دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

گفتار دوم: قدرت الهی

گفتار دوم: قدرت الهی

قدرت صفتی ثابت از صفات پروردگار است؛ قدرتی تام و کامل که توضیح آن خواهد آمد.

از دیگر اسامی الهی، قدیر، قادر و مقتدر را می‌توان نام برد.

نام‌های مذکور در قرآن کریم بیان گشته و بیشتر از همه، «قدیر»، سپس «قادر» و پس از آن، «مقتدر» تکرار شده است. به عنوان نمونه، الله   می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ[البقرة: ٢٨٤]

«و الله بر هر چیزی تواناست.»

﴿إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا[فاطر: ٤٤]

«بی‌گمان او دانای تواناست.»

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ[الأنعام: ٦٥]

«بگو: او قادر است بر آنکه عذابی از بالای [سر] تان یا از زیر پایتان، بر شما بفرستد یا شما را به صورت گروه‌گروه [و پراکنده] باهم بیامیزد و [طعم] جنگ [و دو دستگی] را به هریک از شما به‌وسیلۀ دیگری بچشاند.»

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا٤٥[الكهف: ٤٥]

«و الله بر همه چیز تواناست.»

تمامی‌ آن‎ها دلالت بر ثبوت صفت قدرت برای الله ـ می‌کنند و نشان می‌دهند که قدرت الهی کامل است. الله متعال با قدرت خویش، موجودات را به وجود آورد و با قدرت خود، آن‎ها را تدبیر می‌کند و با قدرت خویش، آن‎ها را برابر و پابرجا می‌نماید و با قدرت خود، می‌میراند و زنده می‌کند و بندگان را برای جزا برمی‌انگیزاند و فرد نیکوکار را به سبب نیکی‌اش، پاداش داده و بدکار را به علّت بدی‌اش، مجازات می‌نماید. ذاتی که هرگاه ارادۀ انجام کاری نماید، می‌گوید: باش و بلافاصله آن کار صورت می‌گیرد.

همچنین الله متعال با قدرت خویش، دل‌ها را بر آنچه اراده کند، برمی‌گرداند و کسی را که بخواهد، هدایت نموده و کسی را که بخواهد، گمراه می‌کند و انسان مؤمن را مؤمن، فرد کافر را کافر، نیکوکار را نیکوکار و بدکار را بدکار می‌گرداند.

به سبب کمال قدرتش، هیچ‌کس چیزی از علمش را نمی‌داند مگر آنچه بخواهد که به کسی خبر دهد. براساس کمال قدرتش، آسمان‎ها و زمین و آنچه در میانشان است را در ٦ روز به وجود آورد و هرگز خسته و رنجور نگشت. هیچ‌یک از مخلوقاتش نمی‌تواند وی را ناتوان کند و از اختیارش خارج گردد، بلکه در هر جا که باشند، در تصرّف الله  أ هستند؛ ذاتی که قدرتش منزّه از خستگی و درماندگی و ناتوانی است و هرچه بخواهد را می‌تواند انجام دهد.

به علّت کمال قدرتش، هر چیزی تحت فرمان و تدبیر اوست و هرچه بخواهد، می‌شود و آنچه نخواهد، صورت نمی‌گیرد.[٢٩]

یکی از اصول مهم و بزرگ ایمان، ایمان به قدر است. الله تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ[القمر: ٤٩]

«بی‌گمان ما همه چیز را به ‌اندازه [بر اساس تقدیر] آفریدیم.»

﴿وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا[الأحزاب: ٣٨]

«و فرمان الله حساب‌شده و دقیق است.»

﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا[الفرقان: ٢]

«پس اندازۀ هرچیز را چنان که می‌باید؛ معیّن کرده است.»

مسلم  / در صحیح خود[٣٠] از ابوهریره  س چنین روایت می‌کند: «مشرکان قریش نزد رسول الله  ج آمده و با وی، دربارۀ قدر مخاصمه کردند و از این رو، آیات زیر نازل شد:

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧ يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ٤٨ إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ[القمر: ٤٧-٤٩]

«بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند.روزی‌که بر چهره‌هایشان، در آتش [جهنّم] کشیده شده [و به آنان گفته می‌شود:] [طعم] آتش دوزخ را بچشید.بی‌گمان ما همه چیز را به ‌اندازه [براساس تقدیر] آفریدیم.»

کسی که به قدر ایمان نداشته باشد، به الله   نیز ایمان ندارد. امام احمد  / می‌گوید: «قدر، قدرت الهی است.»[٣١]

بنابراین انکار قدر به معنای انکار قدرت الله متعال است و انکار صفاتش یا یکی از آن‎ها، با ایمان به الله تعالی منافات دارد، زیرا یکی از اصول ایمان به الله  ، ایمان به تقدیرهایش است.

ابن عبّاس  ب می‌گوید: «قدر نظام توحید است و هرکس که الله متعال را یگانه بداند و به قدر ایمان آورد، این ریسمان محکمی است که هرگز گسسته نمی‌شود، ولی فردی که الله تعالی را یگانه بداند، امّا قدر را تکذیب نماید، توحید را نقض کرده است.»[٣٢]

عوف می‌گوید که از حسن چنین شنیدم: «کسی که قدر را تکذیب کند، اسلام را انکار کرده است. همانا الله   تقدیرهایی را مقدّر ساخت و مخلوقات را براساس قدر آفرید، اجل‌ها را با قدر تقسیم نمود، روزی‌ها را براساس تقدیر قسمت کرد، مصیبت‌ها را با قدر تقسیم نمود و سلامتی‌ها را بر پایۀ تقدیر قسمت کرد.»[٣٣]

ایمان به قدر، از بزرگ‌ترین ویژگی‌های عالمانِ به آن است. ابن جریر در تفسیر خود، از ابن عبّاس  ب نقل نموده که دربارۀ آیۀ: ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ[فاطر: ٢٨]؛ «از میان بندگان الله، فقط دانایان از او می‌ترسند.»، می‌گفت:مراد کسانی هستند که می‌گویند:

﴿أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ[الطّلاق: ١٢]

«همانا الله بر هر چیزی تواناست.»

علاوه بر مواردی که بیان گشت، در مبحث رکن ششم از ارکان ایمان؛ یعنی ایمان به قدر، توضیحات بیشتری دربارۀ قدر و آثار و نتایج پسندیده و شایستۀ آن بیان خواهد شد.

[٢٩]- همان، ص ٢١٧.

[٣٠]- شمارۀ حدیث: ٢٦٥٦.

[٣١]- منهاج السّنّة، شیخ الإسلام ابن تیمیّه، ج ٣، ص ٢٥٤؛ شفاء العلیل، ابن قیّم، ص ٢٨.

[٣٢]- القدر، فریابی، شمارۀ: ٢٠٥. عبارت فوق از وی نقل شده است؛ الإبانة، ابن بطّه، شمارۀ: ١٦٢٤؛ أصول الاعتقاد، لالکائی، شمارۀ: ١٢٢٤ و دیگران.

[٣٣]- الإبانة، ابن بطّة، شمارۀ: ١٦٧٦؛ أصول الاعتقاد، لالکائی، شمارۀ: ١٢٥٥.