد و هرکس به مخالفتشان بپردازد، بر باطل است، به عنوان مثال یکی از راههای حق آنان در مسألهی اعتقاد، ایمان به اسماء و صفاتی است که الله تعالی در کتابش آنها را برای خود ثابت و برای خود برگزیده است، یا رسولش جبدون افزایش و نقصان آنها را بیان داشته است به همان صورتی که وارده شدهاند [۳۳۲].
امام در انکار بدعت، سخت پافشاری میکرد و در راه پروردگارش آنگونه که شایسته است به جهاد پرداخت و سرانجام در سال ۱۲۰۶ ﻫ. ق وفات یافت و پس از او تاکنون -به اذن الله تعالی- دعوتش ادامه یافته است.
[۳۲۹] کتاب داعیة التوحید: محمد بن عبد الوهاب، شیخ عبد العزیز سید، ص ۴۱. [۳۳۰] همان: ص ۴۱. [۳۳۱] الصفات الإلهیة، با اندکی تصرف، ۱۲۱. [۳۳۲] الصفات الإلهیة: با اندکی تصرف ۱۲۷-۱۳۲.