قاعدهی بیست و چهارم: «اسمایی که بر صفاتش دلالت دارند، بهترین و زیباترین اسماء هستند».
درمیان اسماء الله هیچ اسمی مانند این دسته از اسماء زیبا و کامل نیست و سایر اسماء جای آنها را پر نمیکنند و با سایر اسماء نمیتوان معنایی را که این دسته از اسماء دارند، تفسیر یا تأویل نمود و اگر تفسیر شوند، چنین تفسیری نمیتواند هم معنی یا مترادف آنها باشد، بلکه فقط بر سبیل تقریب و یا تفهیم خواهد بود، وقتی این مسأله را به خوبی فهم کردی، خواهی دانست هر صفتی از صفات الله تعالی بهترین، کاملترین و با معناترین اسم الهی و دورترین و پاکترین آنها از عیوب و نقایص است، بنابراین وقتی میگوییم: الله تعالی علیم و خبیر است، از متصف کردن او به صفاتی چون عاقل و فقیه خودداری میورزیم، زیرا دو صفت علیم و خبیر بر کمال دلالت دارند، اما در عاقل و فقیه شائبهی نقص وجود دارد و سمیع و بصیر نیز همینگونه است، کمالی که در این دو صفت وجود دارد، هیچگاه در صفاتی چون: سامع و مبصر وجود ندارد، از این رو از اطلاق آنها بر الله تعالی پرهیز میکنیم.
[سایر اسماء نیز همینگونهاند، به عنوان مثال:] صفاتی که بر نیکی و احسان دلالت دارند از قبیل «البرّ، الرحیم، الودود» و غیره را ثابت میدانیم اما از متصف کردن او به اسمایی چون «الرفیق، الشفوق» و غیره خودداری میورزیم و نیز وقتی از اسمایی چون «العلی، العظیم، الکریم، الخالق، البارئ، الـمصور، الغفور، العفووغیره» نام میبریم از اتصاف او -جلّ و علا- به اسمایی چون: الرفیع، الشریف، السخی، الفاعل، الصانع، الـمشکل، الصفوح، الساتروغیره امتناع میکنیم، بلکه فقط به اسمایی اکتفاء و بسنده مینماییم که خود را با آنها به بهترین و زیباترین وجه ممکن متصف ساخته است، چراکه هیچ اسم دیگری جای آنها را پر نمیکند، پس باید دانست اسماء و صفات او زیباترین اسماء و صفات است، بنابراین از اسماء و اوصافی که برای خود برگزیده عدول نکن و راه معطّله، جهمیه [و ملحدین] را در پیش نگیر [۲۴۶].
[۲۴۶] بدائع الفوائد: ص ۱۶۸.